۰۱ آذر ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۵
کد خبر: ۵۳۹۲۷۸
در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام آکوچکیان مطرح شد؛

شرحی بر حدیث سلسلةالذهب امام رضا از منظر تمدن

رییس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه دیدگاهش درباره حدیث مشهور به سلسلةالذهب را از منظر تمدن بیان کرد.
حجت‌الاسلام احمد آکوچکیان

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از تسنیم، حجت‌الاسلام احمد آکوچکیان، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) در گفت‌وگو با خبرنگار با اشاره به حدیثی از امام رضا(ع) گفت: امام رضا(ع) در مسیر حرکت خود به‌سوی خراسان، به نیشابور رسیدند و حدیثی معروف به‌نام سلسلة الذهب را به‌این‌گونه ایراد فرمودند: جدم از جبرئیل و جبرئیل از قول خداوند گفت «کَلِمَةُ لا اِله اِلَّا اللّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی اَمِنَ مِنْ عَذَابِی بِشَرْطِهَا وَ شُروُطِهَا وَ اَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛ کلمۀ لااله الا الله، قلعۀ محکم من است و هر که در آن داخل شود، از عذاب من در امان است؛ شرطش من هستم».

در این روایت شریف مفهوم «حِصْنِی» می‌تواند همان معنای چارچوبه را در بر داشته باشد؛ منتها چارچوب، مبنای نظریه و نظام تحول در حوزه فردی، اجتماعی و تمدنی جمله توحیدی «لا اله الا الله» است که به اساس نظریه توحیدی تحول اشاره می‌کند، بنابراین این آموزه امام رضا(ع) نمایه و چشم‌انداز تحلیلی و یا دیدگاه مبنا و یا پارادایم مبنای نظریه تحول در سه حوزه فردی، اجتماعی و تمدنی است.

وی افزود: اینکه امام رضا(ع) فرمود «اَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» اشاره به اصل امامت به‌عنوان اصل راهبریِ تحقق‌یافته نمایه توحیدی در حوزه فرد، اجتماع و تمدن دارد. در واقع هرگاه می‌خواهیم نظریه و ایده‌ای را پیاده کنیم، این نظریه لزوماً باید در قالب مدیریتی اداره شود. ما نظریه‌ها و ایده‌های بلند و آرمان‌گرا به‌صورت وافر داریم، اما اینکه یک نظریه تحول بتواند در قالب «نظام تحول» و یا در قالب «الگوی مدیریت تغییر و تحول» شکل بگیرد، مسأله‌ای است که هر مکتبی توان و ادعایش را ندارد. در این رابطه اگر محور نظریه «رشد شناخت اسلام و سنت آل‌البیت» اصل توحید است، میاندار فصل مدیریتی یا مدل عملیاتی این نظریه جامع، همانا اصل امامت است. با این رویکرد می‌‌توان گفت اصل امامت در مسأله کلان پیشرفت شناخت به‌مثابه مدیریت استراتژیک مبتنی بر آن تفکر مبناست که بدان اشاره کردیم.

حجت‌الاسلام آکوچکیان با اشاره به اینکه منظور امام رضا(ع) از جمله «من» شرط ورود به آن حصن هستم، «من» را به‌مثابه معنای امام و اصل امامت معرفی کرد و افزود: شرط تحقق یک نظام و ایده و یک چشم‌انداز کلی حتماً در گروی الگوی مدیریتی پیشنهادی امام است. یک ایده زمانی می‌تواند تبدیل به مدل مدیریتی شود که الگوی مدیریت با خود همراه داشته باشد. اصل امامت عبارت از «الگوی مرجع مدیریت تحول» است.

وی ادامه داد: گفتنی است برآیند پیوست تحول فردی و اجتماعی هنگامی که در بازه بلندمدت مدنظر باشد، تمدن نام دارد. تمدن، انباشتگی مجموعه تحولات فردی و اجتماعی در قالب یک الگوی بلندمدت تاریخی است. با این ملاحظه اصلی که بتواند تضمین‌کننده تحقق بلندمدت یک رویداد اجتماعی و تمدنی باشد، همین اصل امامت یا مدیریت است، برای مثال اصل ولایت فقیه الگوی اجرایی نظام مدیریتی فقه در دین پیشنهادی اسلام است، این نظریه مدیریتی در واقع تضمین ایجاد یک نظام اجتماعی است که این نظام اجتماعی در بلندمدت ساختار تمدنی را شکل می‌دهد. اصل امامت بیان الگوی مرجع این نظام مدیریت است./۹۶۹//۱۰۳/خ

ارسال نظرات