۳۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۰۱
کد خبر: ۶۱۰۵۹۲

ناگفته‌های انقلاب سودان؛ از حمایتهای خارجی تا شباهت به مصر

ناگفته‌های انقلاب سودان؛ از حمایتهای خارجی تا شباهت به مصر
خیزش مردمی سودان علیه دیکتاتوری دارای خصائصی است که شباهت آن به انقلاب مصر و نقش بازیگران خارجی در شکل دهی به تحولات خارطوم از جمله این ویژگی ها به شمار می رود.

به گزارش خبرگزاری رسا، سودان از ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸ شاهد اعتراضات مردمی و اعتصاب است، این اعتراضات در واکنش به اوضاع بد معیشتی در این کشور آغاز شد تا جایی که سرانجام در نیمه شب ۱۱ آوریل، نیروهای چهارگانه نیروهای مسلح، امنیت، اطلاعات، پشتیبانی سریع و نیروهای پلیس تصمیم به برکناری عمر البشیر رییس جمهور این کشور گرفته و اعلام کردند که قدرت به شورای نظامی انتقالی واگذار شود، این اتفاق بسیار سریع رخ داد و عمر البشیر نتوانست حتی اعتراض کند و در واقع این انتقال قدرت بدون جنگ و خونریزی و حتی مذاکره بود.

برکناری عمر البشیر و تصدی امور از سوی شورای نظامی انتقالی، برای مردم سودانرضایتبخش نبود و معترضین این کشور که اعتراضات آنها از سوی اتحادیه اصناف رهبری می‌شود اعلام کردند که خواهان حضور نظامیان در قدرت نیستند و باید در این کشور حکومت مدنی تشکیل شود، لذا تا دستیابی به این هدف از تحصن و اعتراض دست نخواهند کشید.

تحصن در خارطوم پایتخت سودان ادامه یافت تا جایی که نیروهای ارتش سودان در ساعات اولیه صبح روز دوشنبه ۳ ژوئن ۲۰۱۹ به تجمع معترضان مخالف با کودتا در مقابل وزارت دفاع در پایتخت این کشور حمله کردند.

بنا بر اعلام کمیته پزشکان سودان، شمار کشته شدگان در حمله اخیر نظامیان این کشور به تحصن مردم در خارطوم در ۳ ژوئن و حوادث پس از آن تاکنون به ۱۲۸ نفر افزایش یافته است. شمار افرادی که در داخل خیمه‌ها سوزانده شده و پس از آن اجساد آنها به رود نیل پرتاب شده است تا کنون مشخص نیست.

در ادامه تصمیماتی از سوی اتحادیه اصناف اتخاذ شد که از جمله آنها ادامه اعتصاب و تعویق گفتگو با شورای نظامی، عدم تعامل وسازش با این شورا، تشکیل ساختارهای حاکمیت ملی و.. و نیز بیانیه‌ای صادر شد که در آن بر اراده و قدرت مردم در بازپس گیری قدرت تاکید شد.

خیزش مردمی سودان به دلایلی تاکنون موفق به تحقق مطالبات شهروندان این کشور نشده ست که مهمترین این دلایل عبارتند از:

حمایت‌های خارجی از شورای نظامی

مهمترین مانع در خصوص تحقق واقعی خواست معترضان در سودان، حمایتهای کشورهای خارجی از جمله عربستان، امارات و مصر از نظامیان است. عربستان و امارات بیم آن داشتند که بعد از برکناری عمر البشیر یک قدرت غیر نظامی و مردمی زمام امور را در این کشور به دست بگیرد که این مسأله می‌توانست در سیاستهای کلی سودان در قبال آنها به ویژه مشارکت پرهزینه سودان در تجاوز به یمن بازنگری‌هایی به وجود آورد. بر این اساس، مهمترین انگیزه عربستان و امارات برای ورود به محور انقلاب سودان حفظ مشارکت فعال نیروهای زمینی سودان در جنگ یمن است که عقب نشینی این نیروها می‌تواند شکست واقعی برای سیاست‌های ائتلاف جنگی ضد یمن به شمار رود.

معاون رییس شورای نظامی سودان اخیراً از عربستان و امارات بازدید داشت و با محمد بن سلمان ولیعهد سعودی دیدار و گفتگو کرد و پس از آن دیدار اعلام کرد که سودان از ریاض در برابر ایران و انصارالله یمن حمایت می‌کند و در برابر هرگونه تهدیدات خارجی، در کنار ریاض خواهد بود. وی با بیان اینکه سودان کاملاً آماده دفاع از عربستان سعودی است، تأکید کرد که نیروهای سودانی همچنان در عربستان و یمن باقی خواهند ماند. «حمیدتی» همچنین از کمک‌های نظامی سران عربستان سعودی به سودان تقدیر و تشکر کرد.

یکی از دلایلی که عربستان و امارات به ایفای نقش جدی تر در تحولات سودان مبادرت کردند جلوگیری از ایفای نقش قطر و ترکیه و به طور کلی محور اخوانی در آنجا بود. قطر از حامیانالبشیری بود که حاضر نشد به کمپین ضد قطری عربستان، امارات، مصر و بحرین از دو سال پیش بپردازد. لذا تحولات بعد از البشیر فرصتی خوبی برای مهار قطر در این کشور بود.

از سوی دیگر ترکیه نیز قرارداد تأسیس پایگاه نظامی با البشیر را به دست آورده بود که تهدید کننده منافع عربستان، مصر و امارات در دریای سرخ بود. جزیره «سواکن» در سودان که در بخشی از تاریخ خود به عنوان قسمتی از امپراطوری عثمانی بوده، برای ترکیه که سعی دارد در دریای سرخ نقش مؤثری را بازی کند از اهمیت زیادی برخوردار است.

