۰۶ آذر ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۳
کد خبر: ۷۴۶۷۱۰

سناریوی انتخاباتی اصلاح‌طلبان چیست؟

سناریوی انتخاباتی اصلاح‌طلبان چیست؟
اصلاح‌طلبان مشارکتی، اتحاد ملتی و بخشی از عناصر اصلاح‌طلبی که به احزابی چون اعتماد ملی نزدیک‌اند، ساز ناامیدی درباره انتخابات می‌زنند.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، چیزی حدود سه ماه به انتخابات مجلس شورای اسلامی مانده و هنوز بسیاری از تصمیمات در خفا گرفته می‌شود. احزاب و جریان‌ها درون خود جلساتی برگزار می‌کنند و درباره تصمیم و نوع کنشگری‌شان در انتخابات پیش رو تصمیم می‌گیرند. هرچند گوشه‌ای از این تصمیمات گاهی به بیرون درز می‌کند، ولی واقعیت امر همواره در دوره‌های پیشین این بوده که گروه‌های سیاسی سناریوهای متعددی برای نوع ورودشان به عرصه رقابت‌های انتخاباتی دارند. این شرایط اما برای اصلاح‌طلبان ویژه‌تر است. آنها به چندین دلیل شاید هنوز به این جمع‌بندی نرسیده‌اند که ورود مستقیم و فعالشان به انتخابات به نفع‌شان است یا خیر؛ یکی از این دلایل فاصله از نیروهای اجتماعی در سال‌های گذشته است. یا اینکه آیا می‌توانند همانند انتخابات ریاست‌جمهوری سال‌های 92 و 96، تن به هم‌پیمانی با روحانی و هم‌گروه‌هایش برای ورود به عرصه انتخابات بدهند یا خیر. یا اینکه به‌نوعی با عدم حضورشان، انتخابات را تحریم کنند تا سپس بتوانند تبعات این عدم حضور را به پای نظام بنویسند و نظام جمهوری اسلامی را به‌زعم خود از داشتن انتخاباتی رقابتی با حضور همه طیف‌ها محروم کنند.

هسته سخت اصلاح‌طلبان چه می‌گویند؟

اصلاح‌طلبان مشارکتی، اتحاد ملتی و بخشی از عناصر اصلاح‌طلبی که به احزابی چون اعتماد ملی نزدیک‌اند، ساز ناامیدی درباره انتخابات می‌زنند. آنها از شورای نگهبان و نظارت استصوابی گرفته تا عملکرد دولت و مجلس فعلی و قانون جدید انتخابات را بهانه می‌کنند که این گزاره را به اثبات برسانند که انتخابات در ایران ماهیت خود را عوض کرده است. برای مثال مرتضی مبلغ، عضو حزب اتحاد ملت اخیرا در گفت‌وگویی اظهارکرد: «متأسفانه روندی که از سال 98 و انتخابات مجلس یازدهم، انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 و نهایتا انتخابات مجلس دوازدهم در سال 1402در پیش گرفته شده، به سمتی است که به‌کلی انتخابات در ایران را از موضوعیت خود خارج و فاقد محتوا می‌کند و عملا به سمت نوعی انتصابات پیش برده و می‌برد.» اما این رویکرد در بیان آذر منصوری که چند ماه پیش با حاشیه‌هایی به ریاست جبهه اصلاحات رسید، بیش تر متبلور است. او شهریورماه 1402 در جلسه‌ای با استفاده از عبارتی تحت‌عنوان گفتمان نوفل‌لوشاتو می‌گوید: «اولین هدف اصلاح‌طلبان از شرکت در ادوار انتخابات، احیای لوازم جمهوریتی بود که دال اصلی گفتمان امام خمینی (ره) در نوفل‌لوشاتو شکل گرفت؛ اما از انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ شاهد آن هستیم که نظارت استصوابی آن‌چنان دایره انتخاب مردم را تنگ کرده که پایگاه رأی اصلاح‌طلبان که تا پیش از این با فراخوان این جریان در صحنه حضور پیدا می‌کردند، نسبتی بین رأی خود و نهادهای انتخابی و صندوق رأی نمی‌بینند.» او می‌افزاید: «این مسأله، بیش و پیش از آنکه برای اصلاح‌طلبان ناخوشایند باشد، باید آن را هشداری به حاکمیت تلقی کرد که تلاشی برای تأمین لوازم مشروعیت سیاسی خود به خرج نداده و گویی رأی اکثریت جامعه مبنایی برای مشروعیت سیاسی قلمداد نمی‌شود. این رویکرد و نگاه نسبت به مهم‌ترین عرصه دخالت مردم در سرنوشت خود می‌تواند برای امروز و آینده ایران خطرناک باشد.»

همه اظهارات اتحاد ملتی‌ها معطوف به انتخابات سال 98 و 1400 است که منجر به شکل‌گیری مجلس یازدهم با اکثریت جریان انقلابی و پیروزی سید ابراهیم رئیسی شد. این رویکرد آنها دقیقا از آنجایی شروع شد که تقریبا به این نتیجه رسیدند که در دولت و مجلس آینده، اقبال اجتماعی رو به آنان نیست و به‌واسطه ضربه‌ای که به اذعان خود از عملکرد دولت روحانی خورده‌اند، نمی‌توانند مجدد پرچم اصلاح‌گری در وضعیت کنونی کشور را به‌راحتی بلند کنند. پس تصمیم بر این شد که کلیت حاکمیت، کارایی نظام جمهوری اسلامی و مردم‌سالاری دینی را زیر سوال ببرند. نکته مشخص اینکه یک سناریو که دست‌کم تاکنون در مواضع هسته سخت اصلاحات متجلی است، تحریم صندوق رأی و انتخابات است، که البته هنوز به جمع‌بندی نرسیدند که رسما آن را اعلام کنند و به نظر هم نمی‌رسد بخواهنداین راهبرد را انتخاب کنند.

