۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۳:۵۸
کد خبر: ۶۰۶۲۳۰
یادداشت؛

گفتمان انقلابی، باید‌ها و نباید‌ها

گفتمان انقلابی، باید‌ها و نباید‌ها
از مهم‌ترین اهداف انقلاب اسلامی، امت‌سازی مبتنی بر اساس آموزه‌های قرآن و معارف اهل‌بیت (ع) و تلفیق آن با شرایط روز و اوضاع جهانی است.
به گزارش خبرگزاری رسا، از مهم‌ترین اهداف انقلاب اسلامی، امت‌سازی مبتنی بر اساس آموزه‌های قرآن و معارف اهل‌بیت (ع) و تلفیق آن با شرایط روز و اوضاع جهانی است. در این میان، گفتمان‌های انقلاب اسلامی همواره از جذابیت برخوردار بوده و به‌شرط ارائه صحیح به جامعه و افزایش معرفت عموم مردم از این طریق، می‌تواند به پویایی و تعالی کشور کمک شایانی نماید.
 
این نکته‌ای است که مقام معظم رهبری در دیداری رمضانی اخیر خود با طلاب و روحانیون بر آن تأکید و تصریح کرده و خواستار گسترش آن شدند، اما سؤال اینجاست که اولاً این گفتمان چه مؤلفه‌هایی دارد و ثانیاً مدار و محور آن کدام است. هرچند پرداختن به این موضوع، مجال مستوفایی برای تشریح جزئیات و زوایای آن می‌طلبد، ولی به دو مورد از مهم‌ترین موارد آن اشاره می‌شود.

۱. هر مجموعه و هر اندیشه‌ای، کارکرد مشخصی دارد و بر اساس آنچه از احادیث و روایات برمی‌آید، کارکرد اصلی اسلام، ایجاد «عدالت» و «عدالت محوری» است. این مؤلفه در سطح مردم و حاکمیت، الزاماتی دارد که بخش مردمی آن نیازمند آگاهی بخشی و تبیین است.
 
اینکه مردم در توسعه قسط و عدل چه نقشی دارند و نسبت حرکت عدالت‌خواهانه آن‌ها با حاکمیت باید چگونه باشد، نکته بسیار مهمی است که می‌طلبد جامعه روحانیت به آن اهتمام ورزد. ازآنجاکه انقلاب اسلامی در مقایسه با بسیاری از حکومت‌های دنیا، خواهان عدل است، ضروری است که برای همگان روشن شود این ویژگی در مقیاس جهانی چه جایگاهی دارد، کشور‌های مدعی برابری تا چه حد توانسته‌اند به شعار خود در این حوزه عمل کنند و به‌عنوان‌مثال، برآیند «برابری جنسیتی» که غرب ادعای آن را دارد و به‌عنوان نمادی از عدالت در جامعه یاد می‌کند، چه تبعات مخربی داشته و دارد. نوع و شیوه مطالبه گری هم بسیار مهم است.
 
در عصر حاضر که عصر رسانه‌هاست، پادو‌های غرب در داخل با سوءاستفاده از برخی نارضایتی‌های اجتماعی در فضای مجازی، سعی در هدایت مطالبات به حق اصناف را دارند تا از آبی که خود گل‌آلود کرده‌اند، ماهی بگیرند. چارچوب‌ها و خط قرمزها، باید‌ها و نباید‌ها ازجمله اصولی هستند که در راستای گفتمان عدالت‌خواهی می‌گنجد و هیچ گروهی در بیان این موارد، کارآمدتر و مقبول‌تر از روحانیت نیست.

۲. اسلام سیاسی یکی دیگر از شاخصه‌های مهم گفتمان انقلاب اسلامی است. در طول قرن‌های متمادی، استعمارگران کوشیده‌اند تا همیشه دین را یک امر شخصی و یک مسئله فردی و بدون ملاحظات سیاسی جلوه دهند. می‌گفتند که فرد متدین سرش به کار خودش گرم است و از دخالت در اموری که به امر حاکمیت مربوط است، پرهیز می‌کند.
 
سر از سجاده هم که برداشت، به کسب‌وکار و رتق و فتق امورات عیال و فرزندانش می‌پردازد و تمام! در دوران پهلوی این تبلیغات به اوج خود رسید، اما گفتمانی که امام راحل (ره) به آن پرداختند و با سخنرانی‌های خود آن را ترویج کردند، برای همه روشن کرد که منظور استعمار نوین از تأکید بر اسلام غیرسیاسی، چپاول کشور و گسترش قدرت خود بر اساس منافع حداکثری بوده است؛ مؤلفه‌ای که در حال حاضر به تضاد اصلی و اساسی میان جمهوری اسلامی و استکبار تبدیل‌شده است.
 
به‌بیان‌دیگر، در پارادایم دموکراسی لیبرال، تحرک سیاسی بر مبنای به حداکثر رساندن منفعت تعریف‌شده و سود و زیان مادی، مبنای اقدام و تحرک سیاسی به شمار می‌آید. از این منظر، افراد، در صورتی اقدام به تحرک سیاسی خواهند کرد که در محاسبه عقلانی خود، به این نتیجه رسیده باشند که سود اقدامشان بیش از هزینه‌ای است که می‌پردازند. اما اسلام سیاسی مبنایی کاملاً متفاوت برای تحرک سیاسی معرفی می‌کند و بر پایه آن، مبارزه، مشارکت سیاسی و... با تضاد طبقاتی، عقلانیت اقتصادی و ابزاری قابل‌تحلیل نیست.
 
جامعه معتقد به نظام اسلامی، تکلیف محور است و حق‌مدار، نه سودجو و اقتصادمحور. مبارزه با نظام سلطه و تلاش برای حاکمیت حق، یک تکلیف الهی است و برخلاف پارادایم اقتصادمحور، سود و منفعت مادی ملاک عمل قرار نمی‌گیرد. افزون بر این، تشریح برکات اسلام سیاسی و روشنگری در خصوص حمایت استکبار از حکومت‌های لائیک منطقه و جهان، روحیه مقاومت و انگیزه پایداری را در میان جامعه افزایش داده و مترادف معناداری از اهداف انقلاب را به دست می‌دهد.

از طرفی باید توجه داشت که گفتمان انقلاب اسلامی نمی‌تواند خارج از مطالبات رهبر حکیم انقلاب به‌عنوان سکان‌دار نظام و کشور تعریف شود. به این معنا که هر نوع گفتمانی باید در چارچوب دغدغه‌ها و اصول تعریف‌شده از سوی معظم له باشد و بالطبع باید به آخرین منظومه فکری ایشان در «بیانیه گام دوم انقلاب» مراجعه کرد. این بیانیه ضمن اینکه سندی چشم‌انداز گونه و به‌مثابه راهبرد و راهکار و برنامه ۴۰ ساله پیشرفت است، همزمان قرائتی جدید از گفتمان نظام اسلامی را ارائه داده است. سؤال اینجاست که چه نیازی به گفتمان جدید در چارچوب بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی داریم؟

اول اینکه، چون موقعیت جمهوری اسلامی در مقیاس بین‌المللی ارتقا پیدا کرده، لاجرم باید گفتمان جمهوری اسلامی گفتمان جدیدی از انقلاب اسلامی نیز ارائه دهد. رهبر انقلاب در این بیانیه، موقعیت جدید را این‌گونه به تصویر کشیده‌اند: «اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه جاسوسی بود، امروز چالش بر سر حضور ایران مقتدر در مرز‌های رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته حزب‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است.»
 
دوم اینکه برخی از موضوعاتی که در گفتمان کلاسیک انقلاب وجود داشت اکنون جای خود را به مفاهیم جدید داده‌اند. این بیانیه تصویری از گذشته و حال جمهوری اسلامی و جهان را به دست می‌دهد و شاخصه‌های گفتمان کلاسیک انقلاب را به شکلی جدید بازتعریف می‌کند. مثلاً با دقت در بیانیه آشکار می‌شود که «علم» و «اقتصاد» کاملاً به هسته مرکزی گفتمان نزدیک شده‌اند، درحالی‌که در گفتمان کلاسیک انقلاب اسلامی قرابت این دو به این شکل وجود نداشت.
 
افزون بر این، در گفتمان سابق انقلاب اسلامی شاخصه‌هایی وجود داشت که توسط انقلابیون نسل اول که از نزدیک جنایات رژیم پهلوی و آمریکا را لمس کرده بودند، قابل‌درک بود و برای جوان امروزی قابل‌لمس نیست؛ لذا باید به‌گونه‌ای این مفاهیم را بازنگری و بازسازی کرد که ضمن سازگاری با قواعد و ارکان انقلاب، برای جوانان و نوجوانان دهه ۷۰ و ۸۰ هم قابل‌درک و فهم باشد.
 
نکته پایانی اینکه مردمی بودن انقلاب اسلامی، متضمن تبیین حقایقی است که برای آن خون داده و دشمنان برای به فراموشی سپردن آن، جنگ روانی سنگینی به راه انداخته‌اند. ازاین‌رو، چنانچه ارزش‌های انقلاب در قالب گفتمان‌های صحیح و برنامه‌ریزی‌شده با بیان بلیغ و رسا تشریح و تبیین شوند، به‌طور حتم باعث قوت قلب جامعه و جاری شدن خون تازه در رگ‌های کشور خواهد شد. /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
منبع: حمایت
ارسال نظرات