در واقع بعد از سومالی این جزیره از اهمیت استراتژیک برای آنکارا برخوردار است زیرا نزدیکترین بندر سودان به بندر استراتژیک جده عربستان در دریای سرخ است. از منظر مصر، حضور محور ترکیه، سودان و قطر به عنوان محور حامی اخوان المسلمین در نزدیکی مرزهای مصر یکی دیگر از پیامدهای گسترش پایگاه‌های نظامی ترکیه در آفریقا بود.

در همین حال مصر نیز به عنوان یکی از همسایگان سودان تحولات این کشور را از نزدیک رصد می‌کند، عبدالفتاح السیسی رییس جمهوری مصر خواهان رهبری برای سودان است که از حمایت ارتش برخوردار بوده و به هر قیمتی «صلح» را حفظ کند.

در حالی که لیبی وارد سومین جنگ داخلی خود در کمتر از ۱۰ سال می‌شود، مصر در تلاش حفظ امنیت مرزهای غربی‌اش با این کشور است. از سوی دیگر دولت مصر با گروه‌های شورشی و جهادی در شمال سیناء می‌جنگد و نیز تلاش می‌کند از سقوط کامل نوارغزه در شرق جلوگیری کند. به این دلایل، مصر نمی‌خواهد با سقوط سودان و کشیده شدن آن به ورطه یک جنگ داخلی دیگر، با سیل آوارگان در مرز جنوبی‌اش با این کشور روبرو شود.

حضور نظامیان در ساختار قدرت سودان

با نگاهی به انقلاب‌های عربی از سال ۲۰۱۱ تاکنون ذکر این نکته قابل تأمل است که انقلاب سودان صرفنظر از اینکه همانند دیگر قیام‌های عربی ناکام خواهد ماند یا به تغییرات واقعی و تحقق خواست ملت منجر خواهد شد، باید گفت که انقلاب سودان با توجه به حضور نظامیان در عرصه قدرت بیش از پیش به مصر شباهت دارد.

در کشورهایی مثل سودان و مصر در پشت صحنه، نظام‌های استبدادی قرار دارند، سران نظامی و تعداد معدودی از ثروتمندان که گروه‌های ضربتی را فرا می‌خوانند. قدرت‌ها وقتی توسط اختلاف عقاید عمومی تهدید شدند معمولاً تمایل دارند حاکم مستبد که نشان مسلم رژیم و نماد استبداد است و نزدیکان آن را قربانی کنند تا ساختار قدرت حاکم را حفظ کنند. این دقیقاً چیزی است که در مصر اتفاق افتاد.

برای درک بهتر اوضاع سودان که شباهت بسیاری به مصر دارد می‌توان به این کشور و تحولات آن طی سالهای گذشته نگاهی داشت، سران ارشد نظامی مصر در انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ مصر از معترضین حمایت کردند و در این راه بیشتر تمایل داشتند مبارک، خانواده اش و نزدیکانش را برای حفظ قدرت قربانی کنند.

در اقداماتی سنجیده در آغاز آنها برای جلب اعتماد مردم خود را مدافعان جنبش‌های دموکراتیک در برابر زیاده روی های پلیس جلوه دادند سپس دیکتاتور (حسنی مبارک) را برکنار کردند و به یک حکومت کوچک موقتی (پیروزی محمد مرسی نماینده اخوان المسلمین در اولین انتخابات پس از انقلاب ۲۵ ژانویه) اجازه حکومت دادند و در نهایت هویت واقعی خود را با برکنار کردن دولت انتخاب شده (در ژوئن ۲۱۰۳) و با به کار بردن خشونت و روی کار آوردن دولت جعلی که ظاهر مشروع داشت نشان دادند.

عبدالفتاح السیسی، فرمانده سابق ارتش پس از کودتا علیه محمد مرسی در ژوئن ۲۰۱۳ قدرت را در دست گرفت و دستور کشتار بیش از ۸۰۰ تن از هواداران اخوان المسلمین را تنها در یک روز صادر کرد.

اما انقلاب‌های مصر و سودان از یک منظر با یکدیگر تفاوت دارند و آن این است که در خصوص کودتای ۲۰۱۳ در مصر از سوی نظامیان این کشور، جامعه جهانی به جز چند کشور حامی اخوان المسلمین، به قدرت رسیدن مجدد نظامیان را به رسمیت شناخت اما شواهد امر طی یک ماه اخیر در سودان نشان می‌دهد که جامعه جهانی اعم از شورای امنیت، اتحادیه آفریقا، اتحادیه اروپا و … به جز کشورهای حامی شورای نظامی همچون عربستان، امارات و مصر خواهان حمایت از خواست ملت سودان در تشکیل حکومت مدنی و انتقال قدرت از نظامیان به غیر نظامیان هستند.

با توجه به این شرایط و دلایل فوق الذکر باید دید آیا ملت سودان به یک انقلاب واقعی دست خواهد یافت یا به سرنوشت کشورهایی همچون مصر دچار خواهد شد. بر همین اساس است «محمد ایوب» استاد برجسته دانشگاه میشیگان معتقد است: «دارندگان واقعی قدرت در سیستم، افسران ارشد نظامی نسبت به رهبران غیر نظامی مانند حسنی مبارک و عمر البشیر بسیار سخت‌تر برکنار می‌شوند. تنها فشار پایدار علیه آنها در طولانی مدت و مجموعه‌ای از رهبرانی که از سازماندهی بالایی برخوردارند و برای فداکاری‌های قابل توجه جانی و مالی برای رسیدن به هدفشان آماده‌اند می‌توانند به این هدف دست پیدا کنند و چنین عواملی در سودان به چشم نمی‌خورد»./847/ب

سمیه خمارباقی/مهر

ارسال نظرات