میانه‌روها و امید به انتخابات

 اصلاح‌طلبان طیف میانه‌روتری هم دارند که علی‌رغم اشتراک مواضعی با اتحاد ملتی‌ها، ولی درعین‌حال نگاهی ملی‌تر دارند و سعی می‌کنند خود را در دایره دوستداران نظام حفظ کنند. حزب کارگزاران سازندگی، ندا حتی اعتماد ملی را می‌توان در این طیف تعریف کرد.

حسین مرعشی، دبیرکل این حزب اخیرا گفته است: «به نظر من تکلیف این انتخابات از اول روشن بود. سیستم در دو انتخابات گذشته؛ یعنی در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ از راهبرد مشارکت حداکثری فاصله گرفته و به راهبرد نتایج مطلوب و مجلس مطلوب گرایش پیدا کرده است.» او تیرماه امسال در گفت‌وگویی با رد استراتژی تحریم انتخابات مدعی بود: «در دو انتخابات اخیر اصلاح‌طلبان در همان زمینی بازی کردند که شورای نگهبان و نهادهای حاکمیتی می‌پسندید.» او اشاره می‌کند: « در هیچ دوره‌ای از ۱۰ دوره مجلس گذشته، حتی در مجلس چهارم که حضور نیروهای اصلاح‌طلب کم بود، هیچ‌وقت کمتر از ۵۰ نفر چهره اصلاح‌طلب در مجلس نداشتیم. در مجلس یازدهم تعداد نیروهای اصلاح‌طلب به‌اندازه انگشت‌های یک دست هم نمی‌رسید و حتی نتوانستند یک فراکسیون تشکیل دهند؛ بنابراین خواست حاکمان و هم اشتباه اصلاح‌طلبان، برای بازی در آن زمینی که صاحبان قدرت می‌پسندید، هم‌افزایی ایجاد شد و ما را به نقطه‌ای رساند که همه موقعیت‌های رسمی‌ در نظام سیاسی را از دست بدهیم.» در انتخابات سال 1398 هم که بهزاد نبوی، رئیس جبهه اصلاحات بود، نگاه کارگزاران علی‌رغم اتحاد ملتی‌ها این بود که در هر حالتی نباید از صندوق رأی قهر کنیم، ولو با مشارکت محدود، باید به‌عنوان یک حزب و جریان سیاسی در انتخابات شرکت داشته باشیم و سهم خود را از مجلس کسب کنیم. از این جهت بود که آنها لیستی مستقل در انتخابات هم دادند و به سهم خود تلاش کردند به هر صورت در صحنه سیاست باقی بمانند و خودحذفی نکنند. بااین‌حال ممکن است سناریوی کارگزاران با سازی که تاکنون کوک کرده‌اند، این باشد که در انتخابات به‌صورت محدود مشارکت کنند و برای مثال تلاش کنند که در شهرهای بزرگ تک نفراتی را وارد مجلس کنند. این بستگی به این دارد که چه مقدار کاندیداهای مدنظرشان بتوانند شرایط تأیید صلاحیت توسط شورای نگهبان را احراز کنند. البته کنش‌های سیاسی حسن روحانی را می‌توان همراستا با مواضع این حزب دانست.

سناریوی مشارکت فعال

سناریوی سوم که روحانی روی آن حساب باز کرده، این است که بتواند به‌مانند سال 1391، نظر اصلاح‌طلبان را جلب و با استفاده از ظرفیت آنان، لیستی به پشتوانه خود ارائه دهد. این شاید محتمل‌ترین سناریویی باشد که ممکن است بخشی از اصلاح‌طلبان را مخصوصا در تهران به کرسی‌های بهارستان نزدیک کند. روحانی اخیرا با همین نگاه مشارکت فعال تصریح کرده بود: «همه ما وظیفه داریم اگر می‌توانیم هر چند نفر که ممکن است را به صندوق رأی دعوت کنیم. برای مجلس شورای اسلامی شاید بشود لیستی برای تهران و شهرهای دیگر ارائه کرد. لیستی که قابل‌قبول باشد.»

روحانی همچنین تأکید کرده بود که «اصلاح‌طلبان را باید راضی کنیم بیایند، آن وقت شاهد تحولی خواهیم بود.» اصلاح‌طلبان یک‌بار در سال 1392 و بار دیگر به تعبیر خود بالاجبار در سال 96 به روحانی رأی دادند و بدنه اجتماعی خود را پای کار او آوردند و در سال‌های پایانی ریاست‌جمهوری او نیز همه تلاش خود را کردند که خود را از عملکرد هشت ساله روحانی تبرئه کنند و با چنین واقعیاتی، سوالی برای همه مطرح است که آیا آنها باری دیگر به این عرصه وارد می‌شوند؟ رقابت میان عملگرایان و رادیکال‌ها در اصلاحات به نظر دو سه ماه آینده ادامه خواهد یافت. گرچه کمی وزن عملگراها بیش تر شده است.

میثم صدیقیان
ارسال نظرات