۰۹ آذر ۱۳۹۱ - ۱۶:۳۰
کد خبر: ۱۴۸۱۷۵

دوهفته‌نامه الکترونیکی باب‌الکریمه به پله ششم رسید

خبرگزاری رسا ـ شماره ششم دوهفته نامه الکترونیکی باب‌الکریمه با هدف آشنا کردن نسل جوان با ابعاد شخصیتی کریمه اهل بیت(ع)در فضای مجازی منتشر شد.
شماره ششم باب‌الکريمه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شماره ششم دوهفته‌نامه الکترونیکی باب الکریمه شامل دل نوشته، داستان، مناسبت‌نامه، بانوان کریمه، سبک زندگی، سخن سردبیر، شعر، معرفی کتاب، بازنشر، کرامات کریمه، پوستر و پادکست در فضای مجازی منتشر شد.
از دیگر بخش های این دوهفته نامه می توان به اخبار کریمه، بیت‌النور، خبرنامه، کریمه در وبلاگستان، اخبار بانو، آرشیو، چند رسانه‌ای و زیارت مجازی اشاره کرد و علاقمندان به زیارت بانو فاطمه معصومه(س) می توانند از هر مکانی با رجوع به بخش زیارت مجازی در این دوهفته‌نامه به صورت زنده ضریح حضرت معصومه(س) را مشاهده و آن را زیارت کنند.
پیامک مبارک
در بخش داستان این دوهفته‌نامه می‌خوانیم: تمام خستگی‌‌ها را جلوی اولین ورودی حرم می‌‌گذارم و سرم را پایین می‌‌اندازم و آرام آرام قدم برمی‌‌دارم سمت ضریح...
هر بار که این دل گرفته، دستش را گرفته‌ام و مثل کودکان به دنبال خودم راهی‌ا‌ش کرده‌‌ام سمت حرم، فرقی نمی‌کرد از کدام باب، همین که پایش به صحن و سرا می‌رسید و گنبد را می‌‌دید، آرام می‌‌گرفت، درست مثل کودکانی که به آغوش مادر رسیده باشند.
 این روزها هم دوباره بچه شده، باید دستش را بگیرم و چمدانش را ببندم و ببرمش حرم، اما میان این همه کار و درس و شلوغی که نمی‌‌شود مشهد رفت، ظرف‌‌های شسته شده را با دقت از روی کابینت بر‌می‌‌دارم و داخلش می‌‌گذارم و لبخندی می‌‌زنم که کاش حرم را بیاورند.
 سعی می‌‌کنم هر جوری شده آرامش کنم، از تابلوی کوچک حرم روی میز مطالعه تا آخرین پست وبلاگ، اطرافم که رنگ و بوی حرم بدهد، کمتر بهانه می‌‌گیرد، خب حق هم دارد! گرفته دیگر، از دست من هم نالان باشد حق دارد، باید برسد دست امانتدار اصلی‌‌اش.
آخرین راهروهای منتهی به اتاق مدیر را هم می‌دوم تا اذان نشده نامه را به دست مسؤول دفترش بدهم، می‌‌دهم و صدای اذان در راهروها می‌‌پیچید، مسؤول دفتر می‌‌گوید: «تا آقای دکتر از نماز برگردن باید منتظر بمونی.» مستأصل می‌نشینم روی صندلی مشکی کنار میز.
 اگر امروز جواب ندهند چه؟ مهلتش تمام شود چه کنم؟ لرزش کوتاه گوشی درون جیبم یعنی اینکه پیام جدید، با سختی پرونده‌های سنگین و کیف‌ روی دست راستم را جابه‌‌جا می‌کنم روی دست چپ، گوشی را از زیر چادر بیرون می‌‌آورم، شماره‌‌اش از این چند رقمی‌‌های تبلیغاتی است، اینقدر کار دارم که به تخفیف فلان درصد فلان فروشگاه و افتتاح فلان نمایشگاه نمی‌‌رسم، پیام را نخوانده می‌‌بندم، چشمم به تصویر گنبد طلایی بک‌گراند گوشی می‌‌افتد، نفس عمیقی می‌‌کشم، دوباره آرام می‌‌شود.
آقای دکتر آمد، مسؤول دفتر را خواست، یادم نیست دقیقاً چند دقیقه طول کشید تا بیرون آمد، نامه‌ امضا شده را آورد جلو و گفت: «آقای دکتر گفتند امروز هم می‌تونی برای ثبت‌‌نام اقدام کنی، این نامه رو با امضای ایشون ببر، قبول می‌‌کنن»، لبخند می‌زنم، نامه را می‌گیرم و می‌روم.
خسته می‌نشینم توی اولین تاکسی، راننده هم صدای رادیو را بلند کرده، نمی‌‌شود خوابید، گوشی را از جیب مانتو درمی‌‌آورم تا ساعت را ببینم، یاد پیام ظهر می‌افتم، بازش می‌‌کنم، اردوی یک روزه قم، پنجشنبه 25 مهر، برای ثبت‌نام به.... ادامه‌ا‌ش را نمی‌‌خوانم یاد حرف‌‌های این چند روز خودم می‌‌افتم، کاش حرم را بیاورند.
همیشه همین بوده، احساس آشنایی که در مشهد داشتم، در قم هم تکرار شده بود، به آسمان نگاه می‌‌کنم، گنبد طلایی‌ا‌ش زیبا می‌درخشد زیر نور آفتاب درست مثل گنبد حرم امام رضا، اصلاً حرم خواهر و برادر ندارد، قم هم که می‌‌روم آرام می‌‌گیرم، تمام خستگی‌‌ها را جلوی اولین ورودی حرم می‌‌گذارم و سرم را پایین می‌‌اندازم و آرام آرام قدم برمی‌‌دارم سمت ضریح.
شکر ایزد که هستی
در بخش دل‌نوشته آمده است: اشک‌های بی‌شمارشم که برای گناهان کرده و نکرده از گوشه چشمم جاری‌ست، از فردای خود خبر ندارم، و همچو برگی که بر شاخسار درختی وادار به افسونگری است و نمی‌داند در پاییز عابری از خش‌خش آن سرگرم می‌شود و به آرامش می‌رسد، من نیز بر شاخسار درخت عمرم می‌لرزم.
ترسان از این لرزش و هراسان از پایان با دستی خالی بسوی تو گام برمی‌دارم و در میان این‌همه دست که بسوی آستان تو بلند است من هم دست بسوی آسمان، رحمت خاک تو می‌گشایم. من که گدای کوی توام از قلبی پر سوز و گداز نام تو را فریاد می‌زنم.
نام تو را که انگار نجاتم می‌دهد در میان این‌همه غم، راستی، چه بوی خوبی دارد حرمت و چه خادمان عاشقی دارد حریم پر زمهرت، عاشق این عطر و بو شدم، عاشق لحظه لحظه بودن در حریمت، عاشق!!!
اشک‌های بی‌شمارشم که برای گناهان کرده و نکرده از گوشه چشمم جاری‌ست، و من هر بار از برای آمدن به ضریح مطهرت، پا را نادیده گرفته‌ام و به مانند کودکی نوپا کشان‌کشان خود را بر پای تو رسانیده‌ام تا ببینی ناتوانیم را که، حتی از فردای خود هم بی‌خبرم.
تو دستانم را گرفتی، بلندم کردی و باز به یادم آوردی که تنها نیستم، تنها نیستم و در هر گوشه ازین تنهایی‌ها هستی که مرا بسوی خود می‌خوانی و من با تمام ناتوانی شکر می‌کنم که مادرم مرا شیعه زاد و هست دستی که در میان تنهایی پناهم باشد.
ظهور زینب (س) در نهضت کربلا
در بخش مناسبت‌نامه این دوهفته‌نامه در ذیل موضوعی با عنوان ظهور زینب(س) در نهضت کربلا چنین امده است: برای الگو گیری از حضور زنانه در عرصه های اجتماعی و فردی شاید کمتر روایتی از حضور زنانه در تاریخ اسلام آمده باشد، که بزرگان این را به دلیل عدم ثبت تمام وقایع و همچنین وجود حیای زنانه برای ممانعت از ثبت وقایع گذشته می دانند.
 لذا به نظر می رسد حضور زنان در حماسه عاشورا که مورد روایت قرار گرفته است باید برای زنان تمام اعصار مغتنم باشد و به عنوان الگوی مناسبی مورد بررسی قرار گیرد.
به همین خاطر حضور حضرت زینب در کربلا و شام و کوفه با توجه به نقش‌های گوناگونی که در ساحت های فردی، خانوادگی و اجتماعی ایفا کرده اند مورد بررسی و قابل تامل است و نکته جالب توجه آن است که این نقش‌های هم‌زمان، هیچ گونه تعارضی با یکدیگر نداشته است و هیچ پراکندگی و عدم انسجامی میان آن ها دیده نمی شود.
حضرت زینب(س) در موقعیت های متفاوت رفتار مناسب ارائه داده است، ممکن است از این حضور این گونه برداشت شود که حضور زنان در جهاد و منبر و خطابه به ضرورت است اما به یقین برداشت می شود که یک زن باید برای حضور احتمالی در چنین مواقعی آموزش دیده باشد.
حضرت زینب اگر از آموزش دینی بی بهره بود چگونه می توانست در آن شرایط سخت که افراد بسیاری من جمله همسر خود ایشان از همراهی با امام حسین بنا به دلایلی سرباز زدند به وظیفه و تکلیف دینی خود عمل کرده و در تمام مراحل همراه ایشان باشد، یا اگر از فصاحت زبان بی بهره بود چگونه می توانست خطبه‌هایی بخواند که تا امروز نیز تبیین علل و نتایج و وقایع قیام عاشورا از آن‌ها برداشت شود.
نتیجه آن است که زنان می توانند تمام ابعاد وجودی خویش را به منصه ظهور برسانند و از همه مهم تر آن است که باید آمادگی این حضور را داشته باشند، باید آموزش ببینند و تقویت شوند تا با توجه به شرایط زمانه خود، به تکلیف عمل کنند.
بانوی پیامبر مهربانی، خدیجه(س)
در بخش بانوان کریمه آمده است: ناگهان جبرئیل درحالى که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول‏ الله! خداوند به تو سلام مى‏‌رساند و مى‏‌فرماید: «ایشان اموالش ‏را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده‏ بگیریم».
خدیجه (س) از بزرگترین بانوان اسلام به شمار مى‏‌رود، او اولین زنى‏ بود که به اسلام گروید و با پیامبر خدا در کنار کعبه نماز گزارد، چنان‌که على‏‌بن‌ابى‏طالب (ع)، اولین ‏مردى بود که اسلام آورد، او انسانى روشن‌بین و دوراندیش بود، باگذشت، علاقه‏‌مند به‏‌ معنویات، وزین و با وقار، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به ‏اخبار آسمانى بود، همین شرافت ‏براى او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت.
خدیجه از کتب آسمانى آگاهى داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» مى‏‌گفتند. از نظر عقل و زیرکى نیز برترى فوق‌العاده‌‏اى داشت و مهم‌تر این‌که حتى قبل از اسلام وى را «طاهره‏» و «مبارکه‏» و «سیده زنان‏» مى‏‌خواندند.
جالب این است او از کسانى بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) مى‏‌کشید و همیشه از ورقه‏ بن نوفل و دیگر علما جویاى نشانه‏‌هاى ‏نبوت مى‏‌شد. اشعار فصیح و پرمعناى وى در شأن پیامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت مى‏‌کند.
 نمونه‏‌اى از اشعار خدیجه در باره پیامبراکرم (ص) چنین است:
فلو اننى امسیت فى کل نعمه و دامت لى الدنیا و تملک الا کاسره            فما سویت عندى جناح بعوضه اذا لم یکن عینى لعینک ناظره
اگر تمام نعمت‌هاى دنیا از آن من باشد و ملک، مملکت کسراها و پادشاهان را داشته باشم، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانى که چشمم ‏به چشم تو نیافتند.
 در تاریخ مى‏‌خوانیم: «حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیت‌‏هاى ایشان‏ محزون و آزرده مى‏‌شدند، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمى‏‌کرد مگر یاد خدیجه و هرگاه خدیجه را مى‏‌دید مسرور مى‏‌شد.»
