۲۰ مهر ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۵
کد خبر: ۱۸۶۹۶۰
هاشمی کجای خاطراتش را سانسور کرد؛

پاسخی مستدل به خاطرات هاشمی رفسنجانی درباره حذف شعارهای انقلابی

خبرگزاری رسا ـ استاد حوزه علمیه گفت: توقع ما از آقای هاشمی این بود که چون جنایات آمریکا بیشتر شده می‌گفت "مرگ بر آمریکا را باید امروز پرحرارت تر و پررنگ تر از گذشته فریاد بزنیم." که به حمد الهی با این که ایشان به تصریح خودشان در صدد کمرنگ کردن این شعار هستند و "ذاتاً" با آن مخالفند، این شعار نه تنها پررنگ تر شده بلکه فرامنطقه‌ای و جهانی شده است.
حجت الاسلام صالحان

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام صالحان در جلسه اخلاق و معارف که با حضور جمعی از جوانان نخبه و مدال آوران کشوری و جهانی برگزار می‌شود، پس از شرح فرازی از مناجات محبّین و بیان خوف نفسی و خوف عقلی و جمع بین محبّت و مهاوت و خشیّت به مناسبت ذکر آیه «وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ» گفت: در چند روز گذشته خاطراتی از یکی از مسؤولان نظام جناب آقای هاشمی رفسنجانی در سایتشان نقل شده که اگر کسی اندک بصیرتی داشته باشد و روح غیرت دینی در او زنده بوده و از وضعیّت امّت اسلام و بیداری اسلامی آگاهی نسبی داشته باشد، نمی‌تواند در برابر چنین سخنان و نقل خاطراتی آرام بگیرد و به تنویر افکار عمومی خصوصاً نسل جوان که از رویش‌های انقلابند نپردازد.


وی افزود: خاطراتی که از ایشان نقل شده یکی مربوط به شعار"مرگ بر آمریکا" و یکی مربوط به شعار "مرگ بر ضدّ ولایت فقیه" است. البته توجه داشته باشید که در دوران دولت اصلاحات هم بحث خشونت را مطرح کردند که "اسلام دین رحمت است و خشونت ندارد" لکن بزرگان ما در همان زمان در سخنرانی ها و مناظرات، پاسخ منطقی و لازم را دادند که اسلام هم رحمت به جا دارد و هم خشونت به جا و جلوی آفات این نظریه پردازی هایی که به صورت هدفمند انجام می گیرد گرفتند.


حجت الاسلام صالحان بیان داشت: البته من الآن هم نمی گویم که قصد آقای هاشمی این است، امّا در این شکّی نیست که اینگونه حرف ها، این پیامدها را دارد. ممکن است یک نفر قصدی نداشته باشد ولی حرفش طوری باشد که فرقی نمی کند چه عامد باشد و چه جاهل، آن اثر منفی را خواهد گذاشت.


وی اضافه کرد: طبق آموزه‌های دینی، نفرین بر ظالمان و مستکبران و متجاوزان به حقوق مظلومان یک وظیفه است. شما وقتی ارتباط روحیتان با اولیاء حق و نائبانشان کامل می‌شود که به موازات تولّی، تبرّی هم داشته باشید وگرنه تولّای تنها یعنی ارتباط روحی شما ناقص است. این از آموزه های دینی ماست که پشتوانه محکم روایی و قرآنی دارد.


استاد حوزه علمیه اظهار داشت: برای کامل شدن ارتباط روحی با حضرت سیّدالشّهداء(علیه السّلام)، حضرات معصومین(صلوات الله علیهم أجمعین) توصیه فرمودند کسانی که در حادثه عاشورا چه مباشرت در قتل داشتند و چه محرّک آن بودند و چه در تجهیزشان دخالت داشتند و چه راضی به این جنایت بودند و خلاصه هرکسی به هر نحوی مشارکت داشته، در هر زمانی نفرین و مرگ بر آن ها را باید یک وظیفه لازم بدانیم. چرا که چنین وظیفه‌ای مکمّل ارتباط درونی و قلبی ما با حضرت خواهد بود.


