۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۲
کد خبر: ۴۶۸۴۹۱
مشروح مناظره وحدت حوزه و دانشگاه در دانشگاه فردوسی مشهد؛

حجت الاسلام دعایی: وحدت حوزه و دانشگاه به معنای وحدت در نگاه به علم و انسان است/ نجف زاده: حوزه و دانشگاه دو بال یک فرهنگ هستند

مدیر مؤسسه مطالعات و علوم راهبردی گفت: حوزه علمیه برای خودش مسؤولیتی در علم، در جهان معاصر قائل نبوده است و از طرفی رسالت ایجاد تمدن اسلامی را برای خودش به رسمیت نمی شناسد و متون آموزشی داخل حوزه برای فقه حکومتی تولید محتوا نکرده است و به همین دلیل انقلاب اسلامی به مطالبه گری فقه در نظام پرداخته است.
مناظره دانشگاه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا درمشهد، مناظره با موضوع «وحدت حوزه و دانشگاه» با حضور حجت الاسلام سید محمدمحسن دعایی، مدیر مؤسسه مطالعات و علوم راهبردی و مهدی نجف زاده، عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد امروز 29 آذر در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.

نجف زاده در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه وحدت حوزه و دانشگاه از آرمان های انقلاب اسلامی است و این مؤلفه آرمانی تا به امروز نه تنها به نقطه مطلوب نرسیده است، بلکه در این بازده چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی پیشرفتی را شاهد نبوده ایم که علت این امر چه موضوعاتی است و چه راهکارهای مشخصی برای حل این مسأله است، گفت: برای روشن شدن پاسخ این پرسش بهتر است ابتدا درباره خود کلمه وحدت صحبت کنیم چرا که اگر وحدت به معنای یگانگی است حوزه و دانشگاه هیچوقت به وحدت نمی رسند چرا که از دو جنس متفاوت هستند و این کار ناشدنی است.

وی با بیان اینکه اگر تعبیر هماهنگی را بکار ببریم، کارگشاتر است، افزود: متأسفانه تلقی ما در سالهای گذشته درباره وحدت حوزه و دانشگاه این بوده است که این دو به کارکرد و عمکرد یکدیگر هجوم ببرند که این همان ناهماهنگی است.

برقراری هماهنگی بین حوزه و دانشگاه  

عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد درباره چگونگی برقراری هماهنگی بین حوزه و دانشگاه، گفت: ابتدا باید به تمایزات این دو توجه کرد چرا که حوزه علمیه کارش یافتن پاسخهایی درباره معرفت های درجه دوم است اما دانشگاه کارش یافتن پاسخهایی برای غلبه بر طبیعت است که چطور طبیعت را به سمت رفاه سوق دهیم وحوزه علمیه در پس این قضیه قرار دارد.

وی با بیان اینکه حوزه و دانشگاه دو بال یک فرهنگ هستند، تصریح کرد: حوزه به دنبال کشف و دانشگاه کارش خلق کردن و ابهام ایجاد کردن است و حوزه علمیه باید زمینه را فراهم کند و از طرفی دانشگاه جنبه سخت افزاری تمدن را فراهم سازد و حوزه به دنبال پاسخ های اساسی باشد و به این موضوع جواب بدهد که انسان چیست و به دلیل همین تمایزها وحدت حوزه و دانشگاه ناشدنی است.

حوزه کارش طرح پرسش های بزرگ نسبت به جریان های بزرگ است

عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: حوزه کارش طرح پرسش های بزرگ نسبت به جریان های بزرگ است که طبیعت انسان چیست و از طرفی دانشگاه در این راستا کار سخت افزاری انجام می دهد و حوزه بایستی فضا را طوری فراهم کند که دانشگاه به بهترین نحو در راستای تمدن اسلامی ایفای نقش کند.

وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی، حکومت تشکیل داد و پس از آن بیشترین تمرکز بر این مسأله قرار گرفت که جمهوری اسلامی چطور دانشگاه را اسلامی کند، چرا که در این موضوع اگر به سیستم فشار بیاید جواب نمی دهد و به همین دلیل تأکید ما باید بر روی انسان اسلامی باشد چرا که انسان مؤمن می تواند روی منابع آبی با تفکر معنوی کار کند.

