۱۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۰
کد خبر: ۶۲۲۷۵۸

آیت‌الله لواسانی و ساواک

آیت‌الله لواسانی و ساواک
یکی از شیوه‌های ساواک برای دستیابی به اطلاعات و آگاهی‌های مورد نیاز آن سازمان، سانسور مکاتبات بود.

به گزارش خبرگزاری رسا، جایگاه آیت‌الله سیدمحمدصادق لواسانی(1280-1369ش) در تاریخ مبارزات انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، برجسته و بی نیاز از توصیف است. ایشان به عنوان نماینده امام خمینی(ره) در تهران، وجوهات شرعی را دریافت می‌کرد. این وجوه که توسط مردم و به صورت داوطلبانه پرداخت می‌شد، بخشی از پشتوانه اقتصادی مبارزات انقلاب اسلامی را تشکیل می‌داد و قسمتی از نیازهای مالی نهضت را تأمین می‌کرد.

اهمیت این وجوه به عنوان بخشی از پشتوانه اقتصادی نهضت امام خمینی(ره)، ساواک را بر آن داشت تا به کشف ساختار آن، شیوه فعالیت، اسناد، نحوه انتقال وجوه و اَشکال مصرف آن بپردازد. ساواک با گماردن منابع، طراحی و اجرای طرح‌های متنوع چون پیک(1585)، سیمرغ، دستبرد زدن به اسناد مالی، دستگیری و بازداشت فعالان، بازجویی از آنها و ... در صدد دستیابی به‌این مهم بود. گر چه ساواک در به کارگیری منابع و نفوذ دادن آنها پیرامون سوژه‌ها توفیق پیدا کرده بود، اما طرح‌های دیگری چون پیک(1585)، سیمرغ و دستبرد زدن به اسناد، یا اجرا نشد و یا در صورت اجرا نتیجه‌ای نداشت. این امر به دلیل هوشیاری انقلابیون و نگه داشتن جانب احتیاط از سوی ایشان بود.

جایگاه و شخصیت آیت‌الله لواسانی به روایت ساواک

در برگ تعرفه و بیوگرافی روحانیون، درباره‌ایت‌الله لواسانی آمده است: سید محمدصادق لواسانی، متولد تهران1280ش، تا اندازه‌ای در تهران متنفذ است؛ از روحانیون مخالف دولت و ظاهراً نقاط ضعف برجسته‌ای ندارد. میزان اعتقاد مردم به زهد و تقوای وی نیز خوب ارزیابی شده است.[1] ساواک در همان سالهای آغاز نهضت، به مقام آیت‌الله لواسانی در این مبارزات آگاه بود. در سند شماره: 2853، تاریخ:   4 / 12 / 1343 به‌این نکته اشاره شده است:

آیت‌الله لواسانی هم که وکالتی از طرف خمینی دارد، وجوهات جمع‌آوری شده را با کمک شیخ مرتضی حائری بین طلاب تقسیم می‌نماید.[2]

در تیرماه 1345، ساواک جنوب شرق تهران اعلام کرد: سیدمحمدصادق لواسانی، از روحانیون افراطی و از طرفداران سرسخت خمینی است که در جمع‌آوری و ارسال پول برای خمینی نقش مهمی به عهده دارد.[3]

 امام خمینی (ره) در پاسخ به پرسش ابوالقاسم شمس‌الهی تویسرکانی اعلام کرده بودند: مرقوم شده بود مقلدین اینجانب وجوه را به کی بدهند؟ باید ...... به وکیل اینجانب در طهران جناب اقای لواسانی بپردازند.[4]

در سال1347، ساواک گزارش داد:

خمینی از نجف نامه‌ای برای سیدمحسن همدانی پیشنماز مسجدی واقع در خیابان شمیران نزدیک چاله هرز نوشته مبنی بر این که پولهای سهم امام به وسیله سیدمحمدصادق لواسانی به نجف اشرف فرستاده شود و از ارسال آنها به قم خودداری گردد. گفته می‌شود که لواسانی امکاناتی دارد که پول را به نجف بفرستد.[5]

در دی ماه 1350، ساواک با ارزیابی شنود مکالمات تلفنی آیت‌الله لواسانی و گزارش‌های منابع به ‌این نتیجه رسیده بود که:

سید محمدصادق لواسانی بیشتر از سایر نمایندگان خمینی در تهران در مورد جمع‌آوری وجه فعالیت داشته و تعداد زیادی از طرفداران خمینی جهت پرداخت سهم امام به منزل وی مراجعه می‌نمایند.[6]

ساواک و آیت‌الله لواسانی، اولین رویارویی‌ها

اولین تلاش‎‌های ساواک برای کشف منابع مالی نهضت با پرس و جوی مستقیم ساواک جنوب شرق تهران از آیت‌الله لواسانی در 1344ش آغاز شد. این گفت و گو بسیار صریح بود و آیت‌الله لواسانی هوشمندانه با پاسخ‌های مبهم، هیچ اطلاعات مشخصی به ساواک نداد.

هیچ کس را نمی‌شناسم، ممکن است قیافه اشخاص آشنا باشد ولی اسم و رسم آنها را نمی‌دانم و به علاوه اغلب از مؤمنین هستند. سؤال شد: دو نفر از همین مؤمنین را اسم ببرید، چون احتمال دارد میان اشخاصی که شما آنها را مؤمن می‌گویید اشخاص ناباب و مغرضی هم باشند. جواب داد: طبقه مؤمنین و آخوندها همه خوبند و اگر اشخاص منحرف پیدا شوند کسانی هستند که سازمان آنها را در لباس آخوندها درآورده است.... در مورد پول از من سؤال کردید من هم جواب دادم، بقیه را نمی‌دانم.[7]

در اسفندماه سال1344، اداره کل سوم(316) از ساواک تهران خواست به وسیله منابع مربوطه و سایر امکانات آن ساواک کلیه اعمال و رفتار آیت‌الله لواسانی را تحت مراقبت قرار داده و در زمینه فعالیت‌های ایشان مدارک مستدل را جمع‌آوری و اعلام دارند تا پس از بررسی، تصمیم مقتضی نسبت به وی اتخاذ گردد.[8]  این دستور در 29 / 2 / 1345 ، 17 / 9 / 1345 و 18 / 12 / 1345، مورد تأکید قرار گرفت.[9]

در سال 1349 اداره کل سوم ساواک در نامه‌ای به ساواک تهران اعلام کرد:

طبق سوابق موجود و گزارشات خبر واصله از آن ساواک، از زمانی که خمینی به عراق منتقل گردیده، نامبرده بالا نماینده تام الاختیار وی در جمع‌آوری وجوه شرعیه و ارسال آن به عراق معرفی گردیده است. لکن از آن تاریخ تاکنون که بیش از شش سال می‌گذرد، هنوز نحوه ارسال و چگونگی جمع‌آوری این وجوه روشن نگردیده است.....خواهشمند است دستور فرمایید ضمن نفوذ کامل در منزل لواسانی و حتی با استفاده از نصب وسائل فنی و مراقبت دقیق در این زمینه در جریان کلیه فعل و انفعالات انجام شده از ناحیه یاد شده بوده و نتایج حاصله و پیشرفت عملیات را مستمراً به ‌این اداره کل اعلام دارند.[10]

