۱۵ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۱
کد خبر: ۱۳۴۶۴۸

رهبری ورای زمان؛ نگاهی تحلیلی به رهبری امام علی بر اساس آموزه های نهج البلاغه

خبرگزاری رسا ـ امام علی (ع) متعلق به ابدیت است؛ در ابدیت بعد زمان مطرح نیست، ابدیت برتر از گذشته و اکنون و آینده است، سخن او هم متعلق به تاریخ گذشته نیست؛ سخن روز است و از این رو رهبری او میراث جاودانه ای برای انسان است.
علي بن ابيطالب اميرالمومنين عليه السلام

 به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، توفیق یا شکست یک جامعه تا حد زیادی به رهبری آن جامعه بستگی دارد. نظریه پردازان مختلف دیدگاه های متفاوتی در مورد رهبری ارائه نموده اند، دیدگاهی که نظریه پردازان غربی در مورد رهبری مطرح نموده اند، دیدگاهی است که براساس آن فردی که به عنوان رهبر یک جامعه انتخاب می شود، از آن جایی که ویژگی هایی منحصر به فردی نسبت به دیگران دارد، یا براساس شخصیت کاریزماتیک یا بر مبنای قدرت قانون، توانایی نفوذ در عقاید، نگرش ها، انتظارات و اهداف جامعه را دارند. حال آن که دیدگاه امام علی(ع) نسبت به رهبری، دیدگاهی مردم محور است که اگر نفوذی و فرمانی وجود دارد درجهت اهداف زیردستان و رفاه عامه مردم است و اگر رهبر به دنبال تحقق اهداف جامعه است، این اهداف چیزی جز رضایت مردم نیست.


نکته ای که در همه رویکردهای رهبری مطرح شده و مشترک است تلعق داشتن آنها به زمانه خود است. حال آنکه مباحثی که حضرت علی (ع) در باب رهبری و نقش آن در اداره مناسب جامعه دارد ما را به یک نوع رهبری جدیدی که هنوز در تئوریهای امروزه نیز مطرح نشده می رساند و آن نیز رهبری ورای زمان است که دارای صفات جاودانگی، کاملیت، جامعیت و شاملیت است در واقع مباحثی که امام علی(ع) در باب رهبری مطرح می کنند مختص به زمانه خود نبوده و با گذشت قرنها هنوز به عنوان منشوری در دستور کار رهبران جوامع مختلف است.


مقدمه

نیاز جامعه به رهبران و اهمیت عملکرد آنان بر کسی پوشیده نیست. امروزه تاثیر رهبران در سطوح ملی و سازمانی توسط اندیشمندان به صورت جدی مورد بحث قرار گرفته است (ساعتچی و عزیزپور شوبی،1384: 2)."فردریکسون" معتقد است که رهبران ایده آل رهبرانی هستند که همواره به خدمت رسانی به پیروان و احترام به شان و مقام آن ها متمایل بوده، به رشد و پیشرفت جامعه و حداکثر سازی ظرفیت افراد خود اهمیت می دهند(قلی پور و همکاران، 1388: 105). نخستین پژوهش درباره رهبری، در سال 1904م. منتشر شد و مهم‌ترین رویکردهای اولیه آن، در طول جنگ جهانی اول به‌وقوع پیوست.

 

در فاصله میان جنگ‌های جهانی اول و دوم، بیشترین توجه، به صفات رهبری و شیوه‌های رفتاری رهبری بود، به گونه‌ای که افراد با استفاده از آن، به رهبری دست می‌یافتند.

 

در ادامه این پژوهش‌ها نیز دانشمندان غربی و شرقی کوشیده‌اند تا پاسخی مناسب برای این پرسش بیابند که چه کسی می‌تواند رهبر اثربخش باشد یا به عبارت دیگر، چه عواملی سبب اثربخشی رهبر است؟ بریمان (1996) چهار مرحله متوالی از تئوری رهبری بیان کرده است که نشان دهنده مفاهیم در حال تغییر رهبری هستند.


1- تئوریهای صفات مشخصه(مربوط به شناسائی ویژگی های رهبران)
2- تئوریهای رفتاری(مربوط به شناسائی سبکهای رفتاری رهبران)
3- تئوریهای اقتضائی(مربوط به تمرکز بر سبکهای مناسب برای عوامل موقعیت)
4- تئوریهای جدید رهبری (مربوط به ایجاد یک بصیرت و چشم انداز (Hay Amand andHodgkinson,2006:145)

 

هیچ یک از این رویکردها نتوانسته اند یک رهبر کامل و جامعی را معرفی کنند؛ هر یک از این رویکردها از دیدگاه خود به بحث رهبری پرداخته اند. از دیدگاه نهج البلاغه حاکم با «رهبری » خود به تعالی افراد جامعه کمک می کند و با راهنمایی خود باعث هدایت جامعه به سوی سعادت می شود.

 

مهمترین وجه تمایز بین رهبری رایج در مکاتب امروزی و رهبری مورد نظر دیدگاه نهج البلاغه رسالت و مسئولیت رهبر در تعالی انسان است (طهماسبی، 1377) در رویکردهای مطرح شده مسئولیت رهبران تنها مربوط به زمان خود بوده ولی رهبری که با بررسی نهج البلاغه به آن می¬رسیم رهبری جامع و کامل و ورای زمان است یعنی رسالت رهبر تنها مربوط به زمان خود نیست بلکه رهنمودهایی که توسط این رهبر ارائه می¬شود برای تمام زمانها و برای تمام بشریت است یعنی نه محدودیت مکانی و نه محدودیت زمانی دارد که در ادامه به بررسی خواهیم پرداخت.


تعاریف رهبری


امام علی (ع) در خطبه 173 نهج‏البلاغه، آن جا که از صفات والای پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله سخن می‏گوید، شایستگان مقام ولایت و رهبری امّت را چنین وصف می‏کند: «أیّها الناس، إنّ أحقّ الناس بهذا الأمی، أفواهم علیه و أعلمهم بأمر اللّه‏ فیه»؛ ای مردم، سزاوار به رهبری امّت کسی است که بدان تواناتر باشد، و در آن به فرمان خدا داناتر (نهج البلاغه، خطبه 173: 327).


شرمرهورن و دیگران (1997) رهبری را موردی خاص از تاثیر شخصی فرد بر یک گروه یا یک شخص می داند که آنان را وادار می سازد که آنچه رهبر می خواهد انجام دهند. رهبری هنراداره کردن خود و دیگران است(افجه،1385: 368). رهبری را می توان به عنوان حرکت دادن افراد در یک جهت، تصمیم گیری و حمایت از مسیر هایی دانست که افراد معمولاً توانایی انتخاب آن را ندارند .( Lippit ,1999: 19)


نظریه های رهبری


تئوری های صفات مشخصه


بر اساس این نظریات رهبران ابرمردانی هستند که به علت ویژگی هائی که موهبت الهی است ، شایسته رهبری گردیده اند. بنابراین کسانی می توانند نقش رهبری را در سازمان ایفا کنند ، که دارای خصوصیاتی چون هوشمندی ، برون گرائی، تسلط بر خود، اعتماد به نفس، سخنوری و جذابیت سیما و غیره باشند(الوانی ، 1382).


امام علی(ع) ویژگیهایی را برمی شمارد که بایستی رهبر فاقد آن باشد و یا به عبارتی رهبر بایستی صفاتی مقابل این صفات داشته باشد: 1 - بخل 2 - نـــــــــــادانی 3 - ستمگری 4 - بی عدالتی 5 - خروج از سنت رسول خدا. همچنین در نامه شماره 53، امام علی (ع) به ویژگــی رازداری رهبری با این جمله اشاره می کند: از رعیت آنان را که عیب جوترند از خود دور کن، زیرا مردم عیوبی دارند که رهبر امت در پنهان داشتن آن از همه سزاوارتر است...( امیریان زاده،1383: 18).

 

یکی از خصوصیات رهبر شاید مهمترین آن عدالت است که در خطبه 126 نهج البلاغه به آن به طور مستقیم اشاره شده است: اگر مال متعلق به من بود بین مردم به طورمساوی تقسیم می کردم حالا که مال، مال الله است. مطمئن باشید سپردن مال به کسی که استحقاق ندارد با تبذیر و اسراف یکی است و اگر کسی چنین کند در دنیا قدرش بالا می رود ولی در آخرت بی ارزش خواهدشد»(نهج البلاغه، خطبه 126: 655).

 

امام علی(ع) در حکمت 437 نهج البلاغه در پاسخ به فردی که سوال می کند: العدل افضل ام الجود؟ بر برتری و اولویت عدالت نسبت به جود و بخشش صحه می گذارد. ایشان می فرمایند: «العدل یضع الامور مواضعها و الجود یخرجها من جهتا». عدل جریانها را در مجرای طبیعی خود قرار می دهد، اما جود جـــــریانها را از مجرای طبیعی خود خارج می سازد.

 

و یا در حکمت 437 نهج البلاغه می فرماید: عدالت قانونی است عام و مدیر و مدبری است کلی و بخشش یک حالت استثنایی و غیرکلی است که نمی شود روی آن حساب کرد( نهج البلاغه، حکمت 437: 735).


در نامه شماره 41 باز هم بر ویژگیهایی همچون پرهیز از حیله و نیرنگ، وفای به عهد، دوری از ظلم و ستم به زیردستان، خوردن نان حلال، عدم همراهی با خائنین و انجام امور فقط به خاطر خدا برشمرده شده اند(نهج البلاغه، نامه 41: 547). و امام علی (ع) عامل خود را به سبب عدم رعایت ویژگیهای بالا مورد شماتت و نکوهش قرار داده اند: شاید بتوان ارزشمندترین منبع را در بیان ویژگیهای رهبر، نامه 53 امام خطاب به مالک اشتر نخعی دانست که به دلیل طویل بودن نامه موارد به صورت خلاصه آورده می شود: داشتن تقوی و ترس از خدا؛مقدم داشتن طاعت خدا بر دیگر کارها؛ پیروی از قرآن؛ غلبه بر هوی و هوس و نفس اماره؛ خویشتن داری؛ برحذر بودن از نخوت و تکبر؛ عدالت در امور؛ دوری از عیبجویان ؛ دوری از کینه جویی؛عدم مشورت و دوستی با سخن چین؛عدم مشورت با بخیل، ترسو و حریص؛ پیوند و دوستی با پارسایان و راستگویان؛بحث و گفتگو با دانشمندان و حکما؛ رجوع و توکل و استرداد از خود و رسول به هنگام مشکل؛ برحذر بودن از عجب و غرور و داشتن سعه صدر؛ برقراری عدالت و احقاق حق و شکیبایی و صبر در مقابل مشکلات ناشی از آن؛ وفای به عهد؛ حذر از خیانت در پیمان؛برحذر بودن از منت گذاری بر دیگران؛پرهیز از شتاب و عجله در امور؛ پرهیز سستی درامور در موعد انجام آنها؛خویشتنداری درهنگام خشم؛جلوگیری از بروز قهر و غضب؛برحذر بودن از زخم زبان زدن؛(نهج البلاغه، نامه 53: 592-567).

 

نظریه های رفتار رهبری


در این گروه از نظریات به جای آن که به دنبال تعیین خصوصیات رهبری باشیم در پی آن هستیم که دریابیم سبک و روش رهبری چگونه است و رهبران در برخورد با مرئوسان به چه شیوه هائی توسل می جویند(الوانی ، 1382).


امام علی (ع) نیز در خطبه و نامه های خویش به فرمانداران ممالک مختلف به اهمیت توجه به زیردستان اشاره فراوان کرده است و لزوم توجه به ایشان و نیازهایش را درجهت ایجاد یک رهبری و زمامداری عادلانه خاطرنشان ساخته است.


امام علی (ع) در نامه شماره 18 خود خطاب به عبدالله بن عباس فرمانگذار مصر به بعضی از رفتارهای رهبر در برخورد با زیردستان اشاره کرده است: 1- نیکویی با مردم؛2 - دورکردن ترس و بیم از دل مردم؛3 - مدارا با مردم؛4 - برحذر داشتن رهبر از درشتی و ستم ورزی بر زیردستان؛ 5 - عدم تحقیر زیردستان؛6 - عدم تدارک شرایط سخت برای زیردستان؛7 -رفتار همراه با اعتدال با زیردستان؛8 - فروتنی با زیردستان؛ 9- نرمخویی و گشاده رویی با زیردستان؛10 - عدالت در برخورد با همه حتی در نگاه؛ 11 - نکوهش خیانت در بیت المال امت؛ 12 - تبعیض در بین زیردستان؛ 13 - مهربانی با رعیت؛ 14 - دوستی ورزیدن با زیـردستان؛ 15 - بخشش گناهان زیردستان؛ 16 - عدم تعجیل در تصمیم گیری هنگام خشم درمورد زیردستان؛ 17 - عدم استبداد در فرماندهی؛ 18- برقراری داد و عدل در بین زیردستان اعم از خویشان و غریبه ها؛ 19 - دوری از مشاورین عیب جو؛ 20 - پاداش به نیکوکاران و مجازات بدکاران مطابق با اعمــالشان؛ 21 - ساماندهی به کار زیردستان؛ 22 - نگاهی دلسوزانه همچون پدر و مادر به مشکلات زیردستان؛ 23 - توجه به مشکلات زیردستان هرچند کوچک؛ 24 - قدردانی از زیردستان که تلاش و کوشش دارند؛ 25 - مشورت با زیردستان قبل از تفویض اختیار و مسئولیت؛ 26 - توجه به ویژگیهای تجربه، حیا، خاندان پرهیزکار و نجیب،تقدم در پذیرش اسلام و دلبستگی بیشتر به آن،خوش اخلاقی،با آبرویی و کم طمعی و عاقبت نگری در انتخاب عاملان توسط رهبر؛ 27 - ارضای نیازهای مادی عاملان تحت سرپرستی برای اتمام حجت بر آنها برای عدم پذیرش هرگونه عذری نسبت به عدم پذیرش فرامین رهبری و یا خیانت در مال؛ 28 - مجازات عامل خیانتکاری که خیانت او اثبات شده باشد با:الف) تنبیه بدنی ب) مصادره اموال ج) تحقیر او در ملاءعام؛ 29 - انتخاب کاتبانی صالح و رازدار برای ثبت گزارشات صحیح و حفظ اسرار رهبر؛ 30 - توجه به تجارت و بازرگانی و صنعت و تشویق صاحبان صنایع و بازرگانان؛ 31 - توجه به قشر ضعیف جامعه و اختصاص سهمیه ای از بیت المال برای ایشان؛32 - انتخاب نماینده ای دلسوز و فروتن برای رسیدگی به مشکلات مستضعفان و بیانگر وضع آنها برای رهبر؛ 33 - برگزاری جلسات عمومی بــرای شنیدن مسائل و مشکلات زیردستان؛ 34 - لزوم امکان دسترسی زیردستان به رهبر و خوش خلقی و آگاهی رهبر در برخورد با آنها؛ 35 - لزوم توجیه اهداف و نیت و مقصود رهبر برای زیردستان برای رفع سوءتفاهمات.


تئوری های اقتضائی


از آنجا که تئوری های خصوصیات فردی رهبری در اغلب موارد مصداق پیدا نمی کند و به علت آنکه تئوری های رفتار رهبری نیز فاقد انعطاف لازم بودند، نظریه پردازان به تئوری هایی روی آورده اند که آنها را اقتضایی نام نهاده اند(الوانی ، 1382).


تئوری های جدید رهبری


1- مدل رهبری مراوده ای ( تعاملی) و تحول گرا


در یک تقسیم بندی جدید رهبران به دو دسته تقسیم بندی شده اند:


الف- مدل مراوده ای


رهبر مراوده ای بر ساختار کار و تکمیل آن تأکید می کند و بر تبادلاتی که بین رهبر و پیروان اتفاق می افتد تمرکز می کند. در این سبک، رابطه رهبر – پیرو شامل تبادلاتی است که به وسیله موقعیت هایی افزایش می یابند. بنابراین چنین رهبرانی به وسیله مشخص کردن ماهیت کار ضروری برای بدست آوردن پاداش ها بر پیروان اثر می گذارند(Walumbwa & Ojode,2004:128-129).


ب- مدل تحول گرا


رهبری تحولگرا که به وسیله جیمز مک گرگار برنز(1978) و باس (1985) ایجاد شد یک مفهوم بسیار مشهور در سالهای اخیر شده است.رهبر تحولگرا بیشتر بر اهداف سازمانی تمرکز می کند. رهبری تحولی هنگامی اتفاق می افتد که رهبران علایق خود را نسبت به کارکنان شان افزایش می دهند و آگاهی و پذیرش اهداف ایجاد می کنند و مأموریت گروه را تعیین می کنند و کارکنان خود را تشویق می کنند که علاوه بر منافع خود منافع سازمان را هم در نظر بگیرند. رهبر تحولی فرآیند ایجاد تعهد نسبت به اهداف سازمانی و سپس اختیار دادن به پیروان برای دستیابی به آن اهداف است. نتیجه حداقل از نظر تئوریک افزایش عملکرد پیروان است. این گونه رهبران ارزشهای شخصی پیروان را تغییر می دهند، برای این که از اهداف سازمان به وسیله ایجاد جوی از اعتماد حمایت کنند(Stone, Russell &Patterson,2004:357).


2- تئوری جانشین های رهبری


این نظریه لزوم رهبری را در برخی شرایط مورد تردید قرار داده است. این نظریه ادعا دارد که پاره ای از شرایط می توانند به عنوان جانشین برای رهبری محسوب گردند. این عوامل در سه گروه کلی: خصوصیات پیروان، خصوصیات وظیفه و شغل و خصوصیات سازمان است(الوانی ، 1382).


3- تئوری اسنادی


نظریه اسناد به تازگی در مطالعات رهبری مورد استفاده قرار گرفته است. طبق نظریه اسناد، ما رفتارهای دیگران را مشاهده کرده و علل آن رفتارها را اسناد می کنیم . بنابراین اگر رهبری عملکرد ضعیف کارکنان خود را به نداشتن توانائی یا به نداشتن کوشش اسناد کند، ممکن است واکنش اوسرزنش،آموزش یا اخراج کارکنان باشد. از طرف دیگراگررهبر رفتار کارکنان را به عوامل خارجی مانند سختی وظیفه، طراحی بد شغل و یا حجم زیاد کار اسناد کند، ممکن است به جای اینکه نسبت به کارکنان واکنش نشان دهد، به بر طرف کردن این مسائل بپردازد. یکی از نکات جالب موجود در مقوله رهبری و تئوری اسنادی این پنداشت است که معمولاً رهبران در تصمیمات خود قاطع هستند و دچار تزلزل نمی شوند(مورهد، گریفین، 1377: 300-299)


4- رهبران الهام بخش


رهبران الهام بخش می توانند در سایه پاره ای از اقدام های ویژه خود، نیروی حرکت چشمگیری درسازمان و کارکنان به وجود آورند. ر هبران الهام بخش کسانی هستند که می توانند احساسات افراد را در جهت بالاترین بازده و بهره وری جلب کنند( تاشمن ، مایکل، اریلی سوم، چارلز ، 1378: 195).


5- رهبری کاریزماتیک


رهبران کریزماتیک دنیا را پر جنب و جوش با یک مجموعه از عواطف و نگرشها می بینند و احساس همدلی نسبت به افراد دارند و غالباً یک رویکرد مشاوره ای را اتخاذ می کنند. آنها تمایل به الهام کردن،ایجاد انگیزه و مشورت کردن دارند و محیطی را ایجاد می کنند که افراد از روی تمایل و نه اجبار کار می کنند. رهبران کریزماتیک یک نگرش از همکاری مبتنی بر اعتماد، همبستگی و انسجام اتخاذ می کنند .(Yeo,2006: 67-68)


6- رهبران اختیار دهنده


این رهبران یک نگرش واقع گرایانه به وسیله مشخص کردن ضرب الاجل ها )موعد مقرر( و اهداف انتخاب می کنند و بر کشف استعداد های هر عضو تیم تمرکز می کنند، به کارکنانشان اختیار تصمیم گیری می دهند .(Yeo,2006).


