۰۵ دی ۱۳۹۷ - ۱۷:۱۱
کد خبر: ۵۹۱۱۰۶

تکنولوژی و زندگی شهری مدرن در بوته نقد

تکنولوژی و زندگی شهری مدرن در بوته نقد
تکنولوژی شاید مهم‌ترین عامل ایجاد دگرگونی اجتماعی و فرهنگی باشد. در یک جامعه پیشرفته، احتمال رخداد دگرگونی سریع تکنولوژیکی بیشتر است.
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، شهرنشینی و فرهنگ شهری، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان اجتماعی بوده و از قدیم الایام درباره زندگی آرمانی صحبت‌های بسیاری شده است.
 
مفاهیمی، چون مدینه فاضله و آرمانشهر ناشی از طرح گذار از زندگی‌های بسیط قبیله‌ای و روستایی به سمت زندگی‌های پیشرفته و ساختارمند در اندیشه‌های عالمان گذشته و معاصر تاریخ بوده است.

از جمله این مفاهیم اجتماعی که اتفاقا با نگاه آسیب شناسانه توانسته روشنگری مناسبی در راستای شهری سازی جوامع انسانی نماید، مفهوم گماینشافت و گزلشافت است.
 
گماینشافت و گزلشافت

مفاهیم گماینشافت و گزلشافت را جامعه شناس آلمانی، فردیناند تونیس ساخته و پرداخته است تا دو نوع روابط اجتماعی را از یکدیگر تفکیک کند. در اصطلاح عام، گماینشافت نشان دهنده اشتراک اجتماعی و گزلشافت نمایانگر جامعه است.

روابط گماینشافت با پیوند‌های نزدیک، صمیمانه و شخصی، علاقه صمیمانه به رفاه همدیگر و همکاری و اعتماد متقابل، مشخص می‌شوند. اما روابط گزلشافت بر رقابت، نفع شخصی، کارایی، پیشرفت و تخصص مبتنی اند. تونیس بر این باور بود که با افزایش شهرگرایی، روابط گزلشافت یعنی رقابت جویانه و انتفاعی گسترش می‌یابند.

شروط زندگی شهری

جامعه شناسانانی، چون دورکیم، رد فیلد و تونیس، انتقال از زندگی روستایی به زندگی شهری را در سده بیستم مورد بررسی قرار دادند. آن‌ها چنین انتقالی را دارای پیامد‌های ناخوشایند فراوانی تشخیص دادند و معتقد بودند که در این انتقال، روابط غیرشخصی جانشین روابط شخصی می‌شوند و در نتیجه، نظم و نظام جامعه، در معرض ازهم‌گسیختگی قرار می‌گیرد.
 
در همین خصوص، برخی از اندیشمندان علوم اجتماعی، شش شرط را برای شهرنشینی ذکر کرده اند، نخست باید تقسیم کار و مشاغل تخصصی وجود داشته باشند. دوم، سازمان اجتماعی باید بر پایه شغل و طبقه اجتماعی استوار باشد و نه بر پایه روابط خویشاوندی. سوم اینکه نهاد‌های رسمی دولتی باید بر پایه تقسیمات کشوری و نه بر مبنای محدوده‌های خانوداگی به وجود آمده باشند. چهارم، یک نظام بازرگانی و پیشه وری باید پدیده آمده باشند. پنجم، وسایل ارتباطی و موسسات خدماتی باید برقرار شده باشند و شرط ششم اینکه تکنولوژی معقولی باید به وجود آمده باشد.

منطق دگرگونی‌های فرهنگی

اما برای بررسی تغییرات و انتقال زندگی‌های سنتی به مدرن و نقش و تاثیر تکنولوژی در این تحولات، لازم است که منطق دگرگونی‌های فرهنگی اجتماعی را به درستی درک نماییم. هرچند که مردم عموما از رها کردن سنت‌ها ارزش‌ها و رسوم کهن و پذیرش ارزش‌های تازه به جای آن‌ها کراهت دارند، اما هیچ فرهنگی نیست که طی یک دوره زمانی، هیچ دگرگونی را پذیرا نشده باشد.
 
روش‌ها و درجه این دگرگونی، البته که متفاوتند. هرگاه عناصر و مجموعه‌های فرهنگی تازه‌ای در یک فرهنگ پدیدار شوند و بر اثر آن، محتوا و ساختار آن فرهنگ دگرگون شوند، دگرگونی فرهنگی پدید می‌آید. مقاومت در برابر این دگرگونی، زمانی به آشکارترین صورت بروز می‌کند که این دگرگونی مستلزم انحراف شدید از ارزش‌های سنتی و رسوم جامعه باشد.
 
اما در رابطه با علل و عوامل دگرگونی فرهنگی و اجتماعی باید اشاره نمود که تکنولوژی شاید مهم‌ترین عامل ایجاد دگرگونی اجتماعی و فرهنگی باشد. در یک جامعه پیشرفته، احتمال رخداد دگرگونی سریع تکنولوژیکی بیشتر است. هرگاه دگرگونی تکنولوژیکی شتاب می‌گیرد، انتظار می‌رورد که آهنگ دگرگونی فرهنگی آن جامعه نیز تشدید شود.