منابع ساواک

ساواک توانست با نفوذ دادن منابع خود پیرامون آیت‌الله لواسانی، به برخی اخبار مربوط به نهضت دست پیدا کند. یکی از این منابع که با کد 103 فعالیت می‌کرد، در20 آبان 1345 درباره وضعیت امام خمینی(ره) از آیت‌الله لواسانی سوال کرده بود. پاسخ آیت‌الله لواسانی با انتقاد از سیاست‌های رژیم همراه بود. این منبع در سال1346 نیز پیرامون آقای لواسانی در امامزاده یحیی فعالیت می‌کرد. اطلاعات این منبع درباره میزان کمک آقا رضا آجیل فروش و مراجعه وی به منزل آقای لواسانی نشان می‌دهد وی توانسته است اعتماد آیت‌الله لواسانی را به خود جلب کند. این منبع حتی موفق به هم صحبتی خصوصی با آیت‌الله لواسانی شده بود. گزارش دیگری از این منبع به تاریخ 23 / 9 / 1348، نشان می‌دهد وی طی چند سال ارتباط خود با آیت‌الله لواسانی را حفظ کرده است. وی در آذرماه 1348، صحبتهای آیت‌الله لواسانی درباره تقسیم چهل هزار تومان شهریه بین علما و وعاظ از طرف امام خمینی(ره) را به ساواک گزارش کرده است. [11] این منبع حتی در جلسات علما در منزل سیدجعفر بهبهانی هم شرکت کرده بود و در آنجا صحبتهای خصوصی آقای لواسانی با برخی حضار مجلس را زیر نظر داشت. گزارش دیگری از گفت و گوی آیت‌الله لواسانی با سیدجعفر بهبهانی در دست است که توسط این منبع گزارش شده است. گزارش‌های 11923 / 20ﻫ3 و 41698 / 20ﻫ3، از جلسه روضه خوانی منزل سیدجعفر بهبهانی نشان می‌دهد این منبع بیشتر پیرامون سیدجعفر بهبهانی مستقر بوده است.[12] وی همچنین با حجت‌الاسلام سیدمحمدحسین لنگرودی امام جماعت مسجد ابوالفتح، در یک مذاکره خصوصی اطلاعات نه چندان مهمی درباره شهریه طلاب به دست آورده بود. سند دیگری نشان می‌دهد وی در جلسه روضه خوانی دیگری نیز مراقب آیت‌الله لواسانی بوده است.[13] منبع مزبور به منزل آیت‌الله لواسانی رفت و آمد می‌کرده و گاه مکالمات تلفنی ایشان را می‌شنیده است. تحلیل یکی از گفت و گوهای تلفنی آیت‌الله لواسانی توسط این منبع (گزارش مورخه 5 / 11 / 1349) نشان می‌دهد وی به صورت مستمر در صدد کشف روابط آیت‌الله لواسانی و امام خمینی(ره) [به ویژه مسأله دریافت وجوه سهم امام و نحوه مصرف آن] بوده و طی سالها آیت‌الله لواسانی را زیر نظر داشته است.[14]

منبع دیگری با کد724 نیز می‌توانست در جلساتی که با حضور علما و طلاب در منزل آیت‌الله لواسانی برگزار می‌شد، شرکت کند. اداره کل سوم از ساواک تهران خواست به منبع آموزش داده شود که ضمن شرکت در این جلسات، خلاصه‌ای از مذاکرات مطروحه، تعداد تقریبی افراد شرکت کننده و هدف غایی و نهایی از تشکیل این جلسات را ارائه کند.[15]

در شهریورماه 1346، یکی از منابع ساواک تهران با کد 15، به رسید پرداخت وجه سهم امام توسط شخصی به نام بهمن بنی مهدران دست یافته بود.[16] منبع523 نیز در جلساتی که در منزل آیت‌الله لواسانی برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد و اخبار مربوط به ‌این جلسات را به ساواک گزارش می‌کرد. وی همچنین اخبار مربوط به حضور آیت‌الله لواسانی در امامزاده یحیی را به ساواک گزارش می‌کرد. این منبع به اندازه‌ای به‌آیت‌الله لواسانی نزدیک بود که ‌ایشان نامه‌های مربوط به امام خمینی را به وی نشان داده و گفته بود:

می‌خواهم این نامه‌ها را از منزلم خارج کنم که مدرکی در منزل نداشته باشم، زیرا می‌ترسم یک وقتی منزل مرا بازرسی کنند.[17]

در سال 1349 یکی از منابع ساواک با کد2080، گزارش‌های متعددی درباره فعالیت‌های آیت‌الله لواسانی منتشر کرد. این گزارش‌ها ابتدا با گزارش پرداخت شهریه طلاب توسط شیخ هادی ابراهیمی اهل همدان در مدرسه مروی شروع شده‌اند. در گزارش نخست به مراجعه ابراهیمی به منزل آقای لواسانی برای گرفتن پول اشاره شده است. منبع 2080 به مذاکرات خصوصی خود با آیت‌الله لواسانی اشاره کرده است. وی اخبار مربوط به ملاقات‌های صورت گرفته با آیت‌الله لواسانی در منزل ایشان را نیز گزارش کرده است. گزارش‌های دیگر وی به تاریخ 17 / 8 / 1349 و 1 / 11 / 1349 دارای اطلاعات بیشتری درباره میزان شهریه طلاب و نقش آیت‌الله لواسانی در تقسیم شهریه است.[18]

طرحی خطرناک برای نفوذ دادن یک منبع

ساواک در آذرماه1347 و با کنترل شنود مکالمات تلفنی منزل آیت‌الله لواسانی متوجه گفت و گوها پیرامون استخدام یک مستخدم در منزل آیت‌الله لواسانی شد. بنابر متن گزارش مورخه 9 / 9 / 1347، چون منزل آقای لواسانی غالباً محل گفت و شنودهای سیاسی بود، ایشان از آوردن نوکر یا کلفت به خانه خود خودداری می‌کرد و شست و شوی ظروف آشپزخانه را خود و فرزندشان محمدتقی انجام می‌دادند. همسر آیت‌الله لواسانی، پیش از این دار فانی را وداع گفته بودند و در این سال (1347ش)، فرزند ایشان، محمدتقی با دختر آقای فلسفی ازدواج کرده بودند. در چنین شرایطی استخدام یک نوکر یا کلفت برای انجام کارهای منزل مورد نیاز بود. گفت و گوی تلفنی مورخه 9 / 9 / 1347، نشان می‌دهد که‌ این مسئله قبلاً مورد گفت و گوی طرفین واقع شده است. با این حال درباره استخدام چنین شخصی باید احتیاط‌های لازم صورت می‌گرفت.

نامبرده در یک مذاکره خصوصی با شخص ناشناس در قبال پیشنهاد آن شخص مبنی بر آن که کلفت یا نوکری برای لواسانی پیدا نماید، اظهار داشت: اگر نوکر باشد، باید شخص فوق العاده امینی باشد. امین از لحاظ چشم، امین از لحاظ گوش و امین از لحاظ زبان، زیرا در اینجا مطالب سیاسی عنوان می‌شود و نبایست مطالب ما را در خارج بازگو نماید.[19]

اداره کل سوم در نامه‌ای به ساواک تهران دستور داد از فرصت پیش آمده برای استخدام نوکر در منزل آیت‌الله لواسانی استفاده و بدین وسیله به منزل ایشان نفوذ کند:

به نحو مقتضی و با تهیه طرح لازم نسبت به نشان کردن مستخدم یا مستخدمه مشارالیه اقدام و از این طریق هم از وی مراقبت کامل معمول و نتایج حاصله را مستمراً منعکس نمایند.[20]

اکنون باید از گزارش‌های منبع 4080 سخن بگوییم. آیا این منبع که از این پس گزارش‌های متعددی را از منزل آیت‌الله لواسانی به ساواک می‌داده، در فرصت مقتضی توسط آن سازمان وارد داستان شده است؟ واقعیت آن است که در مجموعه‌های سندی آن قدر حفره‌های اطلاعاتی وجود دارد که گاه باید از حدس و فرض استفاده کرد و گاه قید بازسازی کامل روایت را زد. فرض ما هرچه باشد، واقعیت آن است که منبع اخیر گزارش‌های دقیق با اطلاعات مفصلی را به ساواک داده است.

منبع 4080 اطلاعات مفصلی از ملاقات‌های صورت گرفته و گفت و گوهای رد و بدل شده میان افراد حاضر در این گفت و گوها در منزل آیت‌الله لواسانی را گزارش کرده است. این گزارش‌ها عمدتاً درباره مسائل مالی مورد نظر ساواک (وجوه سهم امام و مصارف آن، شهریه طلاب و مسائلی از این دست) است.[21] وی برخی افراد را نمی‌شناخته و هنگام ملاقات آنها با آقای لواسانی اسم آنها را به خاطر می‌سپرده است؛ این نکته بدین معنی است که منبع در این ملاقاتها حضور داشته است.[22] این منبع در دی ماه 1350 گزارش داد:

در ساعت 1015 روز 5 / 10 / 50، دو نفر جهت پرداخت وجه بابت سهم امام به منزل لواسانی مراجعه نموده و مبلغی پول به حساب خمینی به مشارالیه دادند. پس از آن شخصی که به نام اسلامی معرفی شد به منزل وی مراجعه و هزار و چهارصد و هشتاد تومان به لواسانی پرداخت نمود......لواسانی سه دفتر برای دریافت پول در منزل دارد. یکی از دفاتر مخصوص ثبت نام افرادی است که وجوه نقدی می‌پردازند و دو دفتر دیگر مربوط به اشخاصی است که چک داده و یا ماهیانه بدهکاری خود را پرداخت می‌نمایند و دفتر چک ها تعداد زیادی چک که شاید مبلغ آن به پانصد هزار تومان بالغ می‌شد، قرار داشت و لواسانی اسم و آدرس و تلفن این گونه افراد را در این دفاتر یادداشت می‌نماید. این شخص از تمام کارهای خود دست کشیده و فقط شب و روز پول تحویل می‌گیرد.[23]

اداره 312 پس از دریافت این اطلاعات و تأیید آنها، پیشنهاد دستبرد دفاتر آیت‌الله لواسانی را مطرح کرد:

با عرض این که مراتب مورد تأیید می‌باشد، در صورت تصویب به ساواک تهران ابلاغ گردد با تهیه طرح لازم نسبت به دستبرد دفاتر اقدام تا مورد بهره برداری قرار گیرد.[24]

ادراه کل سوم 312 در بهمن ماه1350، موافقت خود را با طرح دستبرد به دفاتر مورد نظر به ساواک تهران اعلام کرد:

خواهشمند است دستور فرمایید با تهیه طرح لازم با استفاده از وجود اصغر نسبت به دستبرد دفاتر مورد بحث در گزارش خبر معطوفی، اقدام تا مورد بهره برداری قرار گیرد. نتیجه اقدامات اعلام شود.[25]

با این حال تلاش‎‌های ساواک برای دستبرد به دفاتر مورد نظر ناکام ماند. ساواک تهران در نامه‌ای به مدیریت کل اداره سوم 312 نوشت:

به منبع مربوطه در مورد تعیین محل نگهداری دفاتر مورد بحث در شب آموزش لازم داده شده است ولی با مراجعات مکرری که مشارالیه به منزل لواسانی نموده، تاکنون موفق به کسب اطلاعی در این مورد نگردیده است. تحقیق ادامه دارد و به محض تعیین محل مورد نظر اقدام لازم به عمل خواهد آمد.[26]

با این حال گزارش‌های منبع4080 از منزل آیت‌الله لواسانی همچنان ادامه داشت. این گزارش‌ها بیشتر حول یک موضوع بودند: پرداخت سهم امام و دفاتر مربوط به ‌این کار؛ به یک گزارش دیگر در این باره توجه کنید:

در ساعت 1630 روز12 / 2 / 1350، شخصی به نام عنایتی که از تجار بازار می‌باشد، برای پرداختن سهم امام به منزل نامبرده بالا [آیت‌الله لواسانی] مراجعه نموده و اظهار داشت: هشت ماه پیش که حساب کردیم، مبلغ 27 هزار تومان بدهکار شدم...... لواسانی پول‌های نقد را در یک دفتر و چک را در دفتر دیگری وارد نمود و بقیه را که هنوز بدهکار است در دفتر سوم یادداشت کرد.[27]

منبع4080، همچنین به دفترخانه اسناد رسمی شیخ زین‌العابدین انصاری نیز رفت و آمد می‌کرده است.[28]

در اردیبهشت 1351، ساواک تهران به اداره کل سوم 312 اطلاع داد منبع مربوطه تاکنون موفق به کسب اطلاعی در مورد محل نگهداری دفاتر مورد بحث در هنگام شب نگردیده است. تحقیق همچنان ادامه داشت و ساواک تهران همچنان به حصول نتیجه امیداوار بود.[29]

در دی ماه 1351، ساواک تهران به مدیریت کل اداره سوم اعلام کرد که علیرغم دادن آموزش‌های لازم به منبع، وی نتوانسته است به دفاتر مورد نظر دسترسی پیدا کند. ساواک تهران در ادامه خواستار احضار آیت‌الله لواسانی به ساواک و دادن تذکرات شدید، یا ایجاد موانع در انجام فعالیت‌های وی شد.[30]

گزارش شهربانی کشور نشان می‌دهد، شهربانی در راستای اجرای دستور ساواک، اقدام به دستگیری آیت‌الله لواسانی و بازرسی منزل وی کرده است. در این بازرسی مقداری اوراق قابل برررسی به دست آمد. در این بازجویی سه لیست (مجموعاً 20 صفحه)  اسناد مالی به دست آمد. این لیست‌ها مربوط به سال 1350 بود و مأموران در صدد پیدا کردن لیست‌های دیگر بودند، اما تلاش‎‌های آن بی فایده بود. سؤالاتی که از آیت‌الله لواسانی به عنوان متهم پرسیده می‌شد، نشان می‌داد دست بازجو در برابرآیت‌الله لواسانی تقریباً خالی است. به نمونه‌ای از این پرسش‌ها توجه کنید:

1) عبدالله کیست که اکثر چک‌ها و سفته‌ها به وسیله ‌ایشان وصول شده است؟

2) محمود حجتی کیست و 24سفته ده هزار ریالی را برای چه  داده است؟

......6) نمایندگان آیت‌الله خمینی که در شهرستانها می‌باشند را معرفی کنید.

7) اسامی کمک کنندگان به‌ایت‌الله خمینی را معرفی نمایید.

8) پول به وسیله چه افرادی برای خمینی به نجف اشرف می‌فرستند؟

......10) نامه‌های خمینی به چه وسیله‌ای به شما می‌رسد؟ اصل نامه‌ها کجاست؟[31]

آیت‌الله لواسانی در بازجویی‌ها، به بازجوها اطلاعات کلی و البته تکراری می‌داد و در این بازجویی‌ها نکته تازه‌ای برای مأموران انتظامی و امنیتی وجود نداشت.

اینجانب که وکیل اقای خمینی هستم، چنانچه شخصی پول بدهد دریافت خواهم کرد. خودم سراغ شخص نمی‌روم. آنچه دریافت می‌کنم خیلی در ایران مصرف می‌کنم. ماهیانه حداکثر ده هزار تومان و حداقل هزار تومان؛ به وسیله خودم مصرف می‌شود. به اشخاص فقیر داده می‌شود. غالباً به مصرف معاودین داده می‌شود.[32]

وی در بازجویی دیگر با طرح جزئیاتی غیر مفید برای بازجو عملاً اطلاعاتی به وی نداد. وی حتی در مواردی ادعا کرد برخی افراد را نمی‌شناسد و از چگونگی تنظیم اسناد مالی بی خبر است؛

شخص حاج صفر نجف آبادی را نمی‌شناسم و نمی‌دانم به چه علت [مبلغ24000 تومان] داده شده، چون حواله در دست داشت به او داده‌اند. صورت موجود تنظیم شده در موقع نبود خودم بوده.....صورت موجود را پسرم سید محمدرضا تنظیم کرده فعلاً قم است، از محصلین می‌باشد. من خبری از تهیه آن نداشتم.[33]

این شرایط به ‌این دلیل بود که آیت‌الله لواسانی به تلاش‎‌های ساواک برای دسترسی به ‌این اسناد آگاه بود. در گفت و گوی حجت‌الاسلام حیدرعلی جلالی خمینی و آیت‌الله لواسانی آمده است:

ممکن است......اسامی کسانی که به آقای خوانساری وجوهات می‌دهند را در اختیار سازمان امنیت بگذارد و از این جهت خوب است اسم ما هم در دفتر آنها باشد تا اگر روزی فهمیدند و اعتراض کردند چرا سهم امام را به آقای خمینی می‌دهید، دلیل داشته باشیم و بگوییم ما تمام سهم امام خود را به آیت‌الله خوانساری می‌دهیم و حتی اسم ما در دفتر ایشان ثبت است زیرا سازمان امنیت خیلی به اوضاع مسلط است.. لواسانی اظهار داشت: مانعی ندارد، سازمان امنیت کاملاً می‌داند که تجار تهران و سایر مردم مسلمان به حساب خمینی به من وجوهات می‌دهند و نمی‌توانند اعتراض کنند؛ برای این که مردم دلشان می‌خواهد سهم امام را به من بدهند.[34]

با توجه به فقدان دلائل کافی برای محکومیت آیت‌الله لواسانی، قرار بازداشت وی به قرار التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران به قید یکصد هزار ریال به عنوان وجه التزام تبدیل و وی از زندان آزاد شد.[35] آیت‌الله لواسانی در دوره بازداشت، متعهد شد که از جمع‌آوری وجوه سهم امام و ارسال آن به محضر امام خمینی(ره)، خودداری کند.[36]

در خرداد1352، اداره کل سوم (312) از ساواک تهران خواست تا آیت‌الله لواسانی را با کمک منابع و همکاران افتخاری تحت نظر داشته باشد:

ترتیبی اتخاذ نمایند تا منابع مزبور... با تردد به منزل مشارالیه، ضمن مراقبت از اعمال و رفتار وی و دوستانش اطلاعات کاملی از فعالیت‌های آنان کسب و از نتیجه ‌این اداره کل را آگاه سازند.[37]

یکی از منابع ساواک به آن سازمان اطلاع داد که گفته می‌شود:

لواسانی بعد از آزاد شدن از زندان، خیلی با احتیاط پول‌هایی را که برای خمینی می‌آورند، قبول می‌کند و به آورندگان پول توصیه می‌نماید که سروصدا نکنند.[38]

همین منبع در گزارش دیگری آورده است که:

مشارالیه [آیت‌الله لواسانی] افزود من بعد، پولی به عنوان سهم امام جهت خمینی جمع‌آوری نخواهم کرد، به علت این که تعهدی در این مورد سپرده‌ام و چندین ماه است که از قبول وجوهات امام خودداری کرده‌ام. یکی از معممین(هویت نامعلوم) اظهار داشت که گفتار سیدمحمد لواسانی دروغ است؛ چون که ‌ایشان تا به حال به طرز آشکار پول اخذ می‌نموده ولی بعد از این، این کار را در خفا انجام خواهد داد.[39]

منبع7643 به نقل از چند تن آشنایان خود، خبر داد:

اخیراً افرادی که برای پرداخت دیون شرعی خود به [آیت‌الله لواسانی] مراجعه می‌کنند، او به پرداخت کنندگان پول رسید نمی‌دهد و پولها را به وسیله میرزامحمدباقر آشتیانی جهت طلاب علوم دینی می‌فرستد و گویا به نام آیت‌الله خویی و شاهرودی نیز پول به عراق حواله می‌کند.[40]

سانسور مکاتبات

یکی از شیوه‌های ساواک برای دستیابی به اطلاعات و آگاهی‌های مورد نیاز آن سازمان، سانسور مکاتبات بود. در سانسور مکاتبات، ساواک با کمک اداره پست و توجیه مسئولان مربوطه به کنترل مکاتبات پستی اقدام می‌کرد. مکاتبات مورد نظر توسط مأمورین سازمان باز و مورد بررسی قرار می‌گرفتند. این امر به ویژه درباره مکاتبات رهبران و اشخاص رده بالای نهضت دارای اهمیت بسیار بود. با کنترل این مکاتبات ساواک در باره برخی وقایع اطلاعات لازم را به دست می‌آورد و گاه به متن اعلامیه‌ها، مقالات و مجلات دست می‌یافت.پس از کنترل مکاتبات درباره ارسال یا عدم ارسال آنها به مقصد تصمیم‌گیری می‌شد. نیروهای انقلابی که به ‌این شیوه کار ساواک پی برده بودند، مکاتبات خود را از طریق دوستان، مسافران و مجاری غیر دولتی جابه جا می‌کردند. ساواک نیز به‌ این مسئله آگاه بود؛ در اسناد ساواک اشارات متعددی به‌این مسئله وجود دارد.

با توجه به جایگاه‌ آیت‌الله لواسانی در نهضت امام خمینی (ره) کنترل مکاتبات ایشان توسط ساواک امری دور از انتظار نبود. این مسئله مربوط به سالهای آغازین نهضت است و در سالهای بعد کمتر با این مسئله برخورد می‌کنیم؛ زیرا انتقال مکاتبات از مجاری غیر رسمی امنیت بیشتری داشت. در اردیبهشت ماه 1345، نامه‌های آیت‌الله لواسانی به امام خمینی(ره) و شیخ نصرالله خلخالی توسط ساواک کنترل و بخش‌های مهم آن مورد توجه آن سازمان قرار گرفت. این قسمتها مربوط به روابط با آیت‌الله پسندیده و برخی اخبار مربوط به وجوهات (شهریه طلاب) بود. بخش 316 ساواک، پیشنهاد داد: به منظور خاتمه به وضع موجود و تنبیه وی، محدودیت‌هایی برایشان فراهم گردد.[41]

سند شماره: 6581 / 9ﻫ، تاریخ:  15 / 6 / 1345، گزارشی است از مکاتبه شیخ حسن مقدس با حاج سیدمحمدصادق لواسانی. این نامه مربوط به یک مورد خاص مربوط به پرداخت وجوه سهم امام توسط حسین آقا فضل رضازاده در مشهد و تهران است.[42]ساواک توانسته بود با نفوذ دادن منابع خود پیرامون شیخ حسین مقدس به بخشی از اطلاعات مربوط به چگونگی پرداخت وجوه سهم امام در مشهد دست یابد. با توجه به روابط شیخ‌حسین مقدس و آیت‌الله لواسانی، در واقع ساواک توانسته بود به قسمتی از منابع مالی نهضت که در تهران به آیت‌الله لواسانی می‌رسید، دست پیدا کند.[43] در بهمن1346، ساواک قم از دستیابی به دو برگ نامه امام خمینی(ره) برای آیت‌الله لواسانی خبر داد.[44]

شنود مکالمات تلفنی(پیک و 1585)

سندهای ساواک که بر اساس اخبار منبعی موسوم به پیک یا منبع 1585 تهیه شده‌اند، در واقع محصول شنود مکالمات تلفنی سوژه‌های ساواک هستند. برای اجرای این طرح ابتدا مراحل اداری آن طی می‌شد و پس از توافق دایره مسئول، مکالمات تلفنی سوژه کنترل می‌شد. در شیوه مرسوم این مکالمات ابتدا ضبط می‌شد و پس از حذف بخش‌های غیر ضروری (مانند تعارف، احوال پرسی) به صورت یک متن مکتوب درمی‌آمد. آن گاه بخش هایی از این متن مکتوب مبنای تهیه گزارش‌های ساواک می‌شد. در سندهای منتشر شده از ساواک گزارش‌های متعددی وجود دارند که بر مبنای مکالمات تلفنی سوژه‌ها (رجال دربار پهلوی یا یاران امام خمینی ره) تدوین شده‌اند. کتاب دو جلدی شنود مکالمات شهید آیت‌الله صدوقی(ره) محصول کنترل مکالمات تلفنی ایشان است. این کتاب توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی منتشر شده است. در کتاب دیگری که قبلاً توسط این مرکز با عنوان شهید آیت‌الله صدوقی به روایت اسناد، منتشر شده است، گزارش‌هایی وجود دارد که بر مبنای مکالمات تلفنی تدوین شده‌اند. علاقمندان می‌توانند برای بررسی تفاوت متن مکالمات و گزارش‌های مبتنی بر آنها به دو کتاب یاد شده مراجعه کنند.

در پرونده آیت‌الله لواسانی در ساواک، ظاهراً اسناد مربوط به طرح شنود مکالمات تلفنی ایشان وجود ندارد. با این حال گزارش‌های متعددی وجود دارد که بر مبنای کنترل مکالمات تلفنی ایشان تهیه شده‌اند. این گزارش‌ها ابتدا با منبعی موسوم به پیک و سپس منبع 1585 مشخص شده‌اند.

 

از بهمن1346 به بعد، گزارش‌هایی از مذاکرات تلفنی مقدس گلپایگانی، محمد فیض گلپایگانی، بحرالعلوم، عبدالخالق قزوینی، انتشاری، فرهمندی، حاج مصطفی قمی، اشخاص ناشناس با سیدصادق لواسانی در دست است. در این گفت و گوهای تلفنی مسائل مختلفی چون مسائل مالی (وجوه سهم امام، شهریه طلاب)، اخبار مربوط به حضور امام خمینی(ره) در نجف اشرف، ارتباط با حضرت امام خمینی(ره) در نجف اشرف، رفت و آمدها به آن شهر، تبادل کتاب و مورد بحث قرار می‌گرفته است. گاه در این مذاکرات، طرفین برخی کلمات رمزی را به کار می بردند. مثلاً از جابه جایی جعبه‌ای گز و قالی صحبت می‌کردند و ساواک به ‌این نتیجه رسیده بود که میان طرفین گفت و گو، رمزی در کار است. اجرای طرح پیک برای شنود مکالمات تلفنی منزل آیت‌الله لواسانی، در سال 1347 نیز ادامه داشت.[45]

در آذرماه 1349، ساواک تهران در پاسخ به اداره کل سوم اعلام کرد؛ برای کسب اطلاعات دقیق‌تر از سازوکار گردآوری وجوه سهم امام توسط آیت‌الله لواسانی و ارسال آن به عراق، نیازی به اجرای طرح سیمرغ نیست، زیرا منبع 1585 می‌تواند با کمک سایر منابع، اطلاعات مورد نیاز را به دست آورد. گزارش مورخه 2 / 10 / 1349 مربوط به مذاکرات خصوصی آیت‌الله لواسانی با محمدسبزواری بوده است. گزارش‌های متعدد دیگری درباره مذاکرات خصوصی آیت‌الله لواسانی با افراد مختلف در دست است که با استفاده از منبع1585(شنود) تدوین شده‌اند.[46]

سیمرغ

یکی از شیوه‌های خبرگیری ساواک از سوژه‌ها، اجرای طرح سیمرغ بود. طرح سیمرغ به شیوه استراق سمع اشاره داشت و مستلزم داشتن مکان یا پایگاهی نزدیک به محل فعالیت سوژه بود. در مرداد1347، ساواک تهران از اداره کل سوم درخواست کرد افزون بر کنترل مکالمات تلفنی منزل آیت‌الله لواسانی، طرح سیمرغ نیز درباره‌ ایشان اجرا شود.

نامبرده بالا اغلب واسطه ارسال وجوه و یا پاره‌ای اشیاء مجهول جهت خمینی و بعضی از آیات مقیم در نجف اشرف می‌باشد. ضمناً خانه وی محل تجمع روحانیون مخالف است. بدین جهت در نظر است با استفاده از پایگاهی که بخش 3 این ساواک در خیابان ری دارد، طرح سیمرغ را درباره مشارالیه اجرا و تلفن او را به طور مستمر با استفاده از همان پایگاه کنترل نماید. علی هذا در صورت تصویب مقرر فرمایند مراتب اعلام تا اقدام مقتضی به عمل آید.[47]

اداره کل سوم ساواک در نامه‌ای به ساواک تهران اعلام کرد با توجه بی نتیجه بودن طرح شنود مکالمات تلفنی آیت‌الله لواسانی، اجرای طرح سیمرغ نیز درباره‌ایشان بی ثمر خواهد بود.

لذا بهتر است با استفاده از وجود منابع مربوطه و سایر امکانات موجود، دقیقاً در جریان فعالیتهای مشارالیه بوده و به محض مشاهده فعالیت مضره و مشکوکی از او مراتب را به موقع منعکس نمایند.[48]

با این حال در آذر1347، اداره کل سوم، به ساواک تهران دستور داد طرح سیمرغ را درباره آیت‌الله لواسانی اجرا کند.[49] پس از دستور اداره کل سوم مبنی بر کسب اطلاعات بیشتر درباره نحوه ارسال وجوه سهم امام از ایران به عراق و تأکید بر استفاده از وسائل فنی(طرح سیمرغ)[50]، ساواک تهران پاسخ داد:

استفاده از طرح سیمرغ درباره نامبرده بالا نتیجه چندانی نخواهد داشت، ولی ترتیبی داده شده که به وسیله منبع 1585 و سایر منابع از مشارالیه مراقبت به عمل آید که نتیجه به موقع اعلام خواهد شد.[51]

در بهمن 1349، اداره کل سوم به ساواک تهران اعلام کرد:

با تهیه و اجاره پایگاهی در نزدیکی منزل نامبرده به منظور اجرای طرح سیمرغ در مورد وی موافقت حاصل است. خواهشمند است دستور فرمایید سریعاً اقدام و نتایج حاصله و پیشرفت عملیات را مستمراً به‌این اداره کل اعلام دارند.[52]

 

ساواک تهران در فروردین1350، به اداره کل سوم، اجرای طرح سیمرغ را نامقدور توصیف کرد، زیرا موفق به تهیه پایگاهی مناسب در نزدیکی منزل آیت‌الله لواسانی نشده بود. این ساواک اعلام کرد با استفاده از منبع 1585 (شنود) و سایر منابع، اطلاعات لازم را تا حدودی به دست آورده است. با این حال اداره کل سوم با اشاره به ناکافی بودن اطلاعات موجود درباره سازوکار نحوه جمع‌آوری وجوه شرعی توسط آیت‌الله لواسانی و ارسال آنها برای امام خمینی(ره)، از ساواک تهران خواست به وسیله منابع آگاهی لازم را در این باره تهیه و به آن اداره کل اعلام کنند.[53]

مأموران قفل بازکن

در پرونده‌ آیت‌الله لواسانی سندی وجود دارد که در آن ساواک تهران از ادراه کل پنجم درخواست اعزام مأموران قفل بازکن به آن ساواک شده است. این درخواست به منظور انجام یک برنامه عملیاتی در ساعت 24 مورخه 19 / 5 / 1347 بوده است. این عملیات در نیمه شب و به قصد بازکردن در یک محل مهم بوده است. با این حال در سندهای بعدی خبری درباره ‌این عملیات و نتیجه آن دیده نمی‌شود.[54] ظاهراً تیر ساواک این بار هم به سنگ خورده بود!

ساواک و نقشه تخریب آیت‌الله لواسانی

یکی از اقدامات ساواک برای محدود کردن فعالیت‌های آیت‌الله لواسانی و تضعیف وی، پراکندن شایعات درباره جایگاه و موقعیت، و بی اعتماد کردن دیگران به وی بود. ساواک می‌کوشید از هر وسیله‌ای برای اختلاف افکنی میان روحانیون مبارز و منزوی کردن عناصر محوری استفاده کند. در اردیبهشت1351؛ خبر زیر را فرصتی مناسب برای ایجاد اختلاف میان علما دانست،

پسندیده برادر خمینی ضمن یک صحبت خصوصی اظهار داشته: دستخط خمینی را دیده که در آن گفته است به مردم اعلام کنید از علماء تهران هر کس از من اجازه گرفتن سهم امام را دارد، باطل است، به جز سیدمحمدصادق لواسانی.... بهترین لحظه است که علماء تهران را علیه خمینی شوراند. زیرا این عمل حکایت از این می‌کند که خمینی به علماء تهران اعتماد ندارد.[55]

یکی از اقدامات ساواک برای تخریب آیت‌الله لواسانی پخش اعلامیه بود. به سند زیر توجه کنید؛

بدین وسیله 700 برگ اعلامیه علیه [آیت‌الله لواسانی].....به پیوست ارسال می گردد. خواهشمند است دستور فرمایید از طریق منابع و همکاران به نحو کاملاً غیرمحسوس و به طوری که دخالت ساواک در توزیع آن مشخص نشود نسبت به انتشار اعلامیه‌های مورد بحث روحانیون، متعصبین مذهبی، مجامع و محافل مذهبی اقدام و نتیجه را همراه با تعیین عکس‌العمل دریافت کنندگان اعلامیه‌های مزبور به‌این اداره کل اعلام نمایند.[56]

این اعلامیه‌ها توسط ساواک‌های جنوب شرق تهران (در تهران)[57]، قم و آذربایجان شرقی (در جلفا) توزیع شد. اما ظاهراً عکس العمل‌ها چندان موافق خواست ساواک نبود.

از تاریخی که اعلامیه علیه سیدصادق لواسانی در قم توزیع شده، اکثر طلبه‌ها در مورد این اعلامیه بحث می‌کنند و بیشتر نظر می‌دهند که اعلامیه از طرف دولت پخش شده، ولی در این میان گروه ضربت در حوزه شایع کرده‌اند که اعلامیه موصوف از طرف سیدمهدی گلپایگانی توزیع شده، زیرا خواسته خود را تبرئه کند..... سید محمدحسینی در مدرسه فیضیه در حضور عده‌ای از طلاب که در این زمینه بحث می‌کردند اظهار می‌داشت: این اعلامیه را مخالفین خمینی پخش کرده‌اند.[58]

 

در اسفندماه 1356، اداره کل سوم دستور داد بار دیگر اعلامیه‌ای با موضوع تبانی حیدرخانی و آیت‌الله لواسانی برای سوء استفاده از چند میلیون [ریال یا تومان؟!] تهیه و منتشر شود.[59]

آخرین تلاش‌ها، تبعید آیت‌الله لواسانی به طوالش

ساواک که از مجموعه اقدامات خود برای محدود کردن فعالیت‌های آیت‌الله لواسانی به نتیجه رسیده بود، تشکیل کمیسیون امنیت اجتماعی برای تصمیم‌گیری درباره تبعید ایشان را مطرح کرد. کمیسیون امنیت اجتماعی در 28 / 3 / 1353 در فرمانداری تهران تشکیل و آیت‌الله لواسانی را به سه سال اقامت اجباری در طوالش گیلان محکوم کرد. دوره تبعید آیت‌الله لواسانی در تیر1356 در طوالش به پایان رسید.[60]

نتیجه

ساواک که به جایگاه آیت‌الله لواسانی در نهضت امام خمینی(ره) آگاه بود، تلاش می‌کرد با استفاده از امکانات و شیوه‌های موجود، بخشی از ساختار مالی نهضت را شناسایی و متلاشی کند. توجه ساواک به آیت‌الله لواسانی به دلیل مقام ایشان به عنوان نماینده امام خمینی(ره) در تهران بود. آیت‌الله لواسانی به عنوان نماینده امام خمینی(ره) وجوه سهم امام را دریافت و آن را در راه پیشرفت نهضت صرف می‌کرد.

ساواک برای کشف بخشی از ساختار مالی نهضت که توسط آیت‌الله لواسانی مدیریت می‌شد از شیوه‌های گوناگون استفاده می‌کرد. این شیوه‌ها عبارت بودند از:

1) نفوذ دادن منابع به پیرامون آیت‌الله لواسانی.

2) کنترل مکاتبات ایشان که بیشتر در سالهای نخست نهضت مورد استفاده قرار می‌گرفت.

3) شنود مکالمات تلفنی منزل آیت‌الله لواسانی (طرح پیک و منبع 1585).

4) طرح دستبرد زدن به دفاتر و اسناد مالی نهضت (در دو مرحله).

5)تدوین طرح سیمرغ(استراق سمع) که به دلیل فراهم نشدن امکانات لازم، به مرحله اجرا نرسید.

با این حال طرح‌های فوق به دلیل هوشمندی آیت‌الله لواسانی و رعایت احتیاط لازم از سوی ایشان، به نتیجه نرسید. از دیگر برنامه‌های ساواک برای متلاشی کردن مدیریت مالی نهضت، تخریب چهره‌ آیت‌الله لواسانی در میان نیروهای انقلابی بود. پخش شایعاتی درباره سوء استفاده‌های مالی آیت‌الله لواسانی و انتشار گسترده اعلامیه توسط ساواک در این باره، از جمله‌ این اقدامات بود؛ اما از این کار نیز نتیجه‌ای عاید آن سازمان نشد.

پس از ناکامی ساواک در دستیابی به اطلاعات لازم، آن سازمان به روش برخورد مستقیم روی آورد. دستگیری و بازداشت و تبعید سه ساله به عزم و اراده یار صادق امام و انقلاب آیت‌الله لواسانی، خللی وارد نکرد. بهمن1357 نشان داد که آن همه مکر و دستان سازمان امنیت و اطلاعات کشور به خودشان بازگشته و آیت‌الله لواسانی از دایره ‌این آزمونها به سلامت بیرون آمده است.

پی‌نوشت‌ها

[1] یاران امام به روایت اسناد ساواک(59)، آیت‌الله حاج سید محمدصادق لواسانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1395، ص49.

[2] ، همان، ص36، در سند شماره: 27388 / 20الف، تاریخ:  7 / 11 / 1344، آمده است: به طور کلی وجوهی که در ایران جمع‌آوری و حواله آقای خمینی می‌گردد، وسیله آقای سیدمحمدصادق لواسان ساکن امامزاده یحیی و پیشنماز مسجد شیخ جواد مقدس (بازارچه نایب السلطنه) صورت می‌گیرد....حتی مشاهده می‌شود وجوهی که در ایران بایستی بین طلاب و وعاظ تقسیم و پرداخت گردد، وسیله همین آقای سیدمحمد صادق لواسانی انجام می‌گردد. همان، ص57، نیز سند بدون شماره، تاریخ:  21 / 12 / 1344، ص71.

[3] سند شماره: 907 / 20و، تاریخ:  22 / 4 / 1345، همان، ص85.

[4] این نامه به وسیله ساواک سانسور شده بود. نک: سند شماره: 3583 / 21، تاریخ:  28 / 10 / 1345، همان، ص115.

[5] سند شماره: 7093 / 20ه3، تاریخ:  2 / 3 / 1347، همان، ص189.

[6] سند شماره: 14882 / 20ه12، تاریخ:  12 / 10 / 1350، همان، ص329، نیز نک: سند شماره: 14925 / 20ه12، تاریخ:  13 / 10 / 1350، همان، ص330.

[7] سند شماره: 1078 / س ت3، تاریخ:  3 / 6 / 344، همان، ص51-52، نیز نک: سند شماره: 21491 / 20الف، تاریخ:  9 / 9 / 1344، همان، ص56.

[8] سند شماره: 3843 / 316، تاریخ:  29 / 12 / 1344، سند شماره: 53359 / 316، تاریخ:  17 / 9 / 1345، همان، ص66، 103.

[9] سند شماره: 3843 / 316، تاریخ:  29 / 2 / 1345، سند شماره: 389 / 316، تاریخ:  1 / 3 / 1345، سند شماره: 71693 / 45، تاریخ:  18 / 12 / 1345، همان، ص81، 82، 126.

[10] سند شماره: 3849 / 316، تاریخ:   25 / 8 / 1349، همان، ص264.

[11] سند شماره: 19039، تاریخ:  30 / 8 / 1345، سند شماره: 31885 / 20ه3، تاریخ:  23 / 12 / 1345، سند شماره: 32985 / 20ه3، تاریخ:  8 / 1 / 1346، سند شماره: 2510 / 20ه3، تاریخ:  25 / 3 / 1346، سند شماره: 7240 / 20ه3، تاریخ:  23 / 9 / 1348، سند شماره: 17183 / 20ه3، تاریخ:  28 / 6 / 1349، همان، ص101، 127، 128، 137-138، 238، 250.

[12] سند شماره: 2560 / 20ه3، تاریخ:  30 / 3 / 1346، سند شماره: 8154 / 20ه3، تاریخ:  20 / 3 / 1347، رونوشت گزارش خبر 11923 / 20ه3-29 / 3 / 47، همان، ص141، 190، 191-192، نیزنک: سند شماره: 31282 / 316، تاریخ:  13 / 4 / 1347، سند شماره: 41698 / 20ه3، تاریخ:  14 / 11 / 1347، سند شماره: 14113 / 20ه3، تاریخ:  19 / 12 / 1349، سند شماره: 14057 / 20ه12، تاریخ:  13 / 9 / 1350، همان، ص195، 226-227، 293، 327.

[13] سند شماره: 64779 / 20ه3، تاریخ:  20 / 8 / 1349، سند شماره: 10051 / 20ه3، تاریخ:  25 / 9 / 1349، رونوشت گزارش خبر شماره 14409 / 20ه12، تاریخ:   25 / 9 / 1350، همان، ص262، 270، 328.

[14] سند شماره: 10854 / 20ه3، تاریخ:  5 / 11 / 1349، همان، ص284.

[15] سند شماره: 2497 / 20ه3، تاریخ:  25 / 3 / 1346، سند شماره: 24580 / 316، تاریخ:  11 / 4 / 1346، همان، ص139، 142.

[16]سند شماره: 8905 / 20ه3، تاریخ:  27 / 6 / 1346، همان، ص152.

