۰۸ دی ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۹
کد خبر: ۷۲۶۶۱۲

روایتی از جلسات عزاداری حضرت زهرا(س) در دوران مشروطه

روایتی از جلسات عزاداری حضرت زهرا(س) در دوران مشروطه
شیخ‌ مطابق‌ معمول‌ هر سال‌ در جمادی‌ الاولی‌ به‌ مناسبت‌ ایام‌ فاطمیه‌ مجلس ‌روضه‌خوانی‌ برپا می‌كرد. آن‌ سال‌ نیز طبق‌ معمول‌ در مسجد جامع‌ چادری‌ بر پا كرد تا مجلس‌ عزا برقرار كند. دشمنان‌ شیخ‌ موقعیت‌ را مغتنم‌ دانسته‌ و عده‌ای‌ را تحریك‌ كردند تا بساط‌ شیخ‌ را به‌هم‌ بریزند.

محافل مذهبی به ویژه جلسات عزای اهل بیت همواره در فرازهای سیاسی تاریخ اهمیت بسزایی داشته است. در دوران مشروطه که کشور در بحبوبحه حوادث مذکور بود جدال مشروطه‌خواهان و مشروعه‌خواهان به این مجالس نیز کشیده شد. در یکی از این موارد جلسات ایام فاطمیه که توسط شیخ فضل‌الله نوری برگزار می‌شد با هجوم مشروطه‌طلبان و مخالفان شیخ مواجه شد.

در کتاب «چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و گسترش» آمده است:

مشروطه‌‌خواهان‌، به‌نام‌ آزادی‌، بزرگ‌ترین‌ خفقان‌ را بر مشروعه‌خواهان تحمیل‌ كردند. مطبوعات‌ جدید نسبت‌ به‌ اسلام‌ و پیامبر و روحانیت‌ هتاكی‌ را به‌ اوج‌ رسانده‌ بودند و علمای‌ مشروطه‌طلب‌ نیز با مدارا و تساهل‌ از آن‌ عبور می‌كردند، ولی‌ انتقادهای‌ شیخ‌ را برنمی‌تافتند و از هر طریق‌ او را در فشار می‌گذاشتند و با تبلیغات‌ ناجوانمردانه‌،‌ مطبوعات‌ وسخنرانی‌های‌ آزادیخواهان‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ را سخت‌ در تنگنا قرار داده بودند.

روزنامه‌ی‌ صبح‌ صادق به‌ مدیریت‌ مرتضی‌ قلیخان‌ مؤیدالممالك‌ در روز 21 ربیع‌الثانی1325ق، پنج‌ اصل‌ پیشنهادی‌ شیخ‌ را چاپ‌ و منتشر كرد. این‌ كار برای‌ طرفداران‌ آزادی‌ مطبوعات‌ سخت‌ گران‌ آمد و به‌ «اداره‌‌ی روزنامه‌ ریخته،‌ آنچه‌ از آن‌ شماره‌ به‌دست‌ آوردند، پاره‌ كردند.» و سپس‌ مدیر روزنامه‌ را وادار كردند كه‌ همان‌ شماره‌ را تجدید چاپ‌كرده‌ و  عذرخواهی‌ كند.هواداران‌ مشروطه‌ تحمل‌ انتشار دستخط‌ یك‌ صفحه‌ای‌ شیخ‌ را هم‌ نداشتند.