وی خاطرنشان کرد: علّامه شهید آیت الله مطهری در جلد 17 مجموعه آثار در صفحه 567 آورده است: « تجلیل شهادت و جشن شهادت نیز اگر به شکل معنوى و اخلاقى باشد نه آن‏طور که فعلًا در عید کریسمس معمول است، ممکن است تشویق به جهاد در او باشد؛ اما تشویق به تنهایى کافى نیست؛ حبّ و بغض باید با هم توأم باشد تا روح مبارزه در شخص پیدا بشود. احیاء روح مبارزه به این است که مظاهر ظلم و کفر همواره در برابر فرض شود و به آنها لعن و نفرین شود و آرزوى قلع و قمع آنها تلقین گردد، همان‏طور که در رَمْى جمرات همیشه ما باید شیطان را مجسم فرض کنیم و به او سنگ پرتاب کنیم. غرض این نیست که تنها آرزوى مردن تلقین شود. غرض آرزوى شهادت است. آرزوى شهادت وقتى محقَّق مى‏گردد که انسان خود را در مقابل صف مخالف ببیند و از پیشرفت آنها و عملى شدن نقشه آنها در اجتماع متأثر گردد، و توأم با اشک شوق براى خوبان و سرمشقهاى عالى انسانیت، آتش خشمش براى مظاهر کفر و ظلم زبانه کشد.»


استاد حوزه علمیه با اشاره به این که باید مراقب بود تا بعضی از حرف های نسنجیده و نقل بعضی از خاطرات زبانه این آتش خشم را در ما پایین نکشد، گفت: ما کجا "سلم" داریم که کنارش "حرب" نیست!؟ کجا "ولی" داریم که کنارش "عدو" نیست!؟ در زیارت جامعه کبیره آمده است :«مُوَالٍ لَکُمْ وَ لِأَوْلِیَائِکُمْ مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِکُمْ وَ مُعَادٍ لَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ» و همچنین بارها در زیارت عاشورا خوانده ایم:« اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِیُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ»


وی ادامه داد: آقای هاشمی پس از نقل این خاطره که امام با حذف شعار مرگ بر آمریکا موافق بودند، می گوید: «به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. ...درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرف‌های تند و فحاشی‌ها مخالفم و آن‏ها را مفید نمی‌دانم.» سپس ایشان اضافه می کند:« مرا یک اصل قرآنی به این روحیه رسانده است. قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌‌دادند – بت که مهم نیست - می‌‌گوید: "حق ندارید به بت‌های آنها فحش بدهید؛ و لا تسّب الذین یدعون من دون الله" می‌‌فرماید: "بت‌ها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد می‌‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آنها می‌‌شوید."»


حجت الاسلام صالحان بیان داشت: به کلمات ایشان نقدهای جدّی وارد است. سئوال ما این است که اگر اینگونه هستید پس چرا در جلسه تصویب عدم کفایت سیاسی بنی صدر در خرداد سال60، جور دیگری عمل کردید!؟ آن هم به عنوان یک مقام رسمی نظام و در مجمعی رسمی به نام مجلس شورای اسلامی! وقتی نمایندگان پس از قرائت آرا و تصویب عدم کفایت سیاسی بنی صدر تکبیر گفته و شعار مرگ بر بنی صدر سر دادند، شما گفتید:« آقایان دیگر از این به بعد آقای بنی صدر بعنوان رئیس جمهور از قاموس جمهوری اسلامی حذف شده، شعارها برگردد بطرف آمریکا» و سپس نمایندگان و حضار شعار"مرگ بر آمریکا" گفتند.


وی افزود: سؤال دیگر ما این است که شما عوض شده اید یا آمریکا عوض شده؟ به پرونده آمریکا که نگاه می کنیم نه تنها عوض نشده بلکه ظلم و جنایتش بیشتر شده است. آیا پشتیبانی‌اش از اسرائیل کمتر شده است؟ آیا خدمتی به ما کرده است یا شدیدترین تحریم ها را در حقّ ملّت ما داشته است؟ در فتنه سال88 به گواهی اسناد غیرقابل انکار به دنبال براندازی نظام ما بوده است. با همکاری تنگاتنگ با سرویس های امنیّتی و اطّلاعاتی اسرائیل، دانشمندان هسته ای ما را مظلومانه به شهادت رسانده است. منافقین را پناه داده و به آن ها کمک مالی کرده است و در مقابل، حزب الله را تروریست اعلام کرده است. تکفیری ها و طالبان و وهّابی ها را تجهیز و تحریک و ترویج نموده است. پس آمریکا عوض نشده و بدتر هم شده است.


حجت الاسلام صالحان بیان داشت: توقع ما از آقای هاشمی این بود که چون جنایات آمریکا بیشتر شده می فرمودند "مرگ بر آمریکا را باید امروز پرحرارت تر و پررنگ تر از گذشته فریاد بزنیم." که به حمد الهی با این که ایشان به تصریح خودشان در صدد کمرنگ کردن این شعار هستند و "ذاتاً" با آن مخالفند، این شعار نه تنها پررنگ تر شده بلکه فرامنطقه‌ای و جهانی شده است. در هر کجای دنیا به سراغ مظلومی بروید، شعار مرگ بر آمریکای او بلند است. پس جناب آقای هاشمی، با توجّه به آن خاطره ی مجلس از یک سو و بیان مخالفت ذاتیتان با این شعار از سوی دیگر، به تصریح خودتان شما عوض شده اید.


