۰۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۹
کد خبر: ۵۵۶۱۹۸
یادداشت؛

همراهی تروریست‌های كهنه‌كار با داعشی‌های بالانشین

ماجرای ناآرامی‌هایی كه عناصر منتسب به یكی از فرقه‌های صوفیه در یكی از محلات شمال شهر تهران به راه انداختند، مهم‌ترین محورهای رسانه‌ها را به خود اختصاص داده است.
دراویش

به گزارش خبرگزاری رسا، ماجرای ناآرامی‌هایی كه عناصر منتسب به یكی از فرقه‌های صوفیه در یكی از محلات شمال شهر تهران به راه انداختند، مهم‌ترین محورهای رسانه‌ها را به خود اختصاص داده است. اندك مطالعه‌ای آشكار می‌سازد كه سران این فرقه تا چه میزان به رژیم ستمشاهی وابستگی داشته‌اند و هیچ‌گاه همراه واقعی ملت ایران نبوده‌اند. اما بررسی دقیق‌تر ماجرا این احتمال را تقویت می‌كند كه هرچند در ویترین كار عناصر درویش حضور دارند و به بهانه تعصب فرقه‌ای این تجمعات شكل‌گرفته است، اما در واقع هدایتگران پشت‌صحنه حادثه بسیار بزرگ‌تر از چند نفر از اراذل‌واوباش گمراه هستند.

نوع توحش رخ‌داده در این حادثه در كنار سلسله حوادث چند ماه اخیر در حمله به مساجد و حسینیه‌ها – كه در ظاهر از سوی یكی از شومن‌های شبكه‌های ماهواره‌ای هدایت می‌شود- نشان می‌دهد سرویس‌های اطلاعاتی دشمن و گروهك‌های تروریستی ضدانقلاب به هدایت این التهابات بی‌ارتباط نیستند.  حمایت از دزد توسط فرقه‌ای كه مدعی فقراست رسواكننده پشت پرده منحرفین در مكتب تشیع است.

به‌بیان‌دیگر می‌توان گفت تروریست‌های كهنه‌كار این بار نقاب فرقه‌ای بر صورت زده‌اند تا در این پوشش جدید بتوانند همان كارنامه سیاه سابق را تكرار كنند. بدون شك اگر نهادهای ذی‌ربط خصوصاً وزارت اطلاعات كه مأموریت رصد و پایش جریان‌های تروریستی نفاق، سلطنت‌طلب و تكفیری را بر عهده دارند، اندكی بیشتر مداقه نمایند، ردپایی از چنین گروهك‌هایی در عناصر میدانی و هدایتگر فرقه ضاله‌ای كه این بلوا را به پا كرده بود، پیدا خواهد كرد.

درعین‌حال نوع مدیریت بحران و مواجهه با التهاب نیز قابل‌تأمل و بررسی است. هرچند خویشتن‌داری نیروهای انتظامی در برابر توحش اوباش، بهانه را -از آنان كه منتظر كوچك‌ترین خطای نهادهای امنیتی كشورند تا جای شهید و جلاد را عوض كنند- گرفت، اما باید دانست كه تأمین امنیت پایدار مؤلفه‌های گوناگونی دارد و از جمله آن امتناع از آغاز بی‌ثباتی است. ماجرای قداره‌كشی و عربده‌جویی اوباش فرقه‌ای در ماه‌های اخیر مسبوق به سابقه است. طبعاً انتظار می‌رفت كه نهادهای ذی‌ربط مانع از شكل‌گیری مجدد آشوب از سوی همان عناصر معلوم‌الحال گردند.

اگر اراذل‌واوباش این فرقه میدان را برای التهاب‌آفرینی مهیا ببینند و در خیابان‌های شهر جولان دهند، چه‌بسا اغتشاشگری به الگویی برای باج‌گیری همه فرقه‌های تبهكار تبدیل شود و هیچ بعید نیست كه عصبیت‌های فرقه ای ، كشور را به‌سوی تكرار شدن وضعیتی مشابه برخی سرزمین‌های بحران‌زده منطقه سوق دهد. بدون تردید با مسئله «امنیت ملی» نمی‌توان «شوخی» كرد و اگر كسانی هم به دلایل سیاسی یا خانوادگی قصد مماشات با فرقه‌های تبهكار را دارند، باید بدانند كه در حال پهن كردن فرش قرمز زیر پای تروریست‌های كهنه‌كار هستند و البته مماشات كنندگان باید هزینه تصمیمات خود را خودشان پرداخت كنند.

اكنون واضح شده كه فرقه‌های گمراه اگر تا پیش‌ازاین تنها با «ایمان» مردم خصومت داشته‌اند، ازاین‌پس قصد «جان» آنها را نیز كرده‌اند. با هیچ توجیهی – حتی اگر به شخص خاصی در فلان انتخابات رأی داده باشند- نمی‌توان و نباید این بستر بی‌ثباتی و تهدید امنیت ملی را نادیده گرفت. مسئولان امنیتی و اجرایی باید حفظ جان و آرامش مردم را اولین اولویت خود دانسته و اجازه جولان داعشی‌های فرقه‌ای را ندهند. البته تاوان خون مظلومان انتظامی و بسیجی كه در این ماجرای تلخ بر زمین ریخت نیز باید بر اساس اصول شرعی و قانونی اخذ شود.

مردم نیز باید خود را در حفظ امنیت جامعه و شهر خود سهیم بدانند و مانع از تقویت جریان‌ها و فرقه‌های تبهكار شوند./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات