۰۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۴
کد خبر: ۵۳۳۵۹۶

آخرالزمان به روایت هالیوود

مشتری مسائل فلسفی در سینما داغ‌تر از کتاب‌هایی است که در این زمینه به چاپ می‌رسد. این نکته را از مقایسه میزان فروش فیلم‌های فلسفی همچون تلقین کریستوفر نولان با آثار برخی از موثرترین فیلسوفان غرب می‌توان پی برد.
هالیوود، سینما

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، کمتر مذهبی را می‌توان پیدا کرد که اعتقادی به مسئله منجی نداشته باشد، به خصوص امروز که معنویت‌های کاذب سراسر دنیا را فراگرفته است، می‌توان این مسئله را در عرفان‌های باطل جستجو کرد که امیدی است برای آینده افراد ناامید و گره خورده در پیچ و تاب تاریخ تا شاید روزنه به سوی آینده پیدا کنند.

به همین دلیل نمی‌توان مسئله آخرالزمان را ندید و از طرفی دامنه تاثیر کارگردان به مراتب بیشتر از خطیب یا تئوریسین اندیشه‌های دینی است، حتی مشتری مسائل فلسفی در سینما داغتر از کتاب‌هایی است که در این زمینه به چاپ می‌رسد. این نکته را از مقایسه میزان فروش فیلم‌های فلسفی همچون تلقین کریستوفر نولان با آثار برخی از موثرترین فیلسوفان غرب می‌توان پی برد.

چرا توجه به سنیمای راهبردی مهم است

سینما این اختیار را از مخاطب می‌گیرد و از طریق فیزیک مجسم (کانکریت) به او توان تحلیل می‌دهد. شکل و شمایل شاهزاده‌ای که «لورنس اولیویه» در فیلم «شاهزاده و دختر رقاصه» ارائه می‌کند، همان است که بر پرده است. شاهزاده «اولیویه» و رقاصه «مارلین مونرو» است. حال از بیننده توان تجسم این دو به هر شکل دیگر ستانده شده است. اما این شکل و شمایل مستبد، کارهایی می‎‌کنند و دارای گفتارهایی هستند که می‌توانند روانکاوی شوند، تحلیل و بررسی گردند تا کنه دورن آنها برملا گردد و فرآیند محتوایی این فیلم را آشکار سازد. (1)

نگاه راهبردی با نگاه به آستانه بسیار متفاوت است، زمانی که آینده نگری و هدف گذاری‌ها مشخص شود، نیروها توان و انگیزه فعالیت را پیدا می‌کنند و از مهارت‌های کسب شده برای اقدام و عمل به خوبی استفاده می‌کنند. از اینجا افرادی که دارای نگاه استراتژیک به مسائل هستند با افراد دیگر معلوم می‌شود که یک روند روتین و عادی در کارها باعث روزمرگی می‌شود و دیگر توان نقش‌پذیری و تلاش را ندارند و مانند مردگانی متحرک در تلاش برای زندگی امروز خویش هستند.

سینما دارای سه بخش است: هنر، رسانه و صنعت. هر چند هر سه وجه در هم تنیده شده و لزوما نمی‌توان گفت که یک فیلم تنها یک وجه را دارد، بلکه این روزها کارگردانان در تلاش هستند تا هر سه وجه را با هم داشته باشند، هر چند گاهی اسیر مادیات می‌شوند و از سفارت استرالیا یا از سرمایه دار اماراتی کمک می‌گیرند تا بودجه ساخت فیلم را به دست بیاورند. از طرفی هم کیفیت فیلم را متناسب با گیشه تهیه می‌کنند تا اثر فروخته شود.

سینمای منجی گرا و چرایی پرداختن به آن

در هر دینی که انسان سیر می‌کند، قسمت مهمی از بحث را به آینده ای اختصاصی داده است که هنوز نیامده است، این هدف گذاری نشان از اهمیت مسئله منجی در آینده ای است که بناست این دین را به سمت روشنایی و عظمت ببرد، از این رو بسته به استدلال هایی از درون ادیان گوناگون بیرون می آید، پی به حقیقت کلام آنها می بریم و شاهدیم تا این سیستم را با ادله و اثبات بپذیریم، در زرتشت، مسیحیت، یهود و اسلام هر کدام منجی هست.

حال تصور کنید که قرار است برای نسلی بخواهیم تبلیغ کنیم و درباره امام زمان سخن بگوییم، ذهن این نسل به سمت بتمن، آخرین بادافزار، آپوکالیپس و ... می رود و قانع کردن این ذهن که با تصویر سازی تخریب شده است، بسیار سخت و طاقت فرسا خواهد بود

سینمای ایران و مسئله منجی

امیدی به قبل از انقلاب نبود، کارگردانان متعهد به کثرت اقلی که امروز دیده می‌شود، نبود. اما لمپنیسم آنقدر به اوج خود رسیده بود که جایی برای تحلیل محتوایی بسیاری از آثار نمی‌ماند، ایران بود و سفر سنگ و یک دنیا حرف پشت این اثر فاخر. اما باز نکته اینجاست که بعد از انقلاب اسلامی چه کردیم، روند سابق فیلمفارسی به یمن حضور چند ده کارگردان با شیوه‌های جدیدی ادامه داشت، خودفروشی رنگ عوض می کرد و به وطن فروشی می‌رسید. اما مسئله انتظاری است که ما از انقلاب اسلامی داشتیم.

سینمای آمریکا و سینمای منجی گرا

الف) آخرین بادافزار

آخرین کنترل کننده باد (The Last Airbender)، فیلم اکشن ماجراجویانه-فانتزی آمریکایی با نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی ام. نایت شیامالان است. این فیلم بر اساس فصل اول مجموعه پویانمایی شبکه نیکلودئون با عنوان آواتار: آخرین باد افزار ساخته شده است. در این فیلم بازیگرانی همچون نوآه رینگر، نیکولا پلتز، دو پتل، شان طوب، کاترین هوتن و جکسون رادبون ایفای نقش می‌کنند.

نخستین نمایش این فیلم در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۰، در نیویورک بود و سپس توسط پارامونت پیکچرز در تاریخ ۱ ژوئیه ۲۰۱۰ در دیگر مناطق اکران شد. از این دست فیلمها بسیار در ساختار سینما دیده شده است، مانند آواتار اثر جیمز کامرون و ... البته این فیلم با نگاهی تبتی و پیوسته در میانه میدان تناسخ سعی دارد تا طول عمر منجی را با دو دلیل تجربی پاسخ دهد: اول این که انسانهایی به دنیا می‌آیند و در تلاش هستند تا دنیا را به صلح ختم نمایند و موفق نمی شوند ولی دوباره روح این فرد در انسان دیگری می‌رود و وظیفه کاهنان معابد تبت شناسایی فردی است که روح منجی قبلی در وی حلول کرده است، لذا امتحانات گسترده‌ای از کودکانی می‌کنند که از سراسر جهان پیدا کرده اند و سرانجام قوم آتش سعی دارد تا افرادی را که به هر چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش تسلط دارد را بازداشت کند و بکشد، لذا آنگ شخصیت اصلی داستان را در گلوله یخی محبوس می‌کنند تا گرفتار قوم آتش نیفتد.

ب) مردان ایکس، آپوکالیپس

مردان ایکس: آپوکالیپس (X-Men: Apocalypse) یا مردان ایکس: آخرالزمان به کارگردانی برایان سینگر و فیلم‌نامه‌نویسی سیمون کینبرگ است، این فیلم بر اساس مجموعه کتاب‌های مصور مردان ایکس کمپانی مارول کامیکس ساخته شده است و به دنباله‌ای بر فیلم‌های مردان ایکس: کلاس اول و مردان ایکس: روزهای گذشته آینده است و به عنوان نهمین قسمت در مجموعه فیلم‌های مردان ایکس به شمار می‌رود. در این فیلم بازیگرانی همچون جیمز مک‌آووی، مایکل فاسبندر، اسکار آیزاک، جنیفر لارنس، رز بیرن، نیکولاس هولت، الیویا مان، ایوان پیترز، لوکاس تیل، سوفی ترنر، الکساندرا شیپ، تای شرایدن و کدی اسمیت-مک‌فی ایفای نقش می‌کنند. اولین نمایش مردان ایکس: آپوکالیپس در ۹ مه ۲۰۱۶ و در شهر لندن بود و سپس توسط فاکس قرن بیستم در تاریخ ۲۷ مه ۲۰۱۶، به صورت سه‌بعدی و آی‌مکس در آمریکای شمالی اکران شد.

شاید اگر یک انسان شیعه بخواهد تا بنابر روایات شیعه هنگامه ظهور حضرت حجت را تصویرسازی کند، دست بر آستان روایات با دقتی که این فیلم دارد، نتواند آنها را برشمارد. شخصیت منفی این قسمت از فیلم مردان ایکس فردی به نام ان صباح النور است، وی سالها در غیبت به سر می‌برد و در نهایت تلاش می کند تا بر مردم سیطره پیدا کند، جالب اینجاست که وقتی می‌خواهد ظهور خود را اعلام کند به مانند روایات شیعه با استفاده از تله پاتی به همه مردم اعلام ظهور می‌کند و درخواست می کند تا به قیام وی بپیوندد.

او دارای قدرت های ماورائی است و معلوم نیست از کجا آورده است و دیگران را با همین قدرت ها اغوا می کند و در نهایت به دنبال تخریب دنیا و ساختمان تمدنی ویرانه برای خود است. در نهایت نیز مردان ایکس با اتحادی دوباره وی را شکست می دهند و اجازه برپایی حکومت را به این انسان ظالم نمی دهند.

کلام آخر

سینمای آخرالزمان گرا سال‌هاست مشغول فیلمسازی است و از آخرالزمان طبیعی تا ظهور را در نماهای مختلف به تصویر کشیده است. فیلم 2012، ارباب حلقه‌ها و ... نمونه‌های معروفی است که به آن توجه شده است. امروز نیز گریزی است تا برای مفهوم شناسی، مسئله یابی و پیشگیری بایستی دست به دامان هنر هفتم شد تا بتوان گفتمان خود را فراگیر سازیم و فیلم‌های موفق زیادی نیز گواه بر تاثیر این صنعت است. /۸۸۱۷۰۲/س

علی اصغر سیاحت هویدا، پژوهشگر حوزوی

پاورقی

(1)؛ رفیعا، بزرگمهر، ماهیت سینما، جلد اول، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1389، ص19

(2)؛ نای، جوزف، آینده قدرت، ترجمه احمد عزیزی، نشر نی، تهران، 1392، ص 43

منابع

  1. منوریان، دکتر عباس، تفکر استراتژیک: مفهوم، عناصر و مدل ها، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1394
  2. رفیعا، بزرگمهر، ماهیت سینما، جلد اول، انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم، تهران، 1389
  3. نای، جوزف، آینده قدرت، ترجمه احمد عزیزی، چاپ دوم، نشر نی، تهران، 1392
  4. امین خندقی، جواد، آخرالزمان و آینده گرایی سینمایی، چاپ اول، نشر ولاء منتظر، 1391
  5. راودراد، اعظم، جامعه شناسی سینما و سینمای ایران، نشر دانشگاه تهران، 1392
  6. پولتی، ژرژ، سی و شش وضعیت نمایشی، ترجمه سیدجمال آل احمد و عباس بیاتی، نشر سروش، چاپ چهارم
ارسال نظرات