حجاب حبس و زندان زن نیست
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، «حجاب» در لغت به معنى چيزى است كه در ميان دو شىء «حائل» مى شود. در قرآن مجيد نيز اين كلمه همه جا به معنى «پرده» يا حائل به كار رفته است. در كلمات فقها از قديمترين ايام تا كنون در مورد پوشش زنان معمولا كلمه «ستر» به كار رفته است. به كار رفتن كلمه «حجاب» در پوشش زنان اصطلاحى جدید است.
بر اساس آنچه امروزه در میان مسلمانان فارسی زبان به کار می رود، مراد از حجاب، «پوشش اسلامی» است و مراد از پوشش اسلامي زن، به عنوان يكی از احكام وجوبی اسلام، اين است كه زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمايی نپردازد. حجاب دارای دو بُعد ايجابی و سلبی است. بُعد ايجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمايی به نامحرم است؛ و اين دو بُعد بايد در كنار يكديگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و عمل مانع از وصول به گناه را حجاب بناميم، حجاب می تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد: مثل حجاب در «نگاه»، حجاب در «گفتار» و «حجاب رفتاری» در مقابل نامحرم. بنابراین مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حريم قايل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه ی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
کارکردهای حجاب در جامعه:
حجاب عامل مصونیت
حجاب حبس و زندان زن نیست، بلکه برای مصونیت او لازم است، زیرا برای جلوگیری از سوء استفاده شهوانی و تجاری راهی مناسبتر از حفظ حجاب و ایفای نقش اجتماعی در چارچوب عفاف نمی باشد. در این باره قران کریم می فرماید: (یا اُّیهَا النَّبِی قُلْ لاَزْواجِکَ وَ بناتِکَ وِ نساءِ اْلمُوْمِنِینَ یدْنینَ عَلیهِنَّ مِنْ جَلاِبیبِهِنَّ ذِلکَ اَدْنی اَنْ یعْرَفْنَ فَلاُ یوْذَینَ وَ کانَ الَّلهُ غَفُورًا.) (الاحزاب، ٥٩) "ای پیغمبر به زنان و دختران خود و زنان مومنان بگو که خویشتن را به چادرهای خود فروپوشند که این کار برای این که انها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان ) ازار نکشند بر انان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق ، امرزنده و مهربان است. "
حجاب عامل تمییز ساحت خانواده از ساحت اجتماع و کار
حجاب عامل حفظ و استیفای نیروی کار در سطح جامعه است. در مقابل، بیحجابی و بدحجابی که باعث کشاندن لذت های جنسی از محیط و کادر خانواده به اجتماع و در نتیجه، تضعیف نیروی کار افراد جامعه میگردد. بدون تردید، مردی که در خیابان، بازار، اداره، کارخانه و. . . همواره با قیافه های محرّک و مهیج زنان بدحجاب و ارایش کرده مواجه باشد، تمرکز نیروی کار او کاهش مییابد، برخلاف نظام ها و کشورهای غربی، که میدان کار و فعالیت های اجتماعی را با لذت جوییهای جنسی درهم میامیزند، اسلام میخواهد با رعایت حجاب و پوشش، محیط اجتماع از این گونه لذت ها پاک شده و لذت های جنسی، فقط در کادر خانواده و با ازدواج مشروع انجام شود. (مساله حجاب ، مطهری، ص ٨٤-٩٤)
تفکیک حوزه کار و تلاش از حوزه خصوصی و امور مربوط به خانواده در یک جامعه، قطعا موجب دقت، خلاقیت و تمرکز در فعالیتهای روزانه و امور اجتماعی می گردد و صد البته که متقابلا حفظ حجاب و محدود ساختن امور شخصی و لذتهای جنسی در محیط خانه ، در چارچوب اخلاق و شریعت اسلام باعث حفظ و انسجام خانواده می گردد و این امر، باعث پیوند و اتصال قویتر زن و شوهر و در نتیجه استحکام بیش تر کانون خانواده میگردد؛ و برعکس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده است. (غلامعلی حداد عادل ، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص ٦٩٧٠)
حجاب باعث بقای انگیزه ازدواج
حجاب باعث حفظ انگیزه ازدواج و تن دادن مرد به مسئولیتها و دشواریهای تشکیل و اداره ی خانواده است. یکی از معضلاتی که امروز در جامعه وجود دارد این است که مردها تن به ازدواج نمی دهند. چون از طرفی تامین هزینه ی اداره ی زندگی و مسئولیتهای دشوار اداره ی خانواده، کار سنگینی است و از طرف دیگر وقتی زنان خود را آرایش می کنند و در جامعه عرضه می نمایند و به آسانی خود را در دسترس مردان قرار می دهند، مرد دلیلی برای تن دادن به مسئولیتهای سخت و دشوار اداره ی خانواده نمی بیند. بازار آزاد لذت جویی های جنسی، خواسته های او را تامین می کند. بدون اینکه آن دردسرها و هزینه ها و مشکلات را داشته باشد. لذا اگر بخواهیم انگیزه ی تشکیل خانواده باقی بماند، باید راه کامیابی های جنسی به شکل غیر اخلاقی در جامعه بسته باشد و بازار آزاد لذت جویی ها تعطیل شود و زن به هنگام حضور در جامعه، باید پوشیدگی، وقار، متانت و سنگینی خود را حفظ کند، تا تنها راه تامین این نیاز حیاتی برای مرد، تشکیل خانواده باشد.
حجاب باعث پویایی و نشاط جامعه
نشاط جامعه در گرو نشاط افراد جامعه است و نشاط افراد جامعه نیز مستلزم جلوگیری از هدر رفتن انرژی های زائد و تنظیم آنها در یک چارچوب خاص است. به عبارت دیگر افراد یک جامعه وقتی نشاط را تجربه خواهند کرد که تمامی نیازها علی الخصوص نیاز به محبت و عشق و نیز نیاز به روابط جنسی در آنها در یک چارچوب مشخص برآورده شود و افراد احساس کمبود در نیازهای خود نداشته باشند. نکته مهمی را که در اینجا باید لحاظ کرد بحث نشاط جنسی افراد جامعه است که تنها و تنها در سایه رعایت حجاب از سوی زنان و محدود کردن روابط جنسی در چارچوب خانواده امکانپذیر خواهد بود.
زمانی که زنان در جامعه حجاب نداشته باشند و زیباییهای خود را بدون هیچ محدودیتی در اختیار مردان نامحرم در جامعه قرار دهند کم کم به دلیل بالا رفتن آستانه تحریک مردان جامعه، جذابیتهای زنان برای آنها بیتاثیر خواهد شد و به همین دلیل در روابط جنسی هیچگونه لذتی باقی نخواهد ماند و به تبع آن نشاط جنسی در آن جامعه از بین خواهد رفت و در این حالت است که افراد به سمت «تنوع طلبی در روابط جنسی» گرایش پیدا میکنند.
از همین رو اسلام قصد دارد با الزام حجاب به زنان، نیازهای عاطفی و جنسی افراد را از درون جامعه به چارچوب خانواده منتقل کند تا با جلوگیری از بوجود آمدن این مشکلات باعث ایجاد آرامش روانی و سلامت جسمانی افراد و به تبع آن، نشاط جامعه شود.
سلامت و پاکیِ نسل افراد جامعه
قرآن کریم، علت حرمت بین زن و مرد را، پاکی و سلامتیِ فرد و جامعه میداند؛ لذا میفرماید: «ذلِکَ أَزْکى لَهُم»؛ این (حفظ حریم بین زن و مرد) برای خودشان پاکی است.
گسترش دامنۀ فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیآمدهاى بىحجابى است و نیازى به ارقام و آمار نیست و دلایل آن، بهخصوص در جوامع غربى کاملاً نمایان است؛ به عبارت دیگر، آنقدر عیان است که حاجتى به بیان ندارد. نمىگوییم، عامل اصلىِ فحشا و فرزندان نامشروع، منحصراً بىحجابى است و استعمار ننگین و مسائل سیاسىِ مخرب در آن مؤثر نیست، بلکه مىگوییم: یکى از عوامل مؤثر آن، مسئله برهنگى و بىحجابى است.
با توجه به اینکه فحشا و فرزندان نامشروع، سرچشمۀ انواع جنایتها در جوامع انسانى بوده و هستند، ابعاد خطرناک این مسئله روشنتر مىشود. هنگامى که مىشنویم در «انگلستان»، در هر سال پانصدهزار نوزاد نامشروع به دنیا مىآید و جمعى از دانشمندان انگلیسی در این باره به مقامات آن کشور اعلام خطر کردهاند ـ نه به خاطر مسائل اخلاقى و مذهبى، بلکه به خاطر خطراتى که فرزندان نامشروع براى امنیت جامعه به وجود آوردهاند، به گونهاى که در بسیارى از پروندههاى جنایى، پاى آنها در میان است ـ، به اهمیت این مسئله پى مىبریم. (تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۴۵ـ۴۴۷)
تربیت سالم نسل جامعه
زنان، مربیان جامعه هستند و مرد و زن، از دامن زن به معراج میروند؛ بنابراین، راه و روش والدین، بهخصوص مادر، روی فرزندان نقش بسزایی دارد. اسلام میخواهد زنان، انسانهای کاملی شده باشند تا بتوانند انسانهای متکاملی را تربیت کنند. امام خمینی(ره) دربارۀ جایگاه و نقش زنان میفرماید:
قرآن کریم، انسانساز است؛ وظیفه زنها نیز انسانسازی است؛ اگر زنهای انسانساز از ملت گرفته شوند، ملتها به شکست و انحطاط گرفتار خواهند شد.
به عبارت دیگر، اسلام با دعوت بانوان به حجاب، حیا و عفت، از عاطفۀ او در راه تربیت بشر استفاده میکند، ولی دنیای مادی، حجاب را از او میگیرد، تا به شکل عروسک و اسباببازی (مثل استفاده از عکس بانوان در تبلیغات کالاها) به بازی بیاید و غریزه را تأمین کند و چون چنین زنی که با بدحجابی و توجه بیش از اندازه و غیرمعقول به ظاهر خویش، در پی جلب دیدههای آلوده و شهوتران است، بردۀ شهوت میشود و هویت واقعی خود را از دست میدهد! لذا نمیتواند مربی انسان و معلم عاطفه باشد، تا خود و نسل جدید را پرورش دهد؛ بنابراین حجاب برای زن، نوعی قدرت و تسلط بر خود و عامل تربیت خود و دیگران است.