۱۷ دی ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۲
کد خبر: ۵۹۲۷۶۳
یادداشت؛

آن روی سکه آزادی زنان

آن روی سکه آزادی زنان
کشوری که در زمان دفاع مقدس، صدام را با بمب‌های شیمیایی تجهیز می‌کرد، چگونه به فکر توانمندسازی زنان ایرانی افتاده است؟
به گزارش خبرگزاری رسا، سال گذشته در حوزه مسائل زنان، جریانی در خارج از کشور رخ داد که متأسفانه از سوی رسانه‌های داخلی و معاونت ریاست جمهوری در امور زنان چندان بدان پرداخته نشد. وقایعی که نشانگر دلایل منطقی و عقلایی دستور حجاب زنان در دین مبین اسلام است.
 
بازیگری در هالیوود که قربانی تعرضات جنسی تهیه‌کننده‌ای معروف واقع شد در کمپینی دست به افشاگری زد. استدلالش این بود که زنان مورد تعرض قرارگرفته نباید به خاطر شرم و حیا سکوت کنند بلکه به دنبال مجازات متهم باشند، لذا در فضای مجازی جنبشی تحت عنوان me too (من هم همین‌طور) به راه انداخت و از زنان خواست ماجرای تعرض مردان را اعلام کنند. در کمتر از یک روز ۲۰۰ هزار زن به این جنبش پیوسته و اعتراف کردند.
 
شوکی بر فضای رسانه‌ها حاکم شد و هرروز دسته‌دسته از سایر کشور‌ها بخصوص اروپا حتی دختران حدود ۱۰ ساله نیز به این جریان می‌پیوستند.
 
البته وقوع این مسائل در هالیوود با فضای بی‌بند و بار گونه‌آن چندان دور از ذهن نیست، اما در این میان نام وزیر دفاع بریتانیا، دو ماه بعد معاون وی، رسوایی در آکادمی ادبیات نوبل در سوئد، پزشک معروف تیم ژیمناستیک آمریکا، قاضی کاوانا گزینه ترامپ برای تصدی دیوان عالی آمریکا و پای سایر افراد شاغل به‌عنوان قاضی، نظامی، دانشجو و ... به میان آمد.
 
در فرانسه به تائید مرکز امور زنان، اعلام شد که از هر ۱۰ زن ۷ تن قربانی اعمال شنیع جنسی هستند. افشاگری‌ای که از هالیوود آغاز و تا کنگره آمریکا و ایضاً ترامپ رسید که مفتخر بود ۱۵ زن را شکار کرده است. گرچه شاید پاره‌ای از این گونه فجایع در جامعه ما رخ دهد، اما توجه به نوع مردان متعرض و موقعیتی که واقعه در آن رخ می‌دهد تفاوت ماهوی آن را روشن می‌سازد.
 
مصرف‌کنندگان مواد مخدر، الکل، قرص‌های روانگردان و مشتری هایفیلم پورنو که اکثراً از سطح فرهنگی پایین برخوردار هستند در محیط‌های خلوت یا دزدیدن زنان اقدام به اعمال کثیف خود می‌کنند. اما در سطوح جامعه اعم از دانشگاه، وزارتخانه، مجلس، دادگستری و ... به خاطر التزام افراد به احکام شرع چنین فجایعی هرگز رخ نمی‌دهد.
 
طرفداران کشف حجاب که با سوءاستفاده ازجمله بشر از هرچه نهی شود بدان حریص‌تر گشته و آزادی زنان باحجاب سلب می‌شود، چه پاسخی برای این وقایع دارند، فجایعی که در محیط‌های دانشگاهی، اداری، سیاسی و در بین اقشار تحصیلکرده روزانه آمارش رو به افزایش است. آنچه دردناک‌تر است اینکه در آن جوامع روابط نامشروع امر ِعادی است، اما آنچه زنان بدان معترض اند، نه به خاطر عفاف و عزت و شرف انسانی است بلکه، چون عمل به‌زور صورت یافته و به قول خودشان شریک جنسی را خود انتخاب نکرده اند، هست.
 
خانم ابتکار معاونت امور زنان می‌فرمایند ما نمی‌توانیم با دنیا تعامل نکنیم، باید دستاورد‌های خود را در حوزه زنان در عرصه بین الملل ارائه کنیم که البته امری پسندیده است، اما به‌شرط اینکه طرفِ تعامل قائل به فرصت‌های برابر باشد.
 
آیا نماینده کشور سوئد که برای معاونت زنان کارگاه آموزشی جهت توانمند سازی زنان برگزار می‌کند و درباره حقوق بشر در ایران حرف دارد، فرصتی برابر به ایشان و بانوان متدین ایرانی می‌دهد تا در سوئد کارگاه آموزشی برقرار کنند و علل تجاوزات جنسی روزافزون را برای زنان که بی حجابی و شکستن حریم میان زنان و مردان است بیان کنند.
 
آیا مقصد در این تعاملات ارائه روش‌هایی در جهت نفوذ در فرهنگ دینی و بومی کشور نیست؟ که متأسفانه در حوزه‌معاونت زنان به‌صورت بحث‌های شکاف جنسیتی، مطالبه سهم ۵۰ درصدی زنان در حوزه اشتغال، مشارکت در بچه داری و خانه داری مردان و اولویت اشتغال دختران جوان مطرح می‌شود. هیچ‌کس درصدد نیست که حق اشتغال را از بانوان بگیرد، اما در فرهنگ دینی اسلام، اولویت اصلی دختران جوان، ازدواج است نه اشتغال و مردان موظف به پرداخت نفقه حتی در صورت توانایی مالی همسرشان هستند، شاخصی که برای زنان سوئدی شاید یک رویای شیرین باشد.
 
اگر با بی توجهی به دستورات و سبک زندگی اسلامی با سایر ملل تعامل داشته باشیم خسارات فرهنگی به خصوص در حوزه زنان و بنیان خانواده تا چند نسل قابل جبران نیست، کشوری که در زمان دفاع مقدس صدام را با بمب‌های شیمیایی تجهیز می‌کرد و به توان تنفسی مردان رزمنده آسیب غیرقابل‌جبران زد، چگونه به فکر توانمندسازی زنان ایرانی افتاده است؟ آیا می‌توانیم بپذیریم که مقصد شومی در کار نیست؟! /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: رسالت
ارسال نظرات