شیخ‌ مطابق‌ معمول‌ هر سال‌ در جمادی‌ الاولی‌ به‌ مناسبت‌ ایام‌ فاطمیه‌ مجلس ‌روضه‌خوانی‌ برپا می‌كرد. آن‌ سال‌ نیز طبق‌ معمول‌ در مسجد جامع‌ چادری‌ بر پا كرد تا مجلس‌ عزا برقرار كند. دشمنان‌ شیخ‌ موقعیت‌ را مغتنم‌ دانسته‌ و عده‌ای‌ را تحریك‌ كردند تا بساط‌ شیخ‌ را به‌هم‌ بریزند. به‌ گزارش‌ حبل‌المتین‌، روزنامه‌‌ی متلون‌ المزاجی‌ كه‌ هرروز مطابق‌ باد قدرت‌ می‌چرخید و در این‌ ایام‌ از مخالفین‌ سرسخت‌ شیخ‌ شده‌بود، «چندین‌ هزار نفر به‌ مسجد رفته‌، درصدد منع‌ و جلوگیری‌ برآمدند... چادر را خوابانیده‌، بلكه‌ چندین‌ قطعه‌ نموده‌ به‌ امامزاده‌ زید برده‌، توقیف‌ كردند. این‌ حركت‌ در روز پنجشنبه ‌هشتم‌ [جمادی‌ الاولی] واقع‌ شد.»

روز بعد هواداران‌ آزادی‌ سرشار از پیروزی‌ دیروز در مدرسه‌ی‌ صدر جمع‌ شدند و آقایان‌ ملك‌المتكلمین‌ و جمال‌زاده‌ «نطق‌های‌ آتشینی‌ بر ضد دشمنان‌ مشروطیت‌ كه‌ درتحت‌ عنوان‌ دین‌ می‌خواهند آزادی‌ و عدالت‌ را پایمال‌ كنند، ایراد كردند و جمعیت‌زیادی‌ به‌ طرف‌ خانه‌‌ی شیخ‌ فضل‌الله‌ كه‌ مركز مستبدین‌ و طرفداران‌ مشروعه‌ بود رهسپارشدند و آنها را با خواری‌ از شهر بیرون‌ كردند.» البته‌ آقای‌ ملك‌زاده‌ در نقل‌ این‌ خبر اغراق كرده‌ است‌؛ زیرا در آن‌ روز كسی‌ را از شهر بیرون‌ نكردند و اگر بیرون‌ می‌كردند ننگ‌ آزادیخواهان‌ حتماً بیشتر می‌شد كه‌ چرا آزادی‌ بیان‌ برای‌ همه‌ باشد، اما متشرعان‌ به‌خاطر عقیده‌شان‌ از شهر اخراج‌ شوند؟

شیخ‌ برای‌ جلوگیری‌ از كشته‌ شدن‌ هوادارانش‌ به‌دست‌ آزادیخواهان‌ و برای‌ رساندن ‌پیامش‌ به‌ ناچار تصمیم‌ گرفت‌ به‌ حرم‌ حضرت‌ عبدالعظیم‌ پناه‌ ببرد. به‌ گفته‌‌ی محیط‌ مافی‌ چنان‌ عرصه‌ بر شیخ‌ نوری‌ و اعوان‌ و انصارش‌ تنگ‌ شد كه‌ مجال‌ درنگ‌ برای‌ او نماند.حاج‌ شیخ‌ به‌ همراه‌ دو نفر از علما و سه نفر طلبه‌ به‌ طرف‌ حرم حضرت‌ عبدالعظیم‌ رفت‌. روز بعد به‌ علمای‌ تهران‌ پیام‌ فرستاد كه‌ ما در زاویه‌‌ی مقدسه‌ مقیم‌ هستیم‌؛ شما خود می‌دانید. بعد از سه، چهار روز، هیجده نفر از علمای‌ مجتهد، پنجاه واعظ‌ و روضه‌خوان‌ و سیصد طلبه‌، دویست نفر از كسبه‌ و نزدیك‌ به‌ هزار نفر در حرم‌ حضرت‌ عبدالعظیم‌ به‌ شیخ‌ پیوستند. بساط‌ روضه‌خوانی‌ گسترده‌ شد و حاج‌ شیخ‌ یا سید احمد طباطبایی‌ به‌ منبر می‌رفتند.

احسان قنبری نسب
ارسال نظرات