فخرفروشي خاتمي براي يك ننگ!
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، محمدرضا خاتمي با عكسي تسبيح به دست، فخر نترسيدن اصلاحطلبان از نحلههاي فكري مختلف را به اصولگرايان ميفروشد و به رقباي اصولگرايش توصيه ميكند اجازه بروز انديشه و فكركردن را بدهيد. اين فخرفروشي عجيب است...
از سروش تا گوگوش؛ توصيفي است كه حجاريان براي نشان دادن گستردگي فكري(؟!) اصلاحطلبان بيان كرد و بارها ديگر اصلاحطلبان آن را با افتخار تكرار كردند؛ فخري كه البته از نگاه غيراصلاحطلبان عجيب به نظر ميرسيد. اين تعبير گرچه گستردگي اصلاحطلبان را نشان ميداد، اما مهر تأييدي بود بر همه اتهاماتي كه اصولگرايان همواره متوجه آنان ميكردند مبني بر اينكه مرزبندي مناسبي با ضدانقلاب و خارجنشينان ندارند و فعاليتها، اهداف و مواضعشان به گونهاي است كه لاييكها و ضدانقلاب و حتي بعضاً سلطنتطلبها را هم جذب ميكند.
حالا بماند كه سال 88 همين طيف تندرو اصلاحطلب كار را به جايي رساند كه صهيونيستها و بهاييها و دارودسته رجوي هم اميد به آنان بستند. اين گستردگي افتخار نيست؛ بلكه لكه ننگي بر پيشاني اصلاحطلبان است كه ميكوشند آن را به گونهاي ديگر جلوه دهند. اين باعث افتخار نبود كه يك خواننده فاسد طاغوتي مچبند سبز به دست ببندد و در كنار اكبر گنجي(عضو اتاق فكر پنج نفره فتنه 88) به حمايت از آشوبهاي طيف تندرو اصلاحطلب در سال 88 بپردازد. اين باعث افتخار نبود كه اردوكشي خياباني اصلاحطلبان با پيادهنظام بهاييها و نيروهاي مسعود رجوي سروسامان داده شود و بعد هم آشوبطلبان با افتخار «مردمان خداجوي» لقب بگيرند.
اصلاحطلبان همه اين نحلههاي فكري مخالف با اصول و آرمانهاي انقلاب اسلامي را در ميان خود پذيرفتند و بدنامي را به جان خريدند تا اداهاي روشنفكريشان به هم نريزد و بتوانند ژست پذيرش مخالف و آزادانديشي بگيرند اما با همه اين بدناميها و هزينه دادنها كه به تمامي اثباتكننده مواضع اصولگرايان در مورد بيمرز بودن اعتقادي اصلاحطلبان بود، باز هم دم خروسي بيرون ميزند.
محمدرضا خاتمي گرچه فخر پذيرش نحلههاي فكري مختلف را ميفروشد، اما واقعيت آن است كه اصلاحطلبان هر جا در درون خود مخالفخوانيها يا مخالف عملكردنهايي، مضر بر جريان كلي خود احساس كردند، به شدت راه برخورد با آن را در پيش گرفتند و اجازه بروز و ظهور به آن ندادند.
انتخاب شهردار تهران و برخورد نامناسب اصلاحطلبان با الهه راستگو كه خلاف تصميم جرياني، به قاليباف رأي داد، نشان ميدهد اصلاحطلبان براي زير سؤال رفتن اصول خود اجازهاي قائل نيستند و اگر كسي قدمي عليه تصميمات جرياني بردارد، به بدترين نحو با او برخورد ميشود. و راستي! چرا راه دور برويم؟ از انتخاب رئيس مجلس چند روز ميگذرد؟ برخورد اصلاحطلبان با افرادي كه تصور ميشد اصلاحطلب هستند اما به لاريجاني رأي دادند، چگونه بود؟ آنها خائن ناميده شدند؛ به همين سادگي. و سؤالي كه پاسخ به آن خود مجالي مفصل ميطلبد اين است كه اصلاحطلبان چرا از وجود الهه راستگوها در ميان خود ميترسند و عليه او از توهين و تهمت چيزي فرو نميگذارند، اما به امثال گوگوشها كه ميرسد، مفتخر ميشوند!/998/102/ب3
منبع : روزنامه جوان