[17] سند شماره: 23288 / 20ه3، تاریخ:  17 / 8 / 1346، سند شماره: 28208 / 20ه3، تاریخ:  19 / 9 / 1346، همان، ص158، 159.

[18] سند شماره: 17724 / 20ه3، تاریخ:  30 / 7 / 1349، سند شماره: 17725 / 20ه3، تاریخ:  30 / 7 / 1349، سند شماره: 17842 / 20ه3، تاریخ:  7 / 8 / 1349، سند شماره: 64701 / 20ه3، تاریخ:  16 / 8 / 1349، سند شماره: 64702 / 20ه3، تاریخ:  16 / 8 / 1349، سند شماره: 64703 / 20ه3، تاریخ:  16 / 8 / 1349، سند شماره: 10788 / 20ه3، تاریخ:  1 / 11 / 1349، همان، ص253-259، 282.

[19] سند شماره: 33234 / 20ه، تاریخ:  9 / 9 / 1347، همان، ص218.

[20] سند شماره: 8448 / 316، تاریخ:  16 / 9 / 1347، همان، ص219.

[21] سند شماره: 15214 / 20ه3، تاریخ:  18 / 1 / 1350، سند شماره: 15360 / 20ه3، تاریخ:  26 / 1 / 1350، همان، ص297، 302.

[22] سند شماره: 15214 / 20ه3، تاریخ:  18 / 1 / 1350، سند شماره: 15753 / 20ه3، تاریخ:  14 / 2 / 1350، همان، ص296، 309.

[23] سند شماره: 14882 / 20ه12، تاریخ:  12 / 10 / 1350، همان، ص329.

[24] سند بدون شماره، تاریخ:  21 / 10 / 1350، همان، ص331.

[25] سند شماره: 9007 / 312، تاریخ:  2 / 11 / 1350، همان، ص332.

[26] سند شماره: 140989 / ه12، تاریخ:  21 / 11 / 1350، همان، ص332.

[27] سند شماره: 142168 / 20ه12، تاریخ:  29 / 12 / 1350، همان، ص334.

[28] سند شماره: 10447 / 20ه12، تاریخ:  29 / 1 / 1351، همان، ص335.

[29] سند شماره: 10574 / ه12، تاریخ:  3 / 2 / 1351، همان، ص337.

[30] سند شماره: 17674 / ه12، تاریخ:  11 / 10 / 1351، همان، ص355.

[31] همان، ص356-359.

[32] همان، ص360-362.

[33] برگه بازجویی و صورتجلسه محمدصادق لواسانی، تاریخ:   28 / 10 / 1351، همان، ص363-366.

[34] سند شماره: 16619 / 20ه12، تاریخ:  12 / 9 / 1351، همان، ص350.

[35] سند شماره: 2-6276-66-401، تاریخ:  16 / 11 / 1351، و سند بدون شماره، تاریخ:  18 / 11 / 51، همان، ص 375، 376.

[36] سند شماره: 9306 / 312، تاریخ:  11 / 9 / 1352، همان، ص412.

[37] سند شماره: 2165 / 312، تاریخ:  9 / 3 / 1352، سند شماره: 5273 / 312، تاریخ:  27 / 5 / 1352، همان، ص394، 404.

[38] سند شماره: 4216 / 20ه12، تاریخ:  21 / 5 / 1352، همان، ص403.

[39] سند شماره: 5069 / 20ه12، تاریخ:  17 / 6 / 1352، همان، ص409.

[40] سند شماره: 7246 / 20ه12، تاریخ:  12 / 8 / 1352، همان، ص411.

[41] سند بدون شماره، همان، ص77، ص79-80.

[42]  همان، ص90، درباره سانسور مکاتبه‌ایت‌الله لواسانی به شیخ حسین مقدس، نک:سند شماره: 8502 / 9ه، تاریخ:  3 / 8 / 1345، ص97.

[43] سند شماره: 6627 / 9ه، تاریخ:  22 / 6 / 1345، ص91، نیز نک: سند شماره: 6856 / 9ه، تاریخ:  15 / 7 / 1345، سندشماره:6852 / 9ه، تاریخ:  15 / 7 / 1345، سند شماره: 9534 / ه1، تاریخ:  24 / 9 / 1345، همان، ص93، 94، 104-105.

[44] سند شماره: 2429، تاریخ:  29 / 11 / 1346، همان، ص165، نیز نک: صحیفه امام، ج2، ص162.

[45] همان، ص164، 166، 167، 168، 170، 171، 172، نیز نک: ص173، 175، 177، 178-179، 180-181، 216-218.

[46] سند شماره: 0102 / 20ه3، تاریخ:  26 / 9 / 1349، سند شماره: 10192 / 20ه3، تاریخ:  2 / 10 / 1349، همان، ص271، 273، نیز نک: همان، ص275-280، 283.

[47] سند شماره: 16303 / 20ه3، تاریخ:  3 / 5 / 1347، نیز سند شماره: 16391 / 20ه، تاریخ:  9 / 5 / 1347، همان، ص200، 201.

[48] سند شماره: 31963 / 316، تاریخ:  15 / 5 / 1347، همان، ص203.

[49] سند شماره: 33234 / 20ه، تاریخ:  9 / 9 / 1347، (پی نوشت سند)، سندشماره:84478 / 316، تاریخ:  16 / 9 / 1347، همان، ص218-219.

[50] سند شماره: 3849 / 316، تاریخ:  25 / 8 / 1349، همان، ص264.

[51] سند شماره: 10102 / 20ه3، تاریخ:  26 / 9 / 1349، همان، ص271.

[52] سند شماره: 5048 / 316، تاریخ:  29 / 11 / 1349، همان، ص291.

[53] سند شماره: 15411 / 20ه3، تاریخ:  29 / 1 / 1350، سند شماره: 954 / 316، تاریخ:  13 / 2 / 1350، همان، ص303.

[54] سند شماره: 16487 / 20ه3، تاریخ:  17 / 5 / 1347، همان، ص205.

[55] سند شماره: 10512 / 20ه12، تاریخ:  2 / 2 / 1351، همان، ص336، نیز نک: همان، ص338-339.

[56] سند شماره: 9307 / 312، تاریخ:  11 / 9 / 1352، همان، ص413.

[57] سند شماره: 2711 / 20ه ج ش، تاریخ:  4 / 12 / 1352، همان، ص418، در تهران این اعلامیه‌ها واکنش قبال توجهی را به وجود نیاورد. ساواک جنوب شرق تهران از بی اعتنایی‌ها نسبت به ‌این موضوع خبر داد. همان، ص419.

[58] سند شماره: 3661 / 21، تاریخ:  10 / 10 / 1352، همان، ص416، درباره‌ این اعلامیه و توزیع آن در آذربایجان شرقی و عکس‌العمل روحانیون و نیروهای مذهبی، همان، ص417.

[59] سند بدون شماره، تاریخ:  15 / 12 / 1356، همان، ص519 و 520.

[60] همان، ص422-427، 512-514.

/998/ت303/س

میثم صدیقیان
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
نريمان حسینی زاده
Iran, Islamic Republic of
۱۴ مهر ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۸
در متون طولانی تصویر در بین متن کار کنید.
0
0