وی با اشاره به این که هاشمی به صراحت گفته این روحیه را از یک اصل قرآنی پیدا کرده است گفت: اولاَ ایشان می گویند:"بت که مهم نیست". با این تعبیر خواسته اند از آیه قرآن استفاده اولویّت کند. به این شکل که وقتی بتی که مهم نیست نباید مورد سب قرار گیرد، پس به طریق اولی بت پرستان نباید مورد سب قرار گیرند. اتفاقاً اشکال ایشان همین است. بت از نظر شما مهم نیست، امّا از نظر بت پرستان بسیار قابل احترام و از مقدّسات درجه یک آنها است. هر اندازه ما خدای خود را تکریم می کنیم، آن ها نسبت به بت های خود چنین تکریمی دارند و آیه در رابطه با توهین به خدایان آن‌هاست نه در رابطه با بتِ بت‌پرستان.


استاد حوزه علمیه افزود: مرحوم علامه طباطبایی(قدّس السّره) در ذیل آیه می فرمایند:« این آیه یکی از ادب‏های دینی را خاطرنشان می‏سازد که با رعایت آن ، احترام مقدسات جامعه دینی محفوظ مانده و دستخوش اهانت و ناسزا و یا سخریه نمی‏شود، چون این معنا غریزه انسانی است که از حریم مقدسات خود دفاع نموده با کسانی که به حریم مقدساتش تجاوز کنند به مقابله برخیزد و چه بسا شدت خشم او را به فحش و ناسزای به مقدسات آنان وادار سازد، و چون ممکن بود مسلمین به منظور دفاع از حریم پروردگار بت‏های مشرکین را هدف دشنام خود قرار داده در نتیجه عصبیت جاهلیت ، مشرکین را نیز وادار سازد که حریم مقدس خدای متعال را مورد هتک قرار دهند برای همین به آنان دستور می‏دهد که به خدایان مشرکین ناسزا نگویند ، چون اگر ناسزا بگویند و آنان هم در مقام معارضه به مثل به ساحت قدس ربوبی توهین کنند در حقیقت خود مؤمنین باعث هتک حرمت و جسارت به مقام کبریایی خداوند شده‏ اند.»


حجت الاسلام صالحان بیان داشت: به علاوه ما در قرآن و روایات و زیارات معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین) لعن و نفرین فراوان داریم. حتی در قرآن نسبت به ابولهب تعبیر به "تبّت" داریم. در زیارت سیّدالشّهدا(علیه السّلام) صد "لعن" قبل از صد "سلام" آمده است.


وی درباره شعار"مرگ بر ضدّ ولایت فقیه" گفت: در سایت آقای هاشمی مطلبی را از خاطرات ایشان برای دومین بار در رابطه با شعار"مرگ بر ضدّ ولایت فقیه" منتشر کرده بودند، جریانی را نقل کرده اند از مرحوم حضرت آیت الله گلپایگانی(رحمت الله علیه) که ایشان طیّ سخنانی با دادن این شعار موافق نبودند و بعد امام هم با پخش نوار این سخنان موافقت کردند. این خاطره را آقای هاشمی کی نوشته اند؟ سال60. حضرت امام کی رحلت کردند؟ سال68. ما به آقای هاشمی عرض می کنیم از سال 60 تا سال68 هشت سال فاصله دارد. الآن هم سی و سه سال از آن زمان می گذرد. مردم در طول این مدّت "مرگ بر ضدّ ولایت فقیه" می گفتند یا نمی گفتند؟ مسلماً می گفتند. حضرت امام هم شخصیتی بودند که با هیچ کسی رودربایستی نداشتند. وقتی مطلبی یا انحرافی را در جامعه ملاحظه می کردند که نیاز به تذکّر داشت بی هیچ ملاحظه ای تذکّر می دادند. نظیر انحرافی که در مسئله قائم مقام رهبری رخ داد، که فرمودند با اینکه "حاصل عمرم" بود کنار گذاشتم. و یا نظیر سخنرانی مرحوم آقای فخرالدّین حجازی در حسینیّه جماران، که وقتی نسبت به شخصیّت امام تعریف ها و تمجیدهای خاصّی کرد، ایشان بلافاصله پس از صحبت های آقای حجازی به وی تذکّر دادند. حال چطور می شود مرجع تقلیدی مثل حضرت آیت الله گلپایگانی تذکّری بدهند و خواسته ای داشته باشند و امام نسبت به آن خواسته هشت سال بی تفاوت بمانند!؟


حجت الاسلام صالحان بیان داشت: مرجعی مثل حضرت آیت الله گلپایگانی(رحمت الله علیه) فقیه مبارزی است که همراه و همگام امام بود، بیانیّه و اطّلاعیه می داد و احترام فوق العاده ای برای امام قائل بود و همینطور امام نسبت به ایشان. یک مرجعی بیاید پشت سر حذف یک شعاری، بعد امام هم هیچ ترتیب اثر ندهد! پس معلوم می شود که در این وسط یک اتفاقی رخ داده است که آن را جناب آقای هاشمی بیان نکردند. آقای هاشمی باید حواشی این ماجرا را هم نقل می کردند. من آن اتفاق را برای شما بیان می کنم. چه شد که نظر آیت الله گلپایگانی(رحمت الله علیه) برگشت؟ یکی از فقهای بزرگوار که من اسم ایشان را عرض نمی کنم، رفتند خدمت مرحوم آیت الله گلپایگانی(رحمت الله علیه). آن هایی که می توانند بروند در قالب یک مصاحبه بپرسند، خود آقای هاشمی بگویند آن فقیه که با آیت الله گلپایگانی(رحمت الله علیه) صحبت کرد، که بود؟ جریان این طور بود که وقتی شعار مرگ بر ضدّ ولایت فقیه داده شد، تصوّر مرحوم آیت الله گلپایگانی(رحمت الله علیه) این بود که ما بعضی از فقها را داریم که نظریّه ولایت فقیه را به این شکلی که حضرت امام فرمودند، قبول ندارند، مثل مرحوم شیخ انصاری(رحمت الله علیه). پس وقتی ما می گوییم مرگ بر ضدّ ولایت فقیه، گویا شعار می دهیم علیه شیخ انصاری. آن فقیه بزرگوار در مراسمی که در بیت آیت الله گلپایگانی و با حضور ایشان برگزار شد، سخنرانی کرده و گفتند:" وقتی ما می گوییم مرگ بر ضدّ ولایت فقیه، منظور این نیست. منظور مردم از شعار مرگ بر ضدّ ولایت فقیه یعنی مرگ بر کسانی که مانع حاکمیت فقه شده اند. مرگ بر کسانی که مانع اجرای احکام الهی می شوند. مرگ بر کسانی که در راه رسیدن کشور به آن هدف های دینی سدّ ایجاد می کنند. منظور از ضدّیت در این شعار، عناد و مقابله با ولایت فقیه هست، نه کسانی که صرفاً این نظریه را قبول ندارند." و امثال این تعابیر... که وقتی ایشان صحبت کردند آیت الله گلپایگانی(رحمت الله علیه) قانع شدند، و لذا امام هیچ مانعیّتی برای این شعار در طول این هشت سال بعدی ایجاد نکردند.


وی افزود: در سال های بعد نیز می بینیم که ارادت مرحوم آیت الله گلپایگانی(رحمت الله علیه) و شناختشان نسبت به حضرت امام طوری بود که پس از رحلت امام، در نماز میّتی که حضرت آیت الله گلپایگانی(رحمت الله علیه) بر پیکر مطهّر امام خواندند، عبارت" إنْ کَانَ مُسِیئاً فَتَجَاوَزْ عَنْه وَاغْفِرْ لَهُ" را برای امام نخواندند. بنده خودم در سال59 خدمت ایشان رسیدم. زیر کرسی نشسته بودند. نظرشان را درباره ولایت فقیه سئوال کردم. ایشان آقازاده شان را صدا کرده و فرمودند"آن کتاب ولایت فقیه من را بیاورید، ایشان مطالعه کنند". آن کتاب را که تقریر آیت الله صابری همدانی بود به بنده دادند و من دیدم که ایشان نظر مثبتی نسبت به مسئله ولایت فقیه دارند.


استاد حوزه علمیه بیان داشت: در اواسط سال 69 که یک سال و اندی بود حضرت آقا به رهبری رسیده بودند، در مجلس سوّم برخی از نمایندگان که حالا من اسمشان را نمی برم، حرف هایی زدند که مقام معظم رهبری در دیداری با مردم نسبت به آن سخنان فرمودند:« این مجلس براى ملت سنگر است؛ اما سنگرى در مقابل دشمنان، در مقابل آمریکا، در مقابل ضد انقلاب. آن کسى که مردم او را به این سنگر مى‌فرستند، مى‌فرستند تا در این سنگر، از انقلاب دفاع کند. در این چند وقتِ گذشته، بعضى حرفها از بعضى از نمایندگان مجلس شنیده شد که حرف خودی‌ها نبود؛ حرف غریبه‌ها بود! ما شبیه آن حرفها را در این چند ساله، جز از رادیوى اسرائیل و رادیوى آمریکا و رادیوى منافق نشنیده بودیم و در مجلس، کسى از این حرفها نزده بود! نروند بگویند ما در مجلس آزاد نیستیم. خیر، نماینده در مجلس آزاد است. کسى نباید بیاید آزادى را به ما، یا به این مسؤولان امروز کشور یاد بدهد که عمرشان را براى آزادى به مجاهدت گذراندند. آزادى، حق نماینده و حق ملت است؛ اما آزادى در چه؟ آزادى در این‌که علیه ملت و برعکس خواسته‌ ملت در آن‌جا بایستند و مثل سخنگوى رادیو اسرائیل حرف بزنند؟! نه، این آزادى نیست. در جامعه‌ اسلامى، این آزادى براى هیچ‌کس نیست.» وی ادامه داد: خب از سویی یک رهبر جوان که یک سال و چند ماه است به رهبری رسیده اند و از سوی دیگر برخی از نمایندگان مجلس که گستاخی کردند. حالا من می خواهم در این زمینه خاطره ای عرض کنم. بعد از اینکه آقا این مطلب را فرمودند، در قم، بنده به اتفاق حاج آقای باقی زاده(داماد حضرت آیت الله شرعی) و آیت الله سیّد احمد خاتمی(امام جمعه موقت تهران) جلسه ای را تشکیل دادیم که قم یک حرکتی برای حمایت از این سخنان رهبری و تبرّی از این سخنانی که در مجلس شده داشته باشد. این راهپیمایی در روز جمعه اتّفاق افتاد. جناب آقای هاشمی شاهد نقل نکردند، امّا ما شاهد نقل می کنیم که اگر کسی می خواهد، برود بپرسد. راهپیمایی که شروع شد، یک چند قدمی که از حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) فاصله گرفتیم به سمت مصلّی، جناب حجت الاسلام حاج آقای حسینی(اخلاق در خانواده) را دیدیم که آمده بودند قم برای زیارت. ایشان وقتی دیدند راهپیمایی شکل گرفته، خودجوش و از روی غیرت دینی رفتند پشت آن وانتی که بلندگوها را بسته بودند و میکروفن داشت شروع کردند به شعار دادن و با آن ادبیات بیانی که دارند، جوش و خروش خاصّی ایجاد کردند. راهپیمایی رسید به مصلّی. مرحوم آقای فاکر به عنوان سخنران پیش از خطبه ها سخنرانی کرده و سپس حضرت آیت الله مشکینی(رحمت الله علیه) برای خطبه ها آمدند. هنگام خطبه ها بنده در کنار آیت الله سیّد احمد خاتمی و آیت الله سیّد محمّد سعیدی(تولیت فعلی آستانه مقدسه حضرت معصومه(سلام الله علیها)) بودم. این ها را به عنوان شاهد عرض می کنم که بدانید. مرحوم آیت الله مشکینی خطبه خواندند و فرمودند:« این شعار مرگ بر آمریکا در دوران ظهور و حکومت امام عصر(علیه السّلام) نخواهد بود، چون آن روز دیگر آمریکایی نیست.(منظور ایشان از جهت استبداد و استکبار بود نه از نظر جغرافیا) آن روز دیگر شعار مرگ بر اسرائیل نخواهد بود. تنها شعاری که در زمان ظهور و حکومت حضرت بقیة الله الاعظم(ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) باقی خواهد ماند، شعار "مرگ بر ضدّ ولایت فقیه" است.» بعد ایشان اینگونه استدلال کردند:« چون امام عصر(علیه السّلام) ، افقه الفقها هستند.»


وی در پایان گفت: امروز که آمریکا و ایادیش عمود خیمه انقلاب یعنی ولایت فقیه را نشانه رفته‌اند، جوانان ما پررنگ تر از گذشته و با شورتر و حرارت بیشتر شعار "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر ضدّ ولایت فقیه" را در روح و زبان خود دارند و حذف این دو شعار، آرزوی نا ممکنی برای خواهندگان آن خواهد بود./925/ز503/ع

 

ارسال نظرات