۰۱ مهر ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۹
کد خبر: ۶۲۱۴۰۶

از کوچه نسترن تا کوچه شهید مهرداد عزیزاللهی

از کوچه نسترن تا کوچه شهید مهرداد عزیزاللهی
امروز حتی ساده اندیش‌ترین تحلیل گران هم اذعان می‌کنند که با یک خط تخریب پیچیده مواجهیم که می‌خواهد شعائر دفاع مقدس را از متن و بطن زندگی حذف کند.

به گزارش خبرگزاری رسا، سیدمهدی سیدی: شاید در روزهای نخست، حذف «شهید» از تابلو کوچه ها، یک شوخی و یا سهل انگاری کودکانه قلمداد می شد. اما امروز حتی ساده اندیش ترین تحلیل گران هم اذعان می کنند که با یک خط تخریب پیچیده مواجهیم که می خواهد شعائر دفاع مقدس را از متن و بطن زندگی حذف کند.

البته برخی گفته اند ثبت یا حذف لفظ شهید از تابلو کوچه ها آنچنان هم پراهمیت نیست اما این مسأله حداقل از دو منظر قابل بررسی و فریاد است:

1) این اتفاق فرصتی مغتنم برای پی بردن به نیت پنهان جریان نفوذ است که می خواهد با طراحی گام های ساده اما پی در پی، افکار عمومی جامعه را حساسیت سنجی کند که آیا ذهن نسل ها نسبت به مفاهیم انقلابی به کرختی رسیده است یا نه!

2) در پس این ماجرای ساده اما پر غوغا، مهره های دیگری بر صفحه شطرنج سیاست و فرهنگ در حال تکان دادن است؛ اما کوشیده می شود از توجه رسانه پنهان بماند. به همین جهت با طراحی عملیات موازی، ذهن های انقلابی را قانع می کند که انرژی متراکم خود را صرفاً بر مسأله تابلوها و جار و جنجال های شهرداری و مصاحبه شهردار و اخراج پیمانکار هزینه کند تا با حس ظفرمندی زودهنگام، به آرامش حاصل از انجام تکلیف دست پیدا کرده و از تعقیب باقی ماجرا منصرف شود.

اما بی تردید عمق میدان تهاجم، تو در تو و پیچیده تر از جنجال های زودگذر صفحه یک روزنامه هاست. اینجاست که باید بپذیریم برای فرهنگسازی آموزها های دفاع مقدس به سه عنصر دائمی نیازمندیم: «بازخوانی عالمانه و به روز از متن تاریخی دفاع هشت ساله»، «اندیشه مندی و ظرافت در طرح ریزی های فرهنگی»، «دستیابی به مضامین نوین و اتخاذ رویکردهای پاسخگو نسبت به مقتضیات زمان».

احتمالا بسیاری از مخاطبانِ این متن، ویدئوی کوتاه از مصاحبه شهید مهرداد عزیزاللهی را دیده اند و چه بسا از پس هر بار مشاهده نسبت به عظمت امثال او سر تعظیم فرود آورده و با قطرات اشک، دیدگان خود را مترنم کرده باشند:

«با سلام به امام زمان (عج) و نایب برحقش قلب تپنده مستضعفان جهان امام خمینی و شهدای راه حق و حقیقت و مجروحین و معلولین؛ من مهرداد عزیزاللهی اعزامی از اصفهان هستم که 14 سال دارم. انگیزه ای که باعث شد به جبهه بیایم، برادرانی بودند که از جبهه می آمدند و برای ما تعریف می کردند جبهه چه خاصیت های خوبی دارد و انسان ساخته می شود از هرلحاظ، و ناخالصی ها و گناه ها در جبهه برطرف می شود. من به جبهه آمدم تا شاید بتوانم در راه خدا کمکی کنم و گناهانم پاک شود...»

بازخوانی همین متن ویدئویی و تطبیق آن با سه عنصر ضروری، ایده های نوین و راه های مقابله عمیقتری را پیش روی ما می گشاید. چنانچه در طول سالیان پیشین، به نحو مطلوب تری از ظرفیت رسانه ای تاریخ دفاع مقدس بهره می بردیم امروز در تقابل با خط پیچیده تخریب، آسوده خاطر و ایمن تر بودیم. گرچه تجربه نشان داده است هرگام از پیشروی جریان غرب گرا، سبب ساز هوشیاری و توانمندی بیشتر جبهه فرهنگی انقلاب می شود./1360//101/خ

ارسال نظرات