۲۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۰
کد خبر: ۶۰۹۷۹۹
یادداشت تحلیلی؛

از ناکارآمدسازی الازهر تا شبکه‌سازی در دانشگاه | نفوذ آرام عربستان در مصر

از ناکارآمدسازی الازهر تا شبکه‌سازی در دانشگاه | نفوذ آرام عربستان در مصر
عربستان سعودی سال‌ها قبل با استفاده از ظرفیت مهاجران، اقدام به ناکارآمدسازی نهادهای دینی مصر و نفوذ در لایه‌های تصمیم‌گیری این کشور کرد.

خبرگزاری رسا ـ گروه بین‌الملل: گسترش حوادث تروریستی در مصر با وجود تلاش‌های پیاپی نیروهای امنیتی و نظامی، همچنان به یکی از معضلات دولت و ملت مصر تبدیل شده است. کسی که به درستی این حوادث را رصد کند، از استمرار عملیات تروریستی در این منطقه از سال 2012م تا به امروز متعجب خواهد شد. پرسش آن است که چه عاملی سبب تشدید عملیات تروریستی در مصر در طی این سال‌ها شده است؟

با تامّل پیرامون پدیده تروریسم، می‌توان فهمید که وجود بسترهای مناسب برای رشد و گسترش سازمان‌ها و گروهک‌های تروریستی، یکی از عوامل مهم افزایش عملیات خرابکارانه در کشورهای اسلامی است. در مورد مصر نیز باید این بستر و زمینه‌های تاریخی، جغرافیایی و اعتقادی را مطمح نظر قرار داد.

با آنکه وجود برخی قبایل در مناطق مرزی مصر که حامی گروه‌های رادیکال و مخالف با دولت و حاکمیت هستند و یا جغرافیای سخت و مناطق صعب العبور که تنها تروریست‌ها و ساکنان این مناطق نسبت به این جغرافیا اطلاعات کامل دارند، نقش بسزایی را در بروز حوادث تروریستی در مصر دارد لکن به نظر نگارنده بایستی در وهله نخست به بسترهای فکری ـ اندیشه‌ای که زمینه‌ساز ظهور و بروز گروهک‌های تروریستی در مصر می‌شود توجه کرد.

از میان تمامی عوامل، به نظر بیشترین نقش را برای ظهور تروریسم در مصر باید در اندیشه‌های سلفیّت ردیابی کرد چه آنکه این اندیشه‌ها در قالب موسسه‌های فکری، فعالیت مبلّغان در مساجد، رسانه‌ها، شبکه‌های ماهواره‌ای و تلویزیونی، نشر کتاب‌، نشریه و روزنامه و حتی گاه با حمایت و رضایت خاطر حاکمیت مصر در دسترس قاطبه مردم قرار گرفته و ابر سیاه و مسموم سلفیّت، سایه‌اش را بر تمام جامعه دینی مصر گسترانده است.

تروریسم در مصر حاضر و در حال گسترش است و اگر دولت، حکومت، ملت، نخبگان و علمای مصر در مقابله با اندیشه‌های تکفیری، اقدام جدی انجام ندهند، در آینده‌ای نه چندان دور باید شاهد رخدادهای غمبار بیشتری باشیم. برای خشکاندن ریشه‌های مالی و منابع حمایتی اندیشه‌های رادیکالی باید در ابتدا نگاهی به چگونگی ریشه دواندن وهابیت و نظریات افراطی در مصر انداخت تا بهتر بتوان جامعه کنونی مصر را شناخت.

فاز اول؛ سرمایه‌گذاری و شبکه سازی
اندیشه‌های تکفیری با حمایت موسسه‌های وابسته به عربستان سعودی و با هدف نشر وهابیت در مصر از دهه هفتاد در میان جامعه دینی مصر گسترش یافت. عربستان سعودی به بهانه ترویج اسلام و با تاسیس مساجد در مصر از سویی و نیز ایجاد و تاسیس احزاب و جمعیت‌های سلفی مانند «جماعت انصار السنة المحمدیة»، «الجمعیة الشرعیة» و «الجماعة الاسلامیة» و سایر نهادها، آرام آرام در لایه‌های تصمیم‌گیری مصر نفوذ کرد.

در مرحله بعدی عربستان سعودی برای ترویج افکار وهابیّت در قالب اندیشه‌های اعتدالی، اقدام به شبکه‌سازی درون جامعه دینی مصر کرد. در آغاز برخی شخصیت‌های دینی که دارای استعداد و قابلیت تاثیرپذیری از اندیشه وهابیّت بودند، از سوی سعودی‌ها شناسایی شده و سپس مساجدی که با هزینه‌های هنگفت در نقاط مختلف مصر مانند قاهره و اسکندریه ساخته شده بود، در اختیار این افراد قرار گرفت. این مساجد به پایگاه ترویج وهابیت در مصر تبدیل و از آنجا کتاب‌ها و ماده فکری مرتبط با وهابیت تکثیر و در اختیار جامعه هدف قرار داده می‌شد.

فاز دوم؛ استفاده از ظرفیت اقتصادی و عنصر مهاجرت
در دنیای کنونی، اقتصاد نقش بسزایی را در نفوذ فرهنگی در جوامع مستضعف ایفا می‌کند و مصر نیز از این قاعده مستثنی نیست. مشکلات متعدد اقتصادی که مصر در سال‌های متمادی با آن دست و پنجه نرم می‌کرد سبب شد تا نخبگان و شخصیت‌هایی که امروز سکّان‌دار عرصه فرهنگی این کشور شدند، با هدف دستیابی به رفاه و آسایش بیشتر، قاهره را به مقصد کشورهای خلیج ترک کنند.

عربستان سعودی به دلیل ثروت عظیمی که با پشتوانه فروش نفت به دست آورد، به یکی از کشورهای مهم برای مهاجرت نخبگان فکری و فرهنگی مصر تبدیل شد. بسیاری از شخصیت‌های دینی، حقوقی، اقتصادی، فرهنگی مصر در بحبوحه مشکلات اقتصادی کشورشان، به عربستان مهاجرت کردند. بازار مناسب نیروی کار نیز باعث شد تا افراد عادی در جستجوی بهشت گمشده خویش، عربستان را برای زیستن انتخاب کنند.

زندگی در محیط عربستان، آرام آرام سبب تغییر رویکرد و نگاه مهاجران مصری شد. نیروی کار مهاجر مصری که اکنون در عربستان به رفاه نسبی دست یافته است، تحت تاثیر اندیشه‌های رادیکال وهابیت قرار گرفته و آموزه‌های افراط‌گرایانه وهابیت بر دل و جان آنان نفوذ کرد و به مبلّغان خاموش وهابیّت مبدل شدند.

نخبگان، علما و شخصیت‌های دینی و فرهنگی نیز با مهاجرت به عربستان توانستند در سطوح مختلف از موسسه‌ها، مساجد، نهادهای دینی گرفته تا نهادهای آکادمیک مانند دانشگاه‌ها به سمت‌های گوناگونی دست یابند. این افراد در ظاهر به دلیل موفقیّت و دارا بودن ظرفیّت‌های لازم به چنین جایگاهی دست یافتند اما حقیقت ماجرا آن است که نهادهای امنیتی عربستان با فراهم ساختن ظرفیت برای رشد و ترقّی نخبگان مصری در مجامع دینی ـ علمی عربستان، عملا آنان را در سیطره خود قرار داده و به مرور از این شخصیت‌ها، نیرویی برای نفوذ در مصر ساختند.