نجف زاده ادامه داد: در این مسیر هدف گمشده است و به جای اینکه مسیر دانشگاه را هموار کنیم فشار مضاعف را بر روی دانشگاه آورده ایم که دانشگاه را با تعالیم اسلامی آشنا کنیم و طوری رفتار می کنیم که انگار کسانی که در دانشگاه هستند اسلام را نمی شناسند.

حوزه و دانشگاه را نمی توان به هم سنجاق کرد

عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه حوزه علمیه قم باید به پرسشهای بزرگ جواب بدهد و راه را هموار کند، تصریح کرد: حوزه و دانشگاه را نمی توان به هم سنجاق کرد و هر کدام مسیر خودش را می رود.

حجت الاسلام دعایی در ادامه این مناظره با طرح پرسشهایی مبنی بر اینکه حقیقت در علم چطور تعریف می شود؟ آیا ما در یک دنیای حقیقی و یا وهمی زندگی می کنیم؟ مبنای رسیدن و روش کسب حقیقت چیست؟ آیا بدون داشتن یک دستگاه محکم اندیشه ورزی می توانیم علم را مدیریت کنیم و جلو ببریم؟ در این مسیر ما می خواهیم با پارادایم توحید به عالم و آدم نگاه کنیم یا الحاد؟ و یا فرقی نمی کند که در فضای توحیدی و یا ملحدانه طبیعت و خودمان را تغییر بدهیم، گفت: پسوند کنار دانشگاه آزاد اسلامی به این معنا نیست که این دو به هم سنجاق شوند.

جایگزینی روشهای تجربی به جای روشهای عقلی، نقلی و منطقی  امکانپذیر نیست

وی با بیان اینکه چه کسی را سراغ داریم که می خواهد حوزه و دانشگاه را به هم الصاق کند، افزود: این به آن معنا نیست که روش تجربی منسوخ شود و به جای آن روش عقلی، نقلی و منطقی جایگزین شود چرا که این امر امکانپذیر نیست.

حجت الاسلام دعایی در پاسخ به این پرسشها ابتدا به تعریف ما از اسلام پرداخت و گفت: اعتقاد ما به اسلام، چطوری به یک نگاه درونی، دیدگاه نظری و شیوه رفتار بیرونی تبدیل شده است.

اسلام دینی در تراز مسیحیت و هندوئیسم نیست

وی با بیان اینکه آیا اسلام دینی در تراز مسیحیت و هندوئیسم است؟ بسته هدایتی اسلام چیست؟ اسلام چه ادعایی دارد؟ شناخت ما از اسلام چگونه است؟ چه تلقی از اسلام داریم؟ آیا با روشهای نقلی می توان به حقیقت رسید و روشهای تجربی چقدر واقعیتها را می تواند روشن کند، گفت: برخی از مسائل حس بردار نیست چرا که چطور می توان جهنم را که مجرد است با ابزار حسی بیان کرد.

حجت الاسلام دعایی با بیان اینکه آیا می توان خدا را تلقی کرد؟ اسلام کدام حیطه از زندگی ما را باید پوشش بدهد؟ آیا اسلام یک دین ناقص، تک بعدی و یا جامع است، تصریح کرد: برای پاسخ به این پرسشها باید مبنا را اتخاذ کرد.

مدیر مؤسسه مطالعات و علوم راهبردی افزود: اگر من تابع دین اسلام هستم متن این دین قرآن است و قرآن می گوید که اسلام جامع است و تعریف دین کامل مساوی است با پاسخگویی به تمام این نیازها، چرا که این دین، دین آخر و نسخه اش، نسخه جامع است.

وی با بیان اینکه آیا اسلام به این معنا است که چطور نماز بخوانم یا اسلام یعنی نقشه زندگی، گفت: در این حال وقتی اسلام دین زندگی شد باید در همه امور در این مسیر رهنمون باشد.

وحدت حوزه و دانشگاه به معنای وحدت در نگاه به علم و انسان است

حجت الاسلام دعایی اظهارکرد: وحدت حوزه و دانشگاه وحدت در هدف نیست بلکه وحدت در نگاه به علم و انسان است و هرگز حوزه مدعی نیست که در پیشرفتهای تکنیکال دانشگاه بخواهد سنگ اندازی کند.

وی ادامه داد: اما حوزه در جهت دهی به علم و در داشتن یک فضای ارزشی برای مدیریت جریان علم، حرف برای گفتن دارد و به همین دلیل در این راستا تولید محتوا کرده است.

این محقق و پژوهشگر حوزوی با طرح دیگر پرسشها مبنی بر اینکه آیا حوزه سکولار قابل قبول است؟ آیا دانشگاه سکولار موجه است، گفت: معنای علم سکولار اینست که معنای واقعیت را منهای نظر خالق می شناسم.

وی با بیان اینکه علم سکولارآیا موجه برای یک مسلمان است، افزود: اسلام در مدیریت این علم حرف برای گفتن دارد و دو نقد در این موضوع وجود دارد و نقد به حوزه به این معنا نیست که منظور تک تک افراد در حوزه مورد نقد هستند چرا که جریانها نقد می شوند.

حوزه علمیه رسالت ایجاد تمدن اسلامی را برای خودش به رسمیت نمی شناسد

حجت الاسلام دعایی افزود: حوزه علمیه برای خودش مسؤولیتی در علم در جهان معاصر قائل نبوده است و از طرفی رسالت ایجاد تمدن اسلامی را برای خودش به رسمیت نمی شناسد و متون آموزشی داخل حوزه برای فقه حکومتی تولید محتوا نکرده است و به همین دلیل انقلاب اسلامی به مطالبه گری فقه در نظام پرداخته است.

دانشگاه به علم وارداتی عادت کرده است

این محقق و پژوهشگر حوزوی در ادامه درباره نقد وارده بر دانشگاهها، گفت: دانشگاه از اینکه استقلال خودش را در اندیشه ورزی حفظ کند امتناع دارد و به همین دلیل نسبت به علم منفعلانه عمل می کند چرا که به علم وارداتی عادت کرده است.

وی ادامه داد: چرا دانشگاه در مقابل عزت علمی خودش مقاومت می کند و اجازه نمی دهد به جریان اندیشه ورزی در دورن خودش تلاشی داشته باشد و این درحالی است که ما به استقلال علم و نگاه توحیدی در عالم ایمان داریم.

نجف زاده در ادامه با بیان اینکه بد فهمی هایی نسبت به علم، عقل بشری و مدرنیته وجود دارد و تا زمانی که این بدفهمی ها حل نشود مشکلات باقی خواهد ماند چرا که تعریف علم به معنای دست بردن در طبیعت است و علم غربی و غیرغربی ندارد.

وی با بیان اینکه واژه علم غربی بدفهمی های بزرگی ایجاد کرده است، تصریح کرد: این درحالی است که دست بردن در طبیعت ابزار می خواهد و شانس تاریخی کشورهای غربی این بوده است که این مدرنیته در غرب اتفاق افتاده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه نباید بین علم غربی و غیر غربی مرز کشید، اظهار کرد: در واقع با این مرزکشی خودمان را از منافع علم محروم می کنیم که به نفع ما نیست.

وی در ادامه با تعریفی متفاوت از سکولار، گفت: در علم نمی توان به یقین رسید که اگر به این مرحله برسیم راه بسته می شود و دیگر انسان نمی خواهد که پیشرفت کند و  در علم یقین به کار ما نمی آید.

ما یک نوع علم داریم

حجت الاسلام دعایی در ادامه در پاسخ به برداشت های متفاوت از تعریف علم و سکولار، گفت: ما یک نوع علم داریم و علومی که در غرب و در فضای جغرافیایی خاص است که همه یک سنخ هستند.

وی با بیان اینکه آیا می توان علوم تجربی و انسانی را با یک چوب راند؟ آیا اگر از بردگی علوم غربی نجات پیدا کنیم از نو باید ابزار را تولید کنیم، افزود: استفاده از تکنولوژی برای پیشرفت هیچ منعی ندارد چرا که محورعلم انسانی، مدیریت انسان است.

حجت الاسلام دعایی با بیان اینکه بین سبک زندگی اسلامی و غربی تمایزهای فراوانی وجود دارد، اظهار کرد: نمی توان این موضوع را پذیرفت که علم شرق و غرب ندارد و از طرفی هم عقل کارتی و عقل کانت یکی است.

