۱۱ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۷:۳۲
کد خبر: ۷۰۱۴۳۳

زن مغروری که آمریکا دورش زد

زن مغروری که آمریکا دورش زد
فرانسه که در طول سال‌های گفت‌وگوی ایران و ۱+۵ به «گربه سیاه» مذاکرات مشهور شده، این بار، اما سعی می‌کند مواضع مثبتی اتخاذ کند.

شامگاه شنبه حجت‌الاسلام رئیسی و امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه به گفت‌وگوی تلفنی با یکدیگر پرداختند، گفت‌وگویی که یکی از محورهای آن، مذاکرات لغو تحریم‌ها بود.

مکرون در این گفت‌وگو خطاب به رئیس جمهور ایران گفت «ایران حق دارد که به آمریکا بی‌اعتماد باشد، چرا که این ایالات متحده بوده که باعث ایجاد بحران شده است.» جمله ای که به ندرت از زبان مقامات اروپایی طی این سال‌ها شنیده شده است.

بازیگر نقش «پلیس بد» در سال‌های اخیر

به گفته محمدعلی بصیری کارشناس روابط بین‌الملل، نقش فرانسه در مذاکرات تاکنون یک نقش منفعل و غیرفعال بوده و این کشور همواره با ایفای نقش «پلیس بد»، به‌طور سنتی به کارشکنی (سابوتاژ) در مسیر گفت‌وگوها و اجرای سیاست‌های رژیم صهیونسیتی و کشورهای مرتجع منطقه در مذاکرات لغو تحریم‌ها پرداخته است.

 

سابوتاژ بی سابوتاژ

منظور از «سیاست پلیس خوب یا پلیس بد» این است که کشورهای دخیل در مذاکرات در راستای هدفی مشترک وظایف متفاوت سیاسی برعهده دارند و وقتی اجزای یک پازل را در جای خود می‌چینید حتما دیده‌اید که این اجزا با هم متفاوت‌اند، اما در نهایت تصویری واحد را منعکس می‌کنند؛ بنابراین اگرچه اختلاف وجود دارد اما این اختلافات در راستای یک تصویر کلی مشترک قابل تعریف است.

حقی که مکرون از مدت ها پیش باید به ایران می داد

بصیری می‌گوید «مکرون با بیان این جمله که ایران حق دارد در مذاکرات به آمریکا بی اعتماد باشد سعی می‌کند با ارسال سیگنالی مثبت از ایران دلجویی کند.تا زمانی که فرانسه در عمل، با فشار بر روی سایر طرف ها نخواهد نقش مثبتی در مذاکرات ایفا کند بی تاثیراست.»

«سابوتاژ بی سابوتاژ»

محمود دهقان کارشناس مسائل اروپا اما موضع گیری مکرون را دلیلی بر حس انزوای این کشور در مذاکرات وین دانسته و می گوید «مکرون حس می کند موضع پاریس در مذاکرات ضعیف شده است. دلیل آن هم خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و قرارگیری لندن در کنار واشنگتن و صحبت هایی است که از گفت‌وگوی مستقیم میان ایران وآمریکا شده، بنابراین موضع گیری اخیر مکرون به نوعی پیش دستی نسبت به آمریکا است.»

به باور دهقان «علت حس انزوای فرانسه، به دلیل ضعفی است که در مقابل آمریکا دارند به همین دلیل اروپایی‌ها نمی توانند نقش تاثیر گذاری در مذاکرات داشته باشد. این ضعف به جایگاه ویژه اقتصادی آمریکا برمی گردد که هنوز در میان کشورهای اروپایی برقرار است. اروپایی ها حتی مالک شرکت های خودشان هم نیستند و از آمریکا حرف شنوی دارند و نمی توانند در برابر این کشور مقاومت کنند.»

نشریه پولیتیکو در مقاله‌ای در خصوص وابستگی اروپا به آمریکا می‌نویسد «نظم جهانی، به صورتی که ما امروز می‌شناسیم پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمده و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گسترش یافته است. این نظم تحت برنامه ریزی توسط آمریکا رهبری می‌شود، تحت هژمونی دائمی نظامی آمریکا قرار می‌گیرد و اروپا را تحت حمایت آمریکا قرار می‌دهد. هدف این استراتژی این است که هیچ قدرت کوچکی در اروپا شکل نگیرد و در واقع هدف نهایی وابستگی همه به آمریکا و متحدان او است.»

سابوتاژ بی سابوتاژ

زن مغروری که آمریکا دورش زد

سپتامبر ۲۰۲۱، رهبران سه کشور انگلیس، آمریکا و استرالیا در یک نشست خبری مجازی از شکل گیری یک پیمان نظامی جدید معروف به پیمان «آکوس» (AUKUS) خبر دادند.

جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در این کنفرانس گفت طبق این پیمان تدابیری برای مسلح کردن استرالیا به زیردریایی اتمی در نظر گرفته شده است. نخست وزیر استرالیا «اسکات موریس» هم در این کنفرانس اعلام کرد قصد دارد این زیردریایی‌های اتمی را با کمک آمریکا و انگلیس در یکی از بنادر این کشور تولید کند.

با امضای این قرارداد فرانسه با فراخواندن سفیر خود از آمریکا به آن واکنش نشان دادند. پیشتر فرانسه قراردادی با ارزش ۳۰ میلیارد یورو برای نوسازی ناوگان زیردریایی استرالیا امضا کرده بود. فرانسه قرار بود زیردریایی هایی با سوخت متعارف اما از روی مدل زیردریایی های اتمی خود به استرالیا تحویل دهد. این قرارداد با افزایش هزینه و تاخیر در اجرا مواجه شد و سرانجام استرالیا به همین بهانه به سمت استفاده از خدمات رقبای فرانسه رفت.

«سابوتاژ بی سابوتاژ»

ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه، این وضعیت را یک «بحران جدی» در روابط توصیف کرد و گفت: «این واقعیت که برای اولین بار در تاریخ روابط آمریکا و فرانسه سفیر خود را برای مشاوره فرا می‌خوانیم، یک اقدام جدی سیاسی است که عمق بحران موجود میان کشورهای ما را نشان می‌دهد.»

به گفته دهقان« بلایی که آمریکا و انگلیس در مسئله پیمان «اوکوس» بر سر فرانسه آورد باعث شده فرانسه به این فکر بیفتد که تنها و منزوی شده است. تنهایی فرانسه مسئله ای جدی است، چراکه با کنار رفتن آنگلا مرکل از فضای سیاسی آلمان، برلین دیگر نمی تواند به شکل سابق نقش پدرسالار اروپا را درکنار پاریس ایفا کند. در نهایت این عوامل باعث شده فرانسه در مقام صحبت هم که شده از نقش انفعالی خود فاصله بگیرد.»

انتهای پیام/

ارسال نظرات