فاز سوم؛ بازگشت مهاجران و نفوذ در مراکز تصمیم‌گیری
با تقویت شبکه نخبگانی و تحت تاثیر قرار دادن آنان، زمینه برای بازگشت نخبگان به مصر فراهم آمد. در دهه هفتاد و هشتاد، موج بازگشت صدها تن از اساتید، نیروهای فکری، کارمندان و کارگرانی که تا چندی قبل در عربستان و کشورهای خلیج به فعالیت مشغول بودند، آغاز شد. نیروهایی که تا دیروز در عربستان به صورت ناخودآگاه بخشی از پروژه نفوذ شده بودند، امروز در مساجد، اداره‌ها، دانشگاه‌ها و حتی نهادهای دینی بزرگی مانند اوقاف، الازهر و مجمع پژوهش‌های اسلامی به کار گماشته شدند.

بازگشت نیروهای مصری به کشورشان، زمینه را برای نفوذ عربستان و ترویج وهابیّت فراهم ساخت. ده‌ها موسسه دینی، دفتر فرهنگی، شرکت‌های چاپ و نشر و ... در مصر شروع به کار کرد. عربستان سعودی با حمایت از جمعیت‌ها، موسسه‌ها، نهادها و شخصیت‌هایی که خود تربیت و ایجاد کرده بود، اکنون سایه‌اش را بر مصر گستراند. کتاب‌های مرتبط با اندیشه‌های وهابیّت در سطحی وسیع در مصر توزیع و تکثیر شد.

رسانه‌ها به عنوان حامیان نظام فکری وهابیّت دست به کار شدند، 35 شبکه تاسیس شده با حمایت کشورهای ترویج دهنده اندیشه‌های رادیکالی، به صورت شبانه روزی اقدام به پخش برنامه‌های به ظاهر فرهنگی ولی در باطن حامی افکار تروریستی کرده و جمعیت بسیاری از مردم مصر را که از فقدان آگاهی دینی رنج می‌برند، تحت تاثیر قرار می‌دهند. اکنون وهابیّت به صورت همه‌جانبه نبض فکری جامعه دینی مصر را در اختیار گرفته است.

فاز چهارم؛ ناکارآمد سازی نهادهای دینی
علما، نخبگان و شخصیت‌های دینی وظیفه آگاهی‌بخشی به مردم جامعه و جلوگیری از انحراف فکری را به عهده دارند، اما اگر نهاد دین و متولیّان دینی خود دستخوش تغییر و تحول شوند، جامعه در خواب غفلت فروخواهد غلطید. عربستان سعودی با درک اهمیت نهادهای دینی مصر مانند الازهر، اوقاف، دارالافتا و ... بخش مهمی از پروژه نفوذ خود را معطوف به ناکارآمد سازی این نهادها معطوف کرد.

هنگامی که فرهنگ تکفیر، خشونت، نفی اندیشه مخالف در جامعه مصر ریشه می‌دواند، الازهر که منادی اسلام اعتدالی است، از کارآمدی لازم برای مقابله با اندیشه‌های انحرافی و تکفیری نیست. با نفوذ علمای وابسته به عربستان در نهادهای دینی مصر، طلاب علوم دینی به جای آشنایی با اسلام اعتدالی که سال‌ها الازهر منادی آن بود، با اندیشه‌های وهابیّت آشنا می‌شوند. این افراد پس از فارغ التحصیل شدن در همان مسیری گام بر می‌دارند که آل‌سعود به دنبال آن است.

اکنون دلارهای سعودی، تاثیر خود را گذاشته است. دانشگاه‌ها به عنوان نهادهای سازنده و تربیت‌کننده نسل‌های آینده، استادهایی را به کار گماشته که در سال‌های نه چندان دور در عربستان آموزش دیده‌اند. برخی از این نهادها با تاسف تحت اشراف الازهر و اوقاف است که جوان دانشگاهی پس از 4 سال تحصیل، با گوشت و پوست و استخوان خود آموزه‌های وهابیت را نهادینه می‌کند.

