۰۴ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۶
کد خبر: ۴۶۹۳۰۶
آیت الله مهدوی:

فرد خداشناس انگیزه ای برای حرکت از درگاه الهی به جای دیگر ندارد

آیت الله مهدوی حرکت از یک مکان به مکان دیگر را معلول نارضایتی از وضعیت فعلی و رضایت به وضعیت بعدی‏ دانست و گفت: کسی که خداوند را بشناسد از سمت خدا به جای دیگر حرکت نمی کند، چرا که انگیزه ای برای این کار ندارد و وضع بهتری را ‏در جای دیگر نمی بیند‏.
آیت الله مهدوی آیت الله مهدوی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، آیت الله سید ابوالحسن مهدوی، نماینده مردم استان اصفهان در مجلس خبرگان رهبری، شب گذشته در جلسه تفسیر صحیفه سجادیه، گفت: امام سجاد(ع) می فرمایند که خدایا اگر از درگاه تو ناامید شویم بازگشت ما به سوی چه کسی خواهد بود، در این جمله ضمن وجود سؤال، انکار هم وجود دارد و به آن استفهام انکاری می گویند.

نماینده مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: در واقع امام سجاد(ع) می فرمایند که جای دیگر و کس دیگری غیر از خداوند وجود ندارد که بخواهد به درگاه او برود و سؤال کند تا جواب بدهد، غنی ذات تنها خداوند است، صادر کننده همه نعمتها ابتدا خداوند است و اگر به واسطه کسی نعمتی به ما می رسد ابتدای آن نعمت به اراده خداوند است، اگر خداوند ان نعمت را خلق نکرده بود، قطعاً نعمتی هم به دست ما نمی رسید.

وی افزود: خداوند تنها کسی است که وقتی نعمتی به ما می دهد خودش هم هیچ نیازی ندارد، همه انسانها فقیر به درگاه خداوند هستند و هر کدام بالاخره نیازهایی دارند و اگر کمکی به کسی می کنند به دنبال پاداش هستند، یا پاداش از مخلوق و یا پاداش از خالق، خداوند حتی نیاز به وجود ما هم نداشت، چه برسد به اینکه نیاز به عبادت و کمک ما داشته باشد.

آیت الله مهدوی اظهار داشت: عطای خداوند «غیر ممنون» و بدون هیچ چشمداشتی است، البته باید از واسطه ها هم تشکر و قدردانی کرد، اما تشکر اساسی را باید از خداوند بکنیم، نکته ای که در این فراز مطرح شده از دعا وجود دارد اینست که مقصود مطلق بازگشت به سوی غیر خدا نیست، بلکه بازگشت از خداوند به جای دیگر مطرح است و به مبدأ مسیر که همان خداوند است توجه شده، گاهی می گوییم به کجا برویم، گاهی هم می گوییم از اصفهان به کجا برویم و مبدأ را ذکر می کنیم.

نماینده مجلس خبرگان تصریح کرد: ذکر مبدأ در اینجا توجه به یک ویژگی در مبدأ است، واژه« عَنکَ» در این دعا به مبدأ اشاره دارد، در ادامه هم عبارت «مِن بابِک» به این موضوع می پردازد، در رفتن انسان از یک مکان به مکان دیگر، گاهی آن مکان اول دیگر فایده ای ندارد، گاهی فایده مکان دوم بیشتر است، گاهی هم مکان اول دیگر فایده ای ندارد و هم مکان دوم نفع بیشتری دارد.

وی افزود: اما هیچ کدام از موارد مطرح شده برای رفتن از یک مکان به مکان دیگر در این فراز از دعا مطرح نیست و بلکه امام(ع) می خواهند بگویند که اگر از نزد خداوند بروم جای دیگر نفعی نیست و این ذکر مبدأ هم برای همین است که ما را متوجه ویژگی واجب الوجود و بی نیاز بودن خداوند کنند و به همین دلیل استفهام انکاری را مطرح می کنند.

آیت الله مهدوی بیان داشت: در دعای ابوحمزه در شبهای ماه مبارک رمضان می خوانیم «خدایا به عزتت قسم می خورم اگر مرا از در خانه ات رد کنی، از در خانه ات جایی نمی روم، هیچ گاه دست از تملق گویی تو بر نمی دارم، قلبم یک شناخت از تو یافته که هیچ گاه تو را رها نمی کنم، خدایا شناختی که از تو دارم مرا به سوی تو راهنمایی کرده و محبت من به تو شفیع من نزد توست».

اگر معرفت دائمی به خداوند داشته باشیم، دائماً به او پناهنده می شویم

نماینده مجلس خبرگان اظهار داشت: اگر علاقه به خداوند در دل جوان باشد به دلیل حرکت مضاعفی که جوان نسبت به افراد مسن دارد می تواند بسیار اثرگذار باشد، از طرفی هم جوان اگر خداوند را گم کند آنوقت به عشق های مجازی روی می آورد، چون محبوب خود را نشناخته به جاهای دیگر می رود، امام سجاد(ع) می فرمایند به دلیل شناختی که از خداوند داریم بازگشت ما از سمت خدا به جاهای دیگر امکان ندارد.

وی در ادامه بیان داشت: فلاسفه می گویند هر حرکتی مرکب از 2 چیز است، یکی نارضایتی از وضعیت فعلی و دیگری رضایت به وضعیت بعدی، گاهی انسان از پله پایینتر به بالاتر می رود، اما گاهی هم از پله بالا به پایین می آید، وقتی انسان از پایین به بالا می رود که هم وضع پله پایین را خوب نداند و هم وضع پله بالاتر را بهتر بداند، کسی که خداوند را بشناسد از سمت خدا به جای دیگر حرکت نمی کند، چرا که انگیزه ای برای این کار ندارد و وضع بهتری را در جای دیگر نمی بیند.

آیت الله مهدوی ابراز داشت: اگر معرفت دائمی به خداوند داشته باشیم، دائماً هم به او پناهنده می شویم، اعراضهای موقتی هم داریم که به آن تقیه می گویند، در اینجا اعراض تقیه ای وجود ندارد، اعراض تقیه ای اینست که شخص در جایی گرفتار شده و ناچار است تا از خدای خود اعراض کند در غیر اینصورت او را خواهند کشت، این اظهار عدم اعتقاد در اثر اجبار ، غیر واقعی است، وقتی دل انسان چیزی را قبول کرد دیگر نمی تواند آن را انکار کند و انکار آن تنها ظاهری است./869/201/ب2

ارسال نظرات