7- رهبران خدمتگزار(خادم)


رهبران خدمتگزار الگویی نمونه برای پیروان خود و دیگر افراد هستند. آنان پیروان خود را مشتاقانه و تشویق می‌کنند تا برای تغییر موقعیت فعلی بکوشند. رهبران خدمتگزار، روابط بسیار عمیق و محکمی با کارکنان دارند و به‌خوبی آنها را یاری می‌رسانند تا استعدادهای بالقوه خود را کشف کنند. این رهبران همانند حضرت مسیح(ع)، بودا و امثال آنان هستند، اگر مشکلی برای کارکنانشان پیش آید، همدرد و شنونده خوبی برای ایشان هستند و در نهایت، خود را متعهد به رشد افراد می‌دانند(دانایی فرد،1388: 26). طبق نظرجیم استورات ریشه رهبری در تعهد به خدمت رسانی نهفته است . گرین لیف رهبر خدمتگزار راکسی می داند که دید مشترکی از موفقیت را ترسیم می کند . رهبر خدمتگزار کسی است که بیشترین تاکیدش بر روی پیروان خوب است نه علاقه های آنان. آنها تلاش می کنند پیروان خود را رشد دهند. آنها سعی می کنند کارکنان را توانمند کنند، به جای اینکه از قدرت برای سلطه و نفوذ روی آنها استفاده کنند .گرین لیف معتقد است که پیروان چنین رهبرانی نیز خودشان رهبران خدمتگزاری خواهند شد.(Yukl, 2006: 420)


رهبری ورای زمان


با توجه به رویکردهای مختلف رهبری بررسی شده در بالا و بیان ویژگی های آنها و محدودیتی که هر یک از آنها داشتند، ما را به این نتیجه رهنمون می سازد که نوع رهبری امام علی(ع) فراتر از رهبری های مطرح شده در بالاست چرا که رهبری امام علی(ع) دارای صفات جاودانگی، جامعیت،کاملیت و شاملیت برای تمام اعصار است. علی(ع) اگر رنگ خدا نمی‌داشت و مردی الهی نمی‌بود فراموش شده بود. تاریخ بشر قهرمان‌های بسیار سراغ دارد قهرمان‌های سخن، قهرمان‌های علم و فلسفه، قهرمان‌های قدرت و سلطنت،‌ قهرمان میدان جنگ ولی همه را بشر از یاد برده و یا اصلا نشناخته است اما علی(ع) نه تنها با کشته شدنش نمرد بلکه زنده‌تر شد. امام می فرماید: گردآورندگان دارایی‌ها در همان حال که زنده‌اند مرده‌اند و دانشمندان (علمای ربانی) پایدارند تا روزگار پایدار است جسم‌های آنها گمشده است اما نقش‌های آنها بر صفحه دل‌ها موجود است( نهج‌البلاغه، حکمت 139). درباره شخص خودش می‌فرماید: فردا روزهای مرا می‌بینید و خصایص شناخته نشده من برایتان آشکار می‌گردد و پس از تمام شدن جان من و ایستادن دیگری به جای من مرا خواهید شناخت (نهج‌البلاغه، خطبه 149)


در حقیقت علی(ع) همچون قوانین فطرت است که جاودانه می‌مانند. او منبع فیاضی است که تمام نمی‌گردد بلکه روز به روز زیادتر می‌شود و به قول “جبران خلیل جبران” از شخصیت‌هایی است که در عصر پیش از عصر خود به دنیا آمده‌اند.


بعضی از مردم فقط در زمان خودشان رهبرند و بعضی‌ اندکی بعد از زمان خویش نیز رهبرند و به تدریج رهبریشان رو به فراموشی می‌رود. اما حضرت علی(ع) و معدودی از انسان‌ها با خصایص بیان شده همیشه هادی و رهبرند.


علی(ع) مظهر جامعیت و انسان کامل است. یکی از مظاهر جامعیت و انسان کامل بودن علی(ع) این است که در مقام اثبات و عمل با فرقه‌های گوناگون و انحرافات مختلف روبرو شده و با همه مبارزه کرده است. گاهی او را در صحنه مبارزه با پول پرست‌ها و دنیا پرستان متجمل می‌بینیم، گاهی هم در صحنه مبارزه با سیاست پیشه‌های ده رو و صدرو، گاهی با مقدس نماهای جاهل و منحرف. لذا وجود مقدس حضرت علی(ع) در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به پیکار برخاست؛ اصحاب جمل که خود آنان را ناکثین نامید و اصحاب صفین که آنها را قاسطین خواند و اصحاب نهروان یعنی خوارج که خود آنها را مارقین می‌خواند( ابن‌ابی‌الحدید ، ج 1، ص 201).


 در واقع این صفات باعث شکل گیری این سوال می شود که رهبری امام علی (ع) از کدام نوع رهبری می باشد، با توجه به بررسی انواع رهبری و ویژگی های آنها به این نتیجه رسیدم که نوع رهبری امام (ع) متفاوت با نوع رهبری های بالا می باشد و علاوه بر داشتن صفات انواع رهبری های ذکر شده، صفات دیگری نیز در نوع رهبری امام علی (ع) وجود دارد که ما را به یک نوع رهبری جدید به عنوان رهبری ورای زمان می رساند. بنابراین رهبری ورای زمان از دیدگاه نویسندگان این مقاله به این معنی می باشد که فرمایشات و دستورات یک رهبر فقط مربوط به دوره خود نبوده و با گذشت زمان نه تنها به دست فراموشی سپرده نمی شود بلکه سازگاری بیشتر با جامعه آینده پیدا می کند مثل رهبری امام علی(ع) که هنوز با گذشت قرنها در دستور کار اکثر رهبران جوامع است و نامه 53 نهج البلاغه نمونه بارز آن است یا تصمیمی که امام حسین برای جنگ اتخاذ کرد باعث هدایت جامعه بعد از خود در طی قرنها شد و با گذشت زمان تعداد پیروان این رهبر بیشتر و بیشتر می شود.


اهمیت رهبری از نظر اسلام و نهج البلاغه


اهمیت فوق العاده رهبری بر سه اصل مبتنی است. اصل اول مربوط است به اهمیت انسان و ذخائر و نیروهائی که در او نهفته‏ است که معمولا خود به آنها توجه ندارد. در اسلام به مسئله متوجه کردن‏ انسان به خود، به عظمت و شرافت خود و نیروهای عظیمی که در او است‏ توجه شده است.


قرآن مجید می‏گوید: وقتی که انسان را خواستیم بیافرینیم‏ فرشتگان را امر کردیم که به این موجود سجده کنند. می‏گوید انسان بر فرشتگان‏ در تعلیم اسماء الهی پیشی گرفت، می‏گوید آنچه در زمین است برای انسان‏ آفریده شده است: " «و خلق لکم ما فی الارض جمیعا، بقره/29»، «سخر لکم‏ ما فی السموات و الارض؛ آنچه در آسمانها و زمین است مسخر شما گردانید. جاثیه/13»؛ ای بشر در تو چیزهاست، تو خیال نکن مشتی‏ آب و خاک هستی. خودت را با موجودات دیگر مقایسه نکن. اصل دوم مربوط است به تفاوت انسان و حیوان، انسان با اینکه از جنس‏ حیوان است از نظر مجهز بودن به غرائز با حیوان تفاوت دارد: یعنی ضعیف‏ تر از حیوان است.


حیوانات به یک سلسله غرایز مجهز هستند و نیاز چندانی‏ به رهبری از خارج ندارند، زیرا غریزه کارش راهنمائی و رهبری‏ بصورت خودکار است. مورچه به سلسله غرایزی مجهز است که بطور خودکار و اتوماتیک وی را در زندگی رهبری می‏کند.


امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در یکی‏ از خطبه‏های نهج البلاغه موضوع مجهز بودن مورچه را به غرایز زندگی بیان و تشریح می‏کند. سایر حشرات نیز بدین منوال هستند. انسان با اینکه از نظر نیروها مجهزترین موجودات است و اگر بنا بود با غریزه رهبری شود می‏بایست صد برابر حیوانات مجهز به غرایز باشد، در عین‏ حال از نظر غرایزی که او را از داخل خود هدایت و رهبری کنند، فقیرترین‏ و ناتوان‏ترین موجود است. لهذا به رهبری، مدیریت و هدایت از خارج‏ نیاز دارد.


این همان اصلی است که مبنا و فلسفه بعثت انبیاء است. و هنگامی که فلسفه بعثت انبیاء را مورد بحث قرار می‏دهیم متکی به اصل نیاز بشر به راهنمائی و رهبری هست. یعنی بشر موجودی است مجهز به ذخائر و منابع قدرت بیشمار و در عین حال، در ذات خود فوق العاده بی‏خبر و سرگردان و خود از ذخائر و منابع وجود خود، نا آگاه، نه می‏داند که چه‏ دارد و نه می‏داند که چگونه آنها را رهبری کند و مورد بهره برداری قرار دهