صدور فتوای جهاد علیه اسرائیل از سوی علمای الازهر
خبرگزاری رسا ـ گروه بینالملل: در این شماره از «رهبران الازهر مصر» به معرّفی سه تن از رهبران برجسته و تاثیرگذار الازهر خواهیم پرداخت و با فعالیتها و اقدامات مثبت آنان آشنا خواهیم شد.
33. شیخ مأمون الشناوي
محمد مأمون السيد أحمد الشناوي سیوهفتمین شیخ الازهر مصر در ماه آگوست 1878م در بخش الزرقا استان دامیاط دیده به جهان گشود. در 12 سالگی قرآن را حفظ کرده و برای تکمیل دروس دینی خود به الازهر پیوست.
در الازهر دروس ادبیات عرب، کلام، منطق و فلسفه، تفسیر و تاریخ، فقه و اصول را فرا گرفت. در سالهای اولیه تحصیل به دلیل سختی علوم تصمیم به ترک علوم دینی و بازگشت به زادگاهش گرفت اما با تشویق شیخ سید الشناوی برادر بزرگش دروسش را به پایان رساند و توانست در امتحان نهایی الازهر که بیش از نصف روز به درازا کشید با موفقیت و با درجه عالی فارغ التحصیل شود.
در سال 1917 مشغول به تدریس علوم دینی شد. همزمان به عنوان قاضی شرع و امام جماعت انتخاب شد. در 1930م به عنوان مسئول دانشکده الهیات و عضو هیأت کبار علما در آمد. وی توانست پس از مدتی به عنوان رئیس کمیته فتوای الازهر رسیده و سرانجام در 1950 به عنوان شیخ الازهر انتخاب شد.
ریاست الازهر
الشناوی به مدت دو سال به سمت شیخ الازهر دست یافت. از آنجا که با شیخ محمد عبده اصلاحگر بزرگ مصر سابقه ارتباطی دیرینهای داشت به شدت تحت تاثیر افکار عبده قرار گرفت. وی با دستیابی به سمت شیخ الازهر اقدام به اصلاحات ساختاری گستردهای کرد که به برخی از آنان اشاره خواهیم کرد:
1.گسترش شعبههای الازهر در داخل و خارج کشور و ارتباط این دانشگاه با سایر نهادهای اسلامی و دینی خصوصا در آفریقا، پاکستان، اندونزی و هند.
2.بورسیه تعدادی از طلاب علوم دینی به انگلستان برای فراگیری زبان انگلیسی و تبلیغ دین به زبانهای خارجی
3.آسانگیری در پذیرش طلاب مشتاق به علوم دینی تا آنجا که در زمان ریاست وی بیش از دوهزار دانشجوی علوم دینی در الازهر مشغو به تحصیل بودند.
صدور فتوای جهاد علیه اسرائیل
در سال 1947م سازمان ملل متحد قطعنامهای را تصویب کرد تا فلسطین به دو بخش تقسیم شود. قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد که به طرح تقسیم فلسطین نیز موسوم است، قطعنامهای است که در تاریخ ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷م در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد. مطابق این قطعنامه سرزمین فلسطین به دو کشور عبری و فلسطینی تقسیم میشد و ۵۵ درصد اراضی سرزمین فلسطین به اسرائیل تعلق میگرفت. علاوه بر این مقرر شد شهر بیتالمقدس به صورت بینالمللی اداره شود.
با اعلام این قطعنامه، مجموعهای از علمای الازهر با صدور بیانیهای فتوای جهاد علیه اسرائیل را صادر کرده و کشورهای عربی را به نجات فلسطین دعوت کردند.
در بخشی از این بیانیه آمده است: «ای فرزندان امت عربی و اسلامی، به عهد و میثاق الهی عمل کنید. جهانیان باید خشم و غضب شما در راه عزت و کرامت را ببینند. به تمامی مومنان در سراسر جهان اعلام میکنیم که جهاد، جهاد، جهاد و بدانید که خداوند با شماست.»
34. شیخ عبد المجيد البشري
عبد المجيد سليم البشرى سیوهشتمین شیخ الازهر مصر و حنفی مذهب بود. در کودکی قرآن را از حفظ آموخت و به الازهر پیوست.
در آنجا دروس دینی مانند صرف و نحو، کلام و تفسیر، تاریخ اسلام و منطق، فقه و اصول را در نزد شیخ محمد عبده و شیخ حسن طویل و شیخ احمد ابوخطوة فراگرفت تا آنکه در سال1908 با درجه عالی از الازهر فارغ التحصیل شد.
شیخ البشری پس از مدتی به عنوان استاد زبردست فقه و اصول در الازهر شناخته شد. شیوه تدریس وی همانند استادش شیخ ابوخطوة بر تببین فروع فقهی از تمامی فقها و انتخاب یک رأی از میان سایر نظرات بود.
شیخ البشری از سوی عاطف برکات پاشا به عنوان ناظر مدرسه قضاوت برگزیده و به تدریس فقه و اصول در آن مدرسه برای علاقه مندان به منصب قضاوت روی آورد. پس از مدتی برای دستیابی به منصب مفتی از سوی مصطفی نحاس پاشا معرفی شد تا سرانجام توانست در زمانی که نزدیک به پنجاه سال داشت به عنوان مفتی انتخاب شود.
وی به ضرورت گسترش مذاهب متعدّده فقهی و اعتنا به نظریات سایر مذاهب از جمله فقه جعفری در موضوعات مختلف فقهی تاکید میروزید. در زمانی نزدیک به بیست سال که به عنوان مفتی شناخته شده بود بیش از پانزده هزار فتوا در موضوعات مختلف از وی صادر شده است.
ریاست الازهر
شیخ البشری دوباره به سمت شیخ الازهر دست یافت. برای بار اول با انتقاد از حاکم مصر و سیاستهای وی از سمتش برکنار شد تا آنکه مجددا به این سمت انتخاب شد اما این بار نیز دیری نپایید که شیخ البشری از منصب شیخ الازهر استعفا داد. لزوم اصلاح کتب درسی، تشویق به پژوهش در موضوعات جدید، تاسیس کتابخانه بزرگ الازهر و انتشارات مختص به این دانشگاه از اقدامات ارزنده شیخ البشری بود.
وی در تربیت شاگردان اهتمام ویژهای داشت. شیخ محمود شلتوت که مکاتباتی را با مرحوم آیت الله بروجردی داشت، شیخ محمد المدنی، شیخ علی الخفیف، شیخ محمد غزالی برخی از معروفترین شاگردان این استاد برجسته الازهر مصر هستند.
تقریب مذاهب در اندیشه شیخ البشری
شیخ عبدالمجید از شخصیتهای برجستهای است که مدافع و ترویج دهنده اندیشه تقریب میان مذاهب بود. وی در مقالهای با تاکید بر وحدت امت اسلامی میگوید: «امت اسلامی هیچگاه اصلاح نمیشود مگر زمانی که از فرقه گرایی رهایی یافته و پیرامون اصول دین و حقایق ایمان وحدت کند. در زمان تحصیل در الازهر تعصبات مذهبی و قومیتی را میدیدم اما خداوند خواست تا زنده بمانیم و از میان رفتن این تعصبات را به چشمان خود ببینیم. اکنون زمانی شده که حنفی، شافعی و حنبلی با یکدیگر همچون برادر برخورد کرده و دلیل و حق را حجت خود قرار دادند. حتی میبینیم علمایی را که احکام مذاهب مخالف خود را مطالعه کرده و به نقد و بررسی آن میپردازد.»
35. شیخ إبراهيم حمروش
إبراهيم بن إبراهيم حمروش در 20 ربيع الأول سال 1297هـ سیونهمین شیخ الازهر مصر و حنفی مذهب بود. در کودکی قرآن را فراگرفت و به الازهر پیوست. دروس متداول دینی مانند فقه و اصول، ادبیات عرب، کلام و تفسیر را در الازهر فرا گرفت. در نزد شیخ محمد عبده اسرار البلاغه و دلائل الاعجاز جرجانی را آموخت و بسیار از این دو کتاب متاثر شد.
با سپردن 12 سال از عمر خود در الازهر آماده امتحان فارغ التحصیلی شد. این امتحان در 14 ماده درسی است که شیخ حمروش توانست پس از 3 ساعت بحث علمی با درجه عالی فارغ التحصیل و به عنوان استاد الازهر انتخاب شود.
ریاست الازهر
شیخ حمروش تنها به مدت 6 ماه به ریاست الازهر دست یافت زیرا وی خواستار افزایش شهریه دانشجویان علوم دینی شد اما حکومت به شدت با این امر مخالفت کرد تا آنکه سرانجام وی مجبور به استعفا از سمت شیخ الازهر شد.
مواضع ضد انگلیسی
شیخ حمروش به شدت مخالف استکبار و استبداد خصوصا حکومت انگلیس بود. هنگامی که برخی از سربازان انگلیسی به یکی از افسران پلیس مصر حملهور شدند و مقرّ فرماندهی و پاسگاه پلیس در اسماعیلیه را به محاصره در آوردند، شیخ حمروش با صدور بیانیهای علیه استعمار بریتانیا ضمن اعلام برائت و محکومیت این اقدامات خواستار وحدت مردم و ایستادگی در برابر جنایات انگلیس شد.
از شیخ حمروش اثار چندانی به جا نمانده بلکه وی بیشتر به تدریس اکتفا کرده است./981/ب920/ک