صنعتی سازی فرهنگ

اما تکنولوژی چگونه و طی چه فرآیندی جوامع انسانی را در می‌نوردد و سوال اساسی‌تر اینکه چه تفکر و ایده‌ای در پدیده تکنیک و تکنولوژی نهفته است که قدرت اعمال تغییرات را به آن بخشیده است؟ پاسخ این سوال نیز با مطالعه پدیده صنعت فرهنگ که گئورک زیمل مطرح کرد، قابل توجیه و ارزیابی است.

یکی از مشخصه‌های اصلی جامعه مدرن، صنعتی سازی فرهنگ است. با تسلط رسانه‌هایی همچون فیلم و تلویزیون در قرن بیستم، به جای اینکه مردم خودشان خالق سرگرمی هایشان باشند، صنعت فرهنگ آن‌ها را برای بخش عمده جمعیت به صورت انبوه، طراحی و تولید می‌کند.

این صنعت از شرکت‌های مختلط سودمحور، مانند استودیو‌های هالیوود و موسسات انتشاراتی بزرگ تشکیل شده است. چون صنعت فرهنگ محصولات استانداردی را برای هرگوشه بازار تولید می‌کند، برای هرمصرف کننده چیزی در نظر گرفته شده تا هیچ کس نتواند از زیر مصرف این محصولات بگریزد. هرکس باید (گویی به طور خودکار) هماهنگ با سطحی که از پیش برایش تعیین شده رفتار کند و از این محصولات انبوه، آنچه را که مخصوص آدم‌هایی از سنخ اوست، برگزیند.

آنچه تلویزیون و دیگر رسانه‌های جمعی به ما عرضه می‌کنند، چیز جدید یا تفکر برانگیزی ندارد و فقط با هدف فروش تولید شده و نه ترغیب ما برای تفکر و تامل. فقط سرگرمی است نه چیزی بیشتر از آن. وقتی تولیدکنندگان محصولات فرهنگی فکر کنند که به فرمول موثری فروش بیشتر دست یافته اند، دیگر دست از آن برنمی دارند، زیرا می‌دانند که تکرار آن پرسود نخواهد بود.

فرهنگ با هدف سودآوری

از این دیدگاه، «فرهنگ» در سراسر قرن بیستم و تا حد زیادی امروز، با هدف سودآوری، تولید، پردازش و بسته بندی می‌شود و به ما فروخته می‌شود. فعالیت‌های فرهنگی روزمره ما، مانند خواندن روزنامه، مجله و کتاب و تلویزیون نگاه کردن و سینما رفتن همگی به طور کامل تحت تاثیر صنعت فرهنگ هستند، اگر نگوییم کاملا و به وسیله آن شکل می‌گیرند، این فرانید به تولید بی پایان محصولاتی کاملا کلیشه‌ای منجر می‌شود.

وقتی به سینما‌های چندسالنه می‌رویم یا تلویزیون را روشن می‌کنیم، ممکن است فکر کنیم که قدرت انتخاب فراوانی داریم، اما در واقع اینگونه نیست و قدرت انتخاب واقعی بسیار اندک است. وقتی همه چیز بر اساس استاندارد خاصی طراحی می‌شود، وقتی همه مسابقه‌های اطلاعات عمومی مثل هم هستند و وقتی همه فیلم‌های رمانتیک شبیه همدیگرند، چگونه می‌توان از قدرت واقعی صحبت کرد؟

حتی مهم‌تر از آن، محصولات صنعت فرهنگ عموما به گونه‌ای ساخته می‌شوند که گریز از آن‌ها را ناممکن سازد. در جهان معاصر صنعت فرهنگ به روش‌های زیادی می‌تواند نیازی در ما ایجاد کند که خواسته خود آن است، حتی اگر قبلا هزاران بار همان چیز را تجربه کرده باشیم. مهمترین کاری که تبلیغات می‌کند این است که ما را قانع می‌کند از همان چیزی که قبلا مصرف کرده ایم، باز هم بیشتر و بیشتر بخواهیم.

نتیجه گیری بحث

در جمع بندی بحث می‌توان چنین بیان کرد که تکنولوژی، ابزار عده‌ای از انسان‌ها برای ابزارسازی انسان‌های دیگر است تا سود بیشتر را در سایه مصرف زدگی سایرین بدست آورند. به تعبیر گرامشی، سرمایه داری با هژمونی و سرکوب رضایتمندانه و نرم، انسان‌ها و جوامع را به بردگی در می‌آورد.
 
در این میان منطق دین نیز در استفاده از ابزار دنیوی، مدیریت آن‌ها در راستای خدمت بیشتر و عبودیت حداکثری است که به نوعی باعث به بند کشیده شدن ابزار توسط اراده انسانی می‌شود. عدالت و تعادل در مواجهه و استفاده از تکنولوژی، پرهیز از افراط و تفریط در بهره بردن از ساخت بشری، رشد عقلانی و پیشرفت و آبادانی مادی و معنوی اجتماعی را در پی خواهد داشت. /999/د101/س

علیرضا محمدلو
پایگاه اینترنتی فقه حکومتی وسائل
ارسال نظرات