وی با بیان اینکه آزادی مطلق و سکولاریسم را بد معنا می کنید، تصریح کرد: سکولاریسم به معنای زندگی منهای خداوند است و در مقابل خدا، مکتبی است که در مرکز نقلش خدا را از جهان هستی حذف می کند و به راستی چطور می توان با این مکتب که برای انسان و رشد او بدون حضور خدا نسخه پیچیده است، تعامل کرد

وحدت در هدف الزاماتی دارد

حجت الاسلام دعایی با بیان اینکه پس تئوری مهدویت چه می شود اگر به این موضوع باور داشته باشیم که اگر علم به یقین برسد، تمام می شود، ادامه داد: وحدت در هدف الزاماتی دارد و باید نگاه در نسخه و یقین یکسان شود و این موضوع قابل بررسی است که در علوم تجربی انسان امروز به چه روزی رسیده است که بشریت تنفر از طب شیمیایی را تجربه می کند.

آزادی واقعی به بشریت ظلم نمی کند

این محقق و پژوهشگر حوزوی اظهار کرد: بالاترین منادی آزادی تفکر،اسلام، حوزه و دانشگاه است و آزادی واقعی به بشریت ظلم نمی کند و به معنای ارتباط عارفانه و عاشقانه انسان با احدیت است و باید نگاهها در حوزه و دانشگاه هماهنگ شود و در یک فضای رفاقتی و حب وطنی، نگاهمان را به مقوله های ایمانی یکی کنیم.

پرسش و پاسخ

نجف زاده در ادامه در پاسخ به این پرسش که روشهای ما در دانشگاه با حوزه متفاوت است و به صورت اثباتی است و در عین حال با این روشهای متفاوت چگونه می توان به وحدت رسید، گفت: در غرب در یک دوره زمانی، دانشگاه، علم و انسان محلی از اعراب نداشتند و همه چیز تحت سلطه کلیسا بود و به همین دلیل هم حوزه ها باید در این عرصه نقش عمده ای را ایفا کنند و جوامع اسلامی را از خرافات بزدایند.

حوزه کارش بازکردن موانع است

وی ادامه داد: با این هدف باید مسیر را حوزه های علمیه باز کنند و آسایش برای ما به وجود آورند چرا که جوامع اسلامی در حال حاضر  با بیشترین خطرات مواجه هستند و از طرفی باید راه را هموار کرد که چطور می توان با عبور از گرسنگی و فقر به آسایش رسید و موانع را برداشت و حوزه کارش بازکردن موانع است.

حجت الاسلام دعایی در ادامه در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه برای رفاه بیشتر چه نیازی به حوزه های علمیه است؟ چرا که دانشگاه قادر است نیازهای اندیشه ای را پاسخگو باشد و حوزه کارش دفاع از ارزشها است، آیا الزاماتی برای نیاز به حوزه وجود دارد؟ گفت: حوزه ظرفیتی است که درآنجا علم های ناب و حقیقی مورد گفتگو قرار می گیرد و زمینه ساز اشاعه در جامعه است که اگر بخواهیم نیاز به حوزه را تئوریزه کنیم و با توجه به اینکه ما مسلمان هستیم و قرآن فرموده است که یک گروه از شما عمق دین را بشناسید و جامعه را از انحرافات انذار کنید این نیاز ضرورت پیدا می کند.

وی ادامه داد: از طرفی اگر بخواهیم از حیث خلقی، کلامی و عقلی به حوزه نگاه کنیم مگر انسان فقط جسمش است و معیار شما برای ماندگاری انسان در این عالم چیست.

فلسفه وجودی حوزه ها، فلسفه وجودی نبوت است

این محقق و پژوهشگر حوزوی با بیان اینکه مگر انسان بعد ابدیت ندارد؟ و نمی خواهد به بی نهایت متصل شود، تصریح کرد: فلسفه وجودی حوزه ها، فلسفه وجودی نبوت است و ما باید مبانی نگرشی را تعمیق کنیم چرا که انسان فقط جسم نیست.

وی ادامه داد: ما به عنوان مسلمان به علم دینی، علم تزکیه و علم یافتن خدا و سعادت ابدی نیازمندیم و با منطق هایی که در حوزه وجوددارد به آن می رسیم و حوزه و دانشگاه دو بال هستند و هیچکدام از یکدیگر بی نیاز نیستند./934/503/ب2

ارسال نظرات