۲۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۹
کد خبر: ۷۰۴۵۸۳
استاد مطالعات منطقه‌ای:

اساس هویت غرب در تقابل با اسلام به مرکزیت ایران است

اساس هویت غرب در تقابل با اسلام به مرکزیت ایران است
بعد از ایجاد تمدن اسلامی، جامعه غرب تحت تأثیر مسلمانان قرار گرفت و به شکل ضعیف به حیات خود ادامه داد. از آن پس غربیان خود را در نسبت با اسلام در تقابل اسلام دیدند.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بسیاری بر این عقیده‌اند که تقابل و کشاکش ایران و غرب بیش از آن‌که یک تقابل سیاسی یا فرهنگی باشد، یک تقابل هویتی است. جلال آل احمد و احمد فردید معتقد بودند که غرب و آن فرهنگ پرزرق و برقش، هویت ایرانی را زیر سؤال برده و عمّال دست‌نشانده سیاسی و فکری آن سیاست الیناسیون هویتی (خودباختگی هویتی) را به اسم مدرنیسم و پیشرفت به خورد مردم می‌دهند. 

تصمیم گرفتیم درباره این موضوع با محمدعلی فتح‌اللهی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گپی بزنیم که در ادامه بخش‌های مهم این گفت‌وشنود را خواهید خواند.

فتح‌اللهی ابتدا گفت: در این شکی نیست که چالش‌های سیاسی و فرهنگی جوامع، نوعی رگه‌های هویتی را در خود دارند، اما این موضوع، به آن معنا نیست که لزوماً هر اجتماعی وجود و بقای خویش را در تقابل با فرهنگی ببیند. هویت ایرانی از این دست هویت‌هاست.

وی افزود: اما در مورد غربی‌ها این عقیده را دارم که اهالی مغرب‌زمین همواره هویت خویش را در روایتی ترسیم کرده‌اند که در تقابل با اسلام و مردمان مسلمان باشد. از همین جا یکی از تفاوت‌های اصلی هویت ایرانی و به تعبیری اسلامی با هویت غربی نمایان می‌شود که به خوبی تبیین‌کننده‌ آن است که این دو لزوماً شبیه هم نیستند. 

این استاد مطالعات منطقه‌ای بیان کرد: با نگاهی به تاریخ سیر تطور هویت ایرانی شاهد آن هستیم که رشد و نمو آن درون‌زا بوده است، یعنی منشأ اصلی تغییر و تحولات هویتی از خود جامعه و ذخایر آن سرچشمه گرفته است؛ نه این‌که در حاشیه ارزش‌های تمدن بیگانه ساخته شود. حتی انقلاب اسلامی هم هویت خودش را لزوماً در چالش و مقابله با غرب نمی‌بیند، بلکه اساس این حرکت از ذخایر ملی و عقیدتی درونی منشأ می‌گیرد. به خاطر همین است که ما انقلاب را بازگشت مجدد به کتاب و سنت می‌دانیم؛ بازگشتی که تجلی بعثت پیامبر و هدفش احیا و برپایی دوباره تمدن اسلامی است. 

فتح‌اللهی گفت: هرچند انقلاب از ابتدا چالش‌هایی را با سیاست غربیان داشت و یکی از اساس روابط سیاسی آن در همین تقابل تعریف می‌شود، اما این بدان معنا نیست که هویت ایرانی در حاشیه و در فرع هویت رقیب بخواهد شکل بگیرد. حتی مقوله بیداری اسلامی که در چند دهه اخیر به خصوص پس از انقلاب مورد توجه قرار گرفت هم جنبش درون‌ساز از جوامع اسلامی بوده است و مولود تقابل با غرب نیست.

وی افزود: بعد از ایجاد تمدن اسلامی، جامعه و امپراطوری غرب در دل این تمدن نوظهور غرق و هضم شد و به شکل ضعیفی به حیات خود ادامه می‌داد. از آن پس غربیان وجود خود را در نسبت با اسلام دیدند و هویتی را برای خود تعریف کردند که در کشمکش با اسلام با مرکزیت ایران باشد. جنگ‌های صلیبی مظهر بارز این مسأله است. غرب چنین فکر کرده و می‌کند که مرکزیت تمدن اسلامی، ایران است؛ پس باید بر آن سیطره و تفوق پیدا کرد، گویی شکست اسلام به شکست و غلبه بر ایران گره خورده است. در حال حاضر هم اساس برنامه غرب درمورد اسلام و ایران، واکنشی است که در برابر اصول هویت ایرانی ـ اسلامی شکل می‌گیرد. 

او در پایان گفت: هویت ایرانی باید از درون قوی شود. صرف تقابل با غرب به رشد و تقویت هویت ایرانی کمکی نمی‌کند؛ بلکه مؤلفه‌های درونی است که در این امر یاری می‌رساند. 

احسان قنبری نسب
ارسال نظرات