مصر در دریای پرتلاطم خطر
رخدادهای کنونی مصر نشان از بروز خطر جدی در این کشور دارد. در غیاب آگاهی دینی، ناکارآمدی نهادهای تاثیرگذاری چون الازهر و در سایه مشکلات اقتصادی، نفوذ جریان‌های تکفیری و افراطی در مصر افزایش یافته است. نهادهای امنیتی مصر با ورود به بازی خطرناک عربستان و قطع روابط با سایر کشورهای عربی، عملا خود را در برابر حملات تروریستی بی‌دفا ساخته‌اند.

وجود جامعه‌ای با سلایق مختلف مذهبی ـ دینی که از شیعه و اهل سنت تا وهابیت و سلفیت و تا صوفیه و مسیحیت را در خود جای داده، سبب شده تا جامعه دینی مصر هم از یک ظرفیت و پتانسیل بالا برای برون رفت از مشکلات برخوردار باشد و هم آنکه با تهدیدهای بالقوه بیشماری مواجه شود. ایجاد وحدت و اتحاد میان گروه‌های مختلف دینی از مهمترین وظایف نهادهایی چون الازهر و اوقاف است اما از آنجا که این نهادها خود در سال‌های اخیر به ابزار دست عربستان تبدیل شده‌اند، طبیعی است که نتوان انتظار مداخله جدی را از این دو نهاد داشت. با آنکه الازهر با امضای سند راهبردی تقریب اسلام و مسیحیت با واتکیان، داعیه سیطره بر اندیشه‌های افراطی را سر داده است اما با نظر به رویکرد الازهر می‌توان گفت که تا کنون دستاورد محسوسی نصیب جامعه و مردم مصر نشده است. ماندن در سطح تئوری و عملیاتی نشدن پیشنهادات لازم برای مقابله با افراط‌گرایی از آسیب‌های جدی این روزهای جامعه دینی مصر است.

زنگ خطر برای مصر به صدا در آمده است. علما، نخبگان و شخصیت‌های ملّی ـ مذهبی اگر دل در گروه اسلام، مسلمانان و امت اسلامی دارند، باید اقدام جدی برای کاهش خطرات ناشی از نفوذ وهابیت انجام دهند. سلفیّت از سویی و وهابیّت از سوی دیگر نه تنها در مصر بلکه آرام آرام در سایر کشورها نیز شروع به جولان دهی کرده است و اگر چاره‌ای برای مقابله با افکارهای افراطی اندیشیده نشود، دیگر نامی از اعتدال‌گرایی و اسلام اعتدالی در جهان عربی به ویژه مصر باقی نخواهند ماند.

امروزه خطر جنگ فرهنگی به مراتب بیش از شلیک گلوله‌ و یا اقدامات تروریستی است. تا زمانی که ریشه‌های وهابیت خشکانده نشود، وضعیت امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دینی نه در مصر و نه در هیچ یک از کشورهای عربی منطقه تغییری محسوس نخواهد کرد. با آنکه مصر بیش از سایر کشورهای عربی با تروریسم و افراط‌گرایی دست و پنجه نرم میکند اما چنانچه علما و نخبگان تنها به سکوت در برابر وهابیت اکتفا کنند، دیرزمانی نمی‌پاید که جهان اسلام در آتش حماقت و جهالت وهابیّت متعصّب و اندیشه کورکورانه سردمداران سعودی خواهد سوخت. باید پیش از آنکه آتش اختلاف افکنی آل‌سعود، دامن منطقه را بگیرد، با وهابیّت مقابله اندیشه جدی صورت بگیرد تنها اینگونه می‌توان به آینده امت عربی ـ اسلامی امیدوار بود.

محمد رایجی پژوهشگر مسائل جهان اسلام

محمد رایجی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۸:۱۳
این خبر شما در آدرس ذیل منتشر شده بود
http://www.gooyeh-qom.com/?p=42&n=843&s=3425&id=22344
0
0