۲۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۷:۴۳
کد خبر: ۶۷۶۴۹۴
حجت‌الاسلام هدایت مطرح کرد؛

مقابله با فمینیسم با ارائه تصور صحیح از جایگاه زنان

مقابله با فمینیسم با ارائه تصور صحیح از جایگاه زنان
کارشناس امور فرهنگی و تربیتی گفت: فمینیسم بر اساس یک تصور سطحی نگرانه نسبت به مفاهیم دینی آمد شعارهای غلطی را مطرح کرد که ما طالب برابری حقوق زنان هستیم!
اشاره: یکی از جریان‌های مهمی که در دوران معاصر و به‌خصوص پس از رنسانس به‌وجود آمد، به دنبال افزایش تساوی و برابری مطلق میان مردان و زنان بود. این جریان فارغ از بررسی فلسفه‌های تفاوتی که ادیان میان مردان و زنان می‌گذاشتند به نفی تمام این رفتارها می‌پرداختند که بعضاً نتیجه تندروی و افراط مسیحیت رهبانی بود؛ اما این جریان در مقابل اسلام نیز ایستاد و با دستمایه گرفتن مفاهیم و الفاظ سطحی، متوجه معنا نشدند.

به همین جهت خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام محمدهادی هدایت، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس امور فرهنگی، به بررسی جایگاه و نقش زن در اسلام و جامعه غربی پرداخت.

رسا ـ نقش زن در اسلام و جایگاهی که اسلام برای زنان قائل است چیست؟

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا... این سنخ آیات بیان می‌کند که خداوند متعال انسان را آفریده است و بحث جنسیت زن و مرد از عوارض رشد اختیاری انسان در صحنه زندگی دنیا است. پس علاوه بر این، طبق آیه اول سوره نساء و هم چنین آیه ۲۱ سوره روم، خداوند متعال ما را از یک نفس واحد آفریده و از این نفس واحد زوج و زوجیت پدید آمده است.
 
برای مقابله با فمینیسم باید تصور صحیح از جایگاه زنان ارائه شود

مسأله بعدی این است که زن مظهر چیست؟ هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ. در اینجا سؤال پیش می‌آید که مرد و زن مظهر چه چیزی هستند؟ برای اینکه این نفس بتواند رشد کند، اسماء الهی را به دو بخش در وجود این نفس واحد تجلی داده است؛ بخش اسماء جمالی و بخش اسماء جلالی.

بخش اسماء جمالی، زن نام گرفت و بخش اسماء جلالی مرد شد. طبق آیات قرآن وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً و این زوجیت پدید آمده است که ثمره آن سکون و آرامش است که در اینجا باید بگوییم که آرامش با آسایش فرق می‌کند؛ چرا که آرامش یک امر روحی است. این‌ها به واسطه پیوند ازدواج، به رشد اختیاری می‌رسند.

به این معنا که اسماء جمالی در قالب مرد، باعث تکمیل اسماء جلالی او می‌شود و اسماء جلالی مرد نیز اسماء جمالی زن را تکمیل می‌کند و ثمرۀ این سلوک خانوادگی و یا سلوک اجتماعی، تبدیل شدن به انسان کامل می‌شود؛ بنابراین سلوک در اسلام، سلوکی اجتماعی است و پایه سلوک اجتماعی، سلوک خانوادگی است.

یعنی سلوک اجتماعی از سلوک خانوادگی آغاز می‌شود. همیشه این سؤال را مطرح می‌کنیم که چرا ما با هم‌دیگر یک جبهه واحدی را تشکیل می‌دهیم؟ از کجا هسته آن جبهه واحد و امت واحد شروع می‌شود؟ از خانواده شروع می‌شود و هستۀ اصلی خانواده، زن و شوهر و یا مرد و زن هستند و اینکه مرد و زن در کنار هم دیگر قرار می‌گیرند، یک امر تکوینی خلقتی الهی است که خداوند متعال، اصلاً این دو وجود را این گونه آفریده است که به هم نیازمند هستند.

سر نیاز این‌ها چیست؟ چون مظهر دو بخش از اسماء الهی هستند و این دو بخش هم دیگر را رشد می‌دهند و کامل می‌کنند. از اینجا ما به آن عمق عظمت زن راه پیدا می‌کنیم. از دامن زن، مرد به معراج می‌رود چه معنایی دارد؟ یعنی این مردی که قرار است سلوک کند، کاملاً وابسته به یک مربی، به نام مربی زن است که به واسطه اسماء خاصی که خداوند متعال در این زن قرار داده، این مرد قرار است سلوک کند.

