۳۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۶:۴۷
کد خبر: ۶۲۱۲۳۱
به همت دانشگاه بوعلی سینا؛

شماره 26 فصلنامه علمی - پژوهشی «نهج البلاغه» منتشر شد

شماره 26 فصلنامه علمی - پژوهشی «نهج البلاغه» منتشر شد
بیست و ششمین شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی «نهج البلاغه» با 7 مقاله در 126 صفحه منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، بیست و ششمین فصلنامه علمی ـ پژوهشی «نهج البلاغه» به صاحب امتیازی دانشگاه بوعلی سینا با مدیر مسؤولی مسیب یارمحمدی واصل و سردبیری سید مهدی مسبوق ویژه تابستان ۹۸ منتشر شد.

این فصلنامه در ۷ مقاله و در ۱۲۶ صفحه منتشر شده که عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات مذکور به شرح ذیل است:


ارزیابی آموزه «نفی صفات» در نهج‌البلاغه در اندیشه ابن‌میثم بحرانی

رحمان عشریه

چکیده: توحید صفاتی، بیان­گر رابطه صفات ثبوتی حقیقی با ذات الهی است و در آن سه دیدگاه عمده مطرح است: زیادت صفات بر ذات (دیدگاه اشاعره)، نیابت ذات الهی از صفات (دیدگاه معتزله) و عینیت صفات با ذات الهی (دیدگاه امامیه). امیرالمؤمنین (ع) در خطبه اول نهج ­البلاغه، کمال اخلاص را نفی صفات از ذات الهی می­ داند: «کَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْی الصِّفَاتِ عَنْهُ». تفسیر‌های متعددی در تبیین این روایت، عرضه شده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف تحلیل و ارزیابی آموزه «نفی صفات» در نهج ­البلاغه به بررسی این مسئله در اندیشه اب ن­میثم بحرانی پرداخته است. از رهگذر این جستار مشخص می­ شود که ابن‌میثم بحرانی در حوزه هستی ­شناسی، نظریه نفی صفات حقیقی الهی را پذیرفته و آن را با فرهنگ دینی به‌ویژه فرهنگ نهج البلاغه هماهنگ می­ داند و در حوزه معرفت شناسی، صفات الهی را اعتبارات عقلی می ­داند. اعتبارات عقلی در اندیشه ابن‌میثم، برگرفته از نظام فلسفی سهروردی است و بیانگر مفاهیم ذهنی صرف در مقابل مفاهیم ماهوی است. در دیدگاه ابن­ میثم میان مفاهیم منطقی و مفاهیم فلسفی خلط گردیده و صفات الهی در شمار مفاهیم منطقی قلمداد شده است.


تحلیل خطبه ۲۲۱ نهج‌البلاغه بر مبنای مؤلفه‌های آشنایی زدایی معنایی و ساختاری

مریم اطهری نیا، مصطفی کمالجو و حسین یوسفی آملی

چکیده: آشنایی ­زدایی که از دستاورد‌های مکتب فرمالیسم روس است، شامل تمامی شگرد‌ها و فنونی است که نویسنده با بهره­ گیری آگاهانه از آن‌ها، کلام را از شیوه معمول خارج ساخته و مفاهیم موردنظرش را با زبانی ناآشنا ارائه می‌دهد تا با انحراف از زبان معیار و به تأخیر انداختن مخاطب در دریافت معنای متن، کلام خویش را برجسته نماید و سبب لذّت ادبی مخاطب شود. خطبۀ ۲۲۱ نهج­ البلاغه از جمله خطبه ­های مهم و تأثیرگذاری است که امیرمؤمنان با بهره­ گیری از زبان ادبی و با تصرّف در ترکیب و ساختار جملات آن، دست به آشنایی­ زدایی زده است؛ لذا تحلیل و بررسی خطبه مذکور بر این مبنا حائز اهمیت است و می­ تواند زوایای نهفته هنری و برجستگی ­های آن را فرادید مخاطب قرار دهد. این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی و با الهام از مؤلفه ­های آشنایی­ زدایی معنایی و ساختاری به واکاوی خطبه یادشده پرداخته است و به این نتایج دست یافت که امام (ع) در حوزه معنایی و در محور جانشینی با به کارگیری استعاره و کنایه و در محور همنشینی با استفاده از مجاز و تشبیه و در حوزه ساختاری با استفاده از شگرد‌هایی چون؛ تقدیم و تأخیر، التفات و حذف، بافت روایی خطبه را فراتر از متون عادی قرار داده و مفاهیم مورد نظرش را به زیباترین صورت ممکن به تصویر کشیده است. در واقع امام (ع) با گریز از مؤلفه­‌های شناخته شده معنایی و نحوی و با به تأخیرانداختن مفاهیم موجود در خطبه سبب آشنایی زدایی و به‌تبع آن برجستگی خطبه شده و توان القای مفاهیم را به اوج رسانده است.


سیمای «دیگری» در سخنان امام علی (ع)

رمضان رضائی

چکیده: از نظر فلاسفه، شناخت فرد به‌خاطر چندبعدی بودن آن، تنها از طریق مطالعه جنبه­‌های شخصیتی وی حاصل نمی­ شود؛ بلکه لازم است ساحت­‌های دیگر از جمله ارتباط با سایر انسان­‌ها نیز لحاظ شود. اینجا بود که مفهوم «خود» و «دیگری یا دیگر بودگی» در فلسفه مطرح شد. این مفهوم به‌وسیله باختین از فلسفه وارد ادبیات شد. وی در ادبیات طرح مباحثی، چون دیگری، گفتگو و ... را در بازخوانی متون گـذشته مؤثر می ­دانست. نهج ­البلاغه یکی از همین متن­‌هایی است که اتفاقاً گفتگو در آن نقش زیادی دارد. به بیان دیگر قسمت عمده نهج ­البلاغه گفتگوی امام با مردم است که در جهت پاسخ به پرسشی یا در واکنش به امری و یا غیر این­ها ایراد شده است و همه این­ها در جهت افق مفهومی شنونده قرار دارد. یافته­‌های این جستار بیانگر آن است که دیگری برای امام، گروه­‌های مختلف مردم از قبیل نزدیکان، حاکمان، منافقان، دشمنان و ... هستند که از موضع امام در قبال هریک از آن‌ها «من/ خود» متعالی امام برای شنوده و خواننده مشخص می­ گردد. حال سؤال اصلی این است که «دیگری یا دیگران» در کلام امام چگونه نمود پیدا کرده است؟ برای پاسخ به این پرسش از شیوه تحلیلی ـ توصیفی با تکیه بر مطالعه اسنادی بهره برده و در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل محتوا استفاده شده است.


شرح و تفسیر نامه ۵۳ امام علی (ع) با تأکید بر دیدگاه هرمنوتیکی امیلیو بتی (بررسی موردی شرح و تفسیر قزوینی، فیض الاسلام و مکارم شیرازی)

آفرین زارع و رویا محمدی

چکیده: هرمنوتیک می‌کوشد با به قاعده درآوردن فهم، بر فاصله میان متن و مفسر آن غلبه کرده، در فهم متن به خواننده کمک ­کند. تفکر در مورد متون مقدس و نحوه فهم آن یکی از دغدغه­‌های مفسران و مترجمان این متون بوده است، زیرا فهم آن دارای خصوصیتی است که لزوم توجه به مراد گوینده (مؤلف) را ضروری می ­نماید؛ از این­ رو از حساسیت بیشتری نسبت به سایر متون برخوردار است. قرن­ هاست که روش هرمنوتیک در عرصه کشف راز متون مقدس جایگاه درخورتوجهی داشته است. هدف پژوهش حاضر این است که با رویکرد هرمنوتیکی و با شیوه تطبیقی و تحلیلی به بررسی سه شرح و تفسیر: قزوینی، فیض‌الاسلام و مکارم شیرازی و همکارانشان از نامه ۵۳ نهج‌البلاغه بر مبنای چهار قانون هرمنوتیکی امیلیو بتی: استقلال هرمنوتیکی موضوع، تمامیت معنا، فعلیت فهم و مطابقت هرمنوتیکی معنا، بپردازد تا در نهایت میزان پایبندی شروح یادشده به چهار قانون هرمنوتیکی بتی را نشان دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که علی­رغم رعایت قوانین هرمنوتیکی بتی در سه شرح و تفسیر یادشده، هدف هر سه شارح تمرکز بر متن اصلی بوده است. این امر نشان می­ دهد که رویکرد شارحان و مفسران در شرح و تفسیر نامۀ ۵۳ امام علی (ع) مؤلف محور بوده نه مفسرمحور.


نگرشی به شکل‌گیری حکومت حضرت علی (ع) از منظر حقوق عمومی

آیت مولایی

چکیده: «حکومت» ازجمله مفاهیم پرتنش و پربحث در حیطه‌های مختلف علوم انسانی، نظیر حقوق عمومی، است. به نظر می­ رسد بررسی نظریه­‌ها و آرای بزرگان تا حدودی بتواند از چالش­‌های نظری پیرامون این موضوع بکاهد. در میان شیعیان، حضرت علی (ع)، اسوه کمال از هر حیث به شمار می ­آید و سیره نظری و عملی آن حضرت از زوایای گوناگون برای زندگی امروزیِ ما پندآموز است؛ بنابراین در این نوشتار، درصددیم تا شکل­ گیری حکومت آن حضرت را از منظر حقوق عمومی به بحث و واکاوی بگذاریم. سؤال اصلی این است: پیامد‌های شکل­ گیری حکومت در سیره امام علی (ع) از منظر حقوق عمومی چیست؟ در پاسخ به این سؤال، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تلاش شده نخست به ذکر مستنداتی از سیره آن حضرت، پیرامونِ شکل­ گیری حکومتش پرداخته شود. سپس پیامد‌های حقوق عمومی چنین شیوه­‌ای از تشکیل حکومت بررسی شود. حاصل تحقیق آن است که شیوه شکل ­گیریِ حکومت حضرت علی (ع) در جامعه اسلامی بی­ نظیر بود و سیره آن حضرت دربردارنده اصول و مفاهیمِ حقوق عمومی، به ­ویژه مردمی بودن نظام سیاسی، عقلانی بودن حکومت، غیرقدسی بودن حکومت، امانی بودن مسند حکومت و حق حاکمیت مردم بوده است.


واکاوی مقوله آگاهی‌بخشی در نامه‌های امام علی (ع) به مردم براساس روش تحلیل محتوای کیفی

زینب نریمانی و علی باقر طاهری نیا

چکیده: آگاهی‌بخشی به عنوان یکی از کارکرد‌های مهم و اساسی رسانه‌ها، ازجمله روش‌های تربیتی اسلام برای تحقق عدالت اجتماعی است که تبیین آن با استفاده از روش‌های متن‌کاوی علمی و بر اساس اسناد معتبری، چون مکاتبات امام علی (ع) می‌تواند راهگشای فهم عمیق در آن باشد. مقاله حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA به تحلیل و واکاوی مقوله آگاهی بخشی پرداخته است. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به بسامد بالای مضامین در مقوله آگاهی بخشی در مقایسه با دیگر مقوله‌های مطرح در نامه‌های امام به مردم، حضرت در میان روش‌های تربیتی برای تحقق عدالت اجتماعی بالاترین میزان توجه را به روش آگاهی بخشی داشته اند. مقوله آگاهی بخشی در این نامه‌ها شامل سه زیر‌مقوله است که این زیرمقوله‌ها عبارتند از: روشنگری در خصوص ولایت و امامت، افشاگری سیاسی در خصوص مخالفان و دشمنان و تبیین سبک زندگی پرهیزگاران. با توجه به اختصاص ۸۷.۷۷ درصد از مضامین به دو زیرمقوله روشنگری و افشاگری سیاسی می‌توان به این نکته دست یافت که اولویت حضرت در آگاهی بخشی به مردم، اعتلای بینش سیاسی آنان بوده است. بررسی کاربرد عبارات در هر بافت، بسامد مضامین، تشبیه‌ها و استعاره ها، قیود تأکیدی، اطناب و ایجاز و... لایه‌های پنهان معنایی هر بافت از کلام حضرت را بیشتر آشکار نموده است و بدین‌ترتیب با تمرکز بر لایه‌های پنهان معنایی، اولویت‌ها و تاکتیک‌های حضرت در آگاهی بخشی به مردم و موضع گیری‌های ایشان در خصوص وقایع بیشتر نمایان گردیده است.


همپایگی تشبیهات در خطبه‌های نهج‌البلاغه

زهرا راه چمنی و مرضیه آباد

چکیده: تشبیه یکی از زیباترین فنون بیان است که نمود فراوانی در خطبه‌های نهج‌البلاغه دارد و در راستای سهولت درک معنا و اقناع مخاطب به ­کار می‌رود. یکی از ویژگی‌های سبکی تشبیهات خطبه ها، استفاده فراوان از ساخت‌های همپایه است، همپایگی از زیرشاخه‌های لایه نحوی سبک ­شناسی است و در ساخت­‌هایی رخ می­ دهد که دو یا چند واژه، گروه و یا جمله­ واره با حروف ربط همپایه ساز به یکدیگر مربوط شوند و در یک وظیفه دستوری قرار گیرند. حدود نیمی از تشبیهات خطبه‌ها در ساخت‌های همپایه پدیدار شده‌اند که برخی از آن‌ها تشبیهات متوالی و برخی دیگر مشبه به تشبیهات جمع هستند. این ساخت­‌ها با اشکال و اهداف گوناگون در ساخت­‌های دوسازه ­ای، سه ­سازه­ ای، چهار سازه ­ای و زنجیره­‌ای به­ک ار رفته­ اند که در پیام رسانی تشبیهات و انتقال معنا به مخاطب، نقش به ­سزایی دارند. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ساخت‌های همپایه در تشبیهات خطبه‌های نهج‌البلاغه بپردازد و تأثیر همپایگی را در انتقال پیام و اندیشه مورد نظر امام (ع) بیان دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حرف ربط همپایگی تشبیهات در اکثر موارد حرف «واو» است و میان سازه ­ها رابطه­‌هایی نظیر ترادف، تضاد، افزایش، تسویه و نفی وجود دارد. همپایگی نحوی نقش به­ سزایی در همپایگی آوایی و موسیقایی کردن تشبیهات دارد. صنایع بدیعی ازجمله سجع، جناس، تضاد، تقابل و... در میان سازه‌های همپایه به‌چشم می‌خورد که می‌توان گفت همپایگی بلاغی تشبیهات با همپایگی نحوی و آوایی پیوند خورده است. /۸۲۲/ن ۶۰۱/ش
مهدی فلاحی
ارسال نظرات