خدیجه کبری چنان مقام والایى داشت که خداوند عزوجل بارها بر او درود و سلام فرستاد، طبق روایتى از حضرت امام محمد باقر (ع): پیامبر اکرم (ص) هنگام بازگشت از معراج، به جبرئیل ‏فرمود: «آیا حاجتى دارى؟»
جبرئیل عرض کرد: «خواسته‏ام این است که از طرف خدا و من به ‏خدیجه سلام برسانى.‏»
حضرت خدیجه (س)، سه سال قبل از هجرت بیمار شد، پیغمبر (ص) به عیادت وى رفت و فرمود: اى خدیجه «اما علمت انّ الله قد زوجّنی معک فی الجنّة‏»، آیا مى‏‌دانى که خداوند تو را در بهشت نیز همسرم ساخته است، آنگاه از خدیجه دلجویى و تفقد کرد، او را وعده بهشت داد و درجات عالى بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.
چون بیمارى خدیجه شدت یافت، عرض کرد: «یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهى کردم، مرا عفو کن‏».
پیامبر (ص) فرمود: «هرگز از تو تقصیرى ندیدم و نهایت تلاش ‏خود را به کار بردى. در خانه‏‌ام بسیار خسته شدى و اموالت را در راه خدا مصرف کردى‏».
شفای چشم برادر جانباز
در بخش کرامات کریمه دوهفته‌نامه الکترونیکی باب‌الکریمه می‌خوانیم: آقای سید حسین فروغی از خادمان حرم مطهر، نقل می‌کردند: در کفشداری مشغول کار بودم، برادر جانبازی را آوردند، در حالی که دو چشمش را بسته بودند، کفش‌هایش را به من دادند و به داخل حرم مشرف شدند.
بعد از دقایقی متوجه شدم سر و صدای زیادی از اطراف ضریح مطهر می‌آید، کنجکاو شدم و جلو رفتم و دیدم جانباز نابینا، با چهره‌ای نورانی و چشمانی باز به اطراف نگاه می‌کنند و مردم او را احاطه کرده‌اند.
فروغی از کوثر
بخش معرفی کتاب این دوهفته‌نامه به معرفی کتاب «فروغی از کوثر» پرداخته است و آورده است: فروغی از کوثر، کتابی با هشت بخش است که با پیشینه‌های درخشان شهر قم آغاز می‌شود.
 بخش‌های دیگر شامل اجمالی از زندگانی حضرت فاطمه معصومه(س)، فضائل و مناقب حضرت فاطمه معصومه(س)، روایاتی از ایشان و کرامات کریمه اهل‌بیت(ع) است و حضرت فاطمه معصومه(س) در شعر شاعران که شامل بر 13شعر است، بخش دیگر این کتاب را تشکیل می‌شود.
سیر تحوّلات معماری و هنری آستانه مقدّسه و زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه(س) به همراه سند، ترجمه و منابع و مدارک آن، بخش‌های پایانی کتاب را شامل می‌شوند.
این کتاب با دو مقدمه (سخن ما و پیشگفتار) وارد بحث شده است، در بخشی از سخن ما که اشاره به تجدید چاپ کتاب شده آمده است: اثر گرانقدر جناب حجت‌الاسلام‌ آقای الیاس محمدبیگی (صادقی) تحت عنوان «فروغی ازکوثر» دربرگیرنده پیشینه‌های درخشان شهر قم و جلوه‌ای از زندگانی و فضایل و کرامت‌های حضرت فاطمه معصومه(س) و مطالب متنوع دیگری می‌باشد.
ما خادمان فرهنگی آستانه مقدسه کریمه اهل‌بیت خدای را شاکریم، در سالی که به نام امام علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) نامگذاری شده، توفیق تجدید چاپ و نشر این اثر را به ما ارزانی داشت.
شماره ششم دوهفته نامه الکترونیکی باب الکریمه به همراه شمارگان قبلی این دوهفته‌نامه در پایگاه اینترنتی باب‌الکریمه منتشر شده و علاقمندان می‌توانند برای مشاهده و استفاده از مطالب آن به نشانی اینترنتیbabolkarimeh.com  مراجعه کنند. /907/ت302/پ
ارسال نظرات