نکته بعد این است که اصلاً نوع شخصیتی که خداوند متعال برای زن قرار داده با توجه به آن اسمائی که دارد، آن شخصیت پرده نشین و باطنی است. به قول حافظ که می‌گوید:
 
برای مقابله با فمینیسم باید تصور صحیح از جایگاه زنان ارائه شوددر کار گلاب و گل حکم ازلی این بود          کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
 
خداوند متعال، جریان رابطه این دو را، جریان مظهریت اسم ظاهر و اسم باطن قرار داده است؛ یعنی خداوند متعال زن را مظهر اسم باطن قرار داده و مرد را مظهر اسم ظاهر قرار داده است. این اسم ظاهر برای اینکه رشد کند، کاملاً وابسته به آن اسم باطن است و آن اسم باطن، او را تربیت می‌کند.

حضرت امام (ره) واقعاً جملات عجیبی درباره مقام زن دارند. در جایی می‌فرمایند که سعادت و شقاوت کشور‌ها وابسته به وجود زنان است. حضرت آقا، در مراسم خطبه عقدی که در مطلع عشق در خردادماه سال ۱۳۷۲ می‌فرمایند که زنان بدانند که اگر زنی، عقل و هوش به خرج دهد، مرد را اداره خواهد کرد. خداوند طبیعت زن را به گونه‌ای آفریده است که اگر زن و مرد، طبیعی و سالم باشند و زن عاقل باشد، کسی که در دیگری بیشتری نفوذ دارد، زن است.

در همین جا دو حکمت نهج البلاغه را می‌توان در کنار هم قرار داد که چگونه قرار است زن، مرد را مدیریت الهی کند و او را رشد بدهد. در حکمت ۶۱ نهج البلاغه، امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرمایند: «الْمَرْأَةُ عَقْرَبٌ حُلْوَةُ اللَّسْبَةِ؛ زنان عقرب هستند، اما نیش آن‌ها شیرین است.» امکان دارد با همین یک جمله برخی‌ها به زنان حمله کنند که امیرالمؤمنین شما را عقرب می‌داند و شما نیش می‌زنید و اذیت می‌کند و وجود شما آزار دهنده است.

جریان فمینیسم به قول شهید مطهری خود روضه می‌خواند و خودش برای خودش می‌گرید. می‌گویند امیرالمؤمنین ما را عقرب نامیده است و اصلاً اسلام ارزش و مقام زن را در این جایگاه می‌داند که زنان نواقص العقول هستند و ... پس بنابراین برای نجات دادن زنان از این جریانات، به ایجاد جریانی ضد اسلامی می‌پردازیم.

حال، این حکمت ۶۱ نهج البلاغه را اگر در کنار حکمت ۱۱۹ قرار دهیم که می‌فرماید: «مَثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ الْحَیَّةِ لَیِّنٌ مَسُّهَا وَ السُّمُّ النَّاقِعُ فِی جَوْفِهَا یَهْوِی إِلَیْهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ وَ یَحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ؛ دنیا مانند مار می‌ماند که ظاهر آن نرم، خوش خط و خال؛ اما باطن آن سمی خیلی خطرناک است و هر آدم نپختۀ جاهل به سمت آن می‌رود و آدم‌های عاقل پخته از او فرار می‌کند.» اگر این دو را در کنار هم بگذاریم و حد وسطی بیاوریم که نیش عقرب، زهر مار را خنثی می‌کند و پادزهری برای نیش مار است، متوجه می‌شویم که نکته امیرالمؤمنین چیست.

انسانی که ازدواج نکرده است و هنوز آن پختگی ازدواج را ندارد، نگاهش به دنیا، اسراف، تبذیر و زیاده روی در دنیاست. آن زن است که خرج مرد را مدیریت می‌کند و سعی می‌کند این خرج به درستی به کار گرفته شود. فرزندانی که این زن برای مرد تربیت می‌کند، می‌توانند یک محل سرمایه گذاری درست دنیایی مرد باشند و خرج را به سمت پرورش فرزندان سالم، اقتصادش را سمت و سو بدهد تا بعضی از خرج‌هایی که مرد‌های مجرد انجام می‌دهند.
 
برای مقابله با فمینیسم باید تصور صحیح از جایگاه زنان ارائه شود
ما در اساتید خودمان این را دیده‌ایم که استاد هرچقدر سلوک کند، وقتی ازدواج نکرده، یک نپختگی‌هایی دارد که آن جوانی که هنوز آن سلوک را نکرده، ولی در دوره جوانی ازدواج کرده است، آن نپختگی‌ها را ندارد که آن استاد بزرگ محاسن سفید، هنوز به خاطر ازدواج نکردن، آن نپختگی‌ها و رفتار‌های خاص را ادامه می‌دهد.

پس جایگاه اصلی زن، در فضای آفرینش، جایگاه کاتالیزور و یا زمینه ساز برای سلوک بیشتر برای رشد جامعه است. اینکه رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَىٰ کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى خداوند هر چیزی را خلق و هدایت آن را به سمت خود قرار داده، جایگاه این هدایت‌گری عملی در صحنه زندگی، وظیفه زن است.

وقتی امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا، ازدواج کردند و پیامبر اکرم (ص) وارد بر این‌ها شد و حضرت بر این‌ها خندیدند و فرمودند مرج البحرین یلتقیان که دو دریا بهم پیوند خوردند، حضرت رو کردند و به امیرالمؤمنین فرمودند فاطمه من را چگونه می‌بینی و حضرت فرمودند نعم العون علی طاعة الله، فاطمه بهترین یاری‌گر من برای رسیدن و سلوک و طاعت الهی است.

رسا ـ درحال حاضر نقش زن در جنبش‌های فمینیستی که بدان اشاره کردید و جایگاه دقیق زنان در جوامع غربی چیست؟

جنبش‌های فمینیستی به دلیل عدم درک صحیح از جایگاه زن در اسلام، پدید آمدند. این‌ها خودشان روضه می‌خوانند و خودشان برای روضه خود گریه می‌کنند و وقتی به این‌ها گفته می‌شود که این روضه‌ای که خواندید بر پایه خیالات و اوهام شما و عدم درک صحیح از جایگاه عظیم زن در اسلام بود.

اگر شما این جایگاه را در بحث حجاب و هم در بحث مسائل معارفی زنان و آن چیزی که در قرآن کریم و نهج البلاغه و سخنان اهل بیت آمده، اگر به درستی تصویر سازی بشود، دیگر نیازی به هیچ جنبش فمینیستی نیست. در جنبش فمینیستی شعار اصلی آن‌ها همین مساوی بودن حقوق زنان و مردان است و اینکه اسلام به نوعی در حق زنان ظلم کرده و به دنبال نگاه برتری طلبانه و نگاه سوء استفاده از زنان است.

این نگاه آن‌ها در حالی است که اگر ما مقداری دقت کنیم متوجه می‌شویم که این مسأله برعکس اتفاق می‌افتد. وقتی که حضرت مادر مریم (ع) و همسر عمران، دختری را تقدیر می‌کند و دختری به دنیا می‌آورند این جمله را می‌فرماید که دختران به مرتبه پسران نمی‌رسند. در مرتبه قرب و سلوک، زنان زودتر به سلوک می‌رسند.
 
برای مقابله با فمینیسم باید تصور صحیح از جایگاه زنان ارائه شود

حضرت آیت الله جوادی آملی ذیل همین آیه این موضوع را مطرح می‌کند که مفصل آن در کتاب زن در آیینه جمال و جلال بیان می‌شود. زنان استعداد رشد، سلوک و قرب بیشتری نسبت به مردان دارند از این جهت است که، چون زودتر هم می‌توانند به این مرتبه برسند، می‌توانند دستگیری کنند و واسطه‌ای بشوند تا اسباب رشد و سلوک را برای مردان فراهم بسازند.

نردبام ابتدا باید خودش به پشت‌بام برسد تا دیگران را بتواند بدان جا برساند. اگر قرار است که زن مربی الهی مردان باشد، طبق آن چیزی که در روایات و کلمات بزرگانی مانند امام خمینی (ره) است که از دامن زن، مرد به معراج می‌رود. خودش باید زودتر برساند. خیلی جالب است که بدانید زمانی که پسر‌ها دارند بازی می‌کنند، دختر‌ها سر سجاده دارند عبادت می‌کنند. دختران در ۹ سالگی به علت رشدی که برایشان ایجاد شده و پسرها، چون هنوز این رشد معنوی را ندارند و این قابلیت را ندارند، خداوند تکلیفی را از آن‌ها نمی‌خواهد.

این مسأله نشان می‌دهد که استعداد معنوی زن‌ها بالاتر از مرد‌ها است و ما عملاً این موضوع را در مجامع معنوی می‌بینیم که در جلسات تعداد زنان از مردان بیشتر است. بیان اینجاست که، چون جریان فمینیستی بر اساس یک تصور سطحی نگرانه نسبت به مفاهیم دینی و مفهوم مرتبط با زنان است، آمدند شعار‌های غلطی را مطرح کردند که ما طالب برابری حقوق زنان هستیم.

در اسلام تساوی وجود ندارد؛ بلکه عدالت است که جای بحث زیادی دارد. اصلاً شعار تساوی حقوق زنان و مردان غلط است؛ بلکه عدالت میان زن و مرد درست است. بعضی از جا‌ها لازمۀ این عدالت این است که مرد‌ها بحث مادی‌شان بیشتر باشد. شهید مطهری تمام این مطالب را در کتاب زن و مرد بیان کرده است.

در آنجا شهید مطهری بیان می‌کند که واضح است معیشت زن بر عهده مردهاست و مرد‌ها قرار است که نان‌آور خانواده باشند. وقتی نان آوری خانه با مرد‌ها باشد، طبیعتاً جیب مرد باید پر باشد تا بتواند خدمت رسانی به زن داشته باشد. خداوند متعال زن را نان آور قرار نداده؛ چون مسؤولیت عاطفی و مسؤولیت محبت و عشق ورزی را به آن‌ها داده است.

طبیعتاً وقتی زن خیالش از اقتصاد و معیشت خانه راحت باشد، به محبت و عواطف و عشق شروع می‌کند؛ بنابراین در بحث ارث و یا بحث دیات، مسائل مادی مرد‌ها بیشتر از زنان است؛ اما در یک سری مسائل دیگر، زنان بر مرد‌ها می‌چربند. برای مثال در بعضی از تکالیف، برخی از آن‌ها از زنان برداشته شده و بر مردان نهاده شده. برای مثال فریضه جهاد.

یا در ادامه بعضی از مسائل سختگیری‌هایی که بر مرد‌ها شده، بر زن‌ها نشده؛ برای مثال مسجد رفتن برای زنان آن‌چنان نیاز نیست، ولی اگر مردان بدون دلیل مسجد را ترک کنند، خیلی از روابط دینی با آن‌ها کاهش می‌یابد. بیان من اینجاست که اسلام بر اساس عدالت رفتار کرده است و این‌ها آمده‌اند شعار غلط تساوی را مطرح کرده‌اند.
 
برای مقابله با فمینیسم باید تصور صحیح از جایگاه زنان ارائه شود

رسا ـ شیطان چگونه از زنان به عنوان ابزار دشمنی خود استفاده می‌کند؟

موجودی که استعداد قوی معنوی دارد. عواطف و احساسات قوی دارد و این عواطف و احساسات در جهت معنویت و درست و قرب الهی به کار برود، سرعت سلوک را بالاتر می‌برد. طبیعتاً شیطان می‌تواند از همین ابزار در جهت منفی استفاده کند؛ یعنی همانطور که زنان سرعت رشد و سلوکشان؛ به دلیل عواطف و محبت و احساساتشان بالاتر است، می‌تواند سرعت تنزل و انحراف را بالاتر ببرد.

به خاطر وجود همین عشق و عواطف، زودتر تصمیم‌های غلط می‌گیرند؛ بنابراین در برخی از عبارت‌های نهج البلاغه، امیرالمؤمنین به خاطر همین مسأله این موضوع را گوش‌زد می‌کند که در وادی وسوسه شیطان و یا تحریکات سیاسی و اجتماعی دشمن، زن‌ها امکان دارد عاطفی و احساسی عمل کنند.

برای مثال آن چیزی که در جنگ جمل اتفاق افتاد و برای خواص و نزدیکان پیامبر اکرم، این‌ها احساسی، عاطفی و در مسیر جریان سیاسی جامعه، مسیر انحرافی را در برابر امام حق پیمودند. در این وادی، امیرالمؤمنین گوش‌زد می‌کنند که در اینجا مراقب عواطف و احساسات باشید که دستمایه فریب شیطان نشود.

به طور خلاصه، شیطان از مایه زنان در رشد برای تباهی استفاده می‌کند و زنان باید خیلی در این موضوع مراقبت کنند. من این مسأله را همیشه گفته‌ام و توصیه کرده‌ام که توسل به اهل بیت و گریه برای اهل بیت و شرکت در مجالس اهل بیت مفید است. خانم‌ها می‌توانند هر شب این توسل را در قالب حدیث کساء داشته باشند و آن را برای فرزندان خودشان بخوانند؛ چرا که بهترین راه تربیت فرزندان همین است که مادر حدیث کساء را برای بچه‌ها بخواند و مفاهیم آن را توضیح بدهد.

این توسل و این ارتباط با اهل بیت (ع) باعث می‌شود که مجاری عواطف و احساسات مورد دستکاری شیطان قرار نگیرد و در مسیر باطل استفاده نشود.

رسا ـ ممنون از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، خیلی توضیحات کامل و جامعی بود.

خبرنگار: محمدحسین کتابی
محمدحسین کتابی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۳:۴۷
مصاحبه قشنگی بود مخصوصا با آیات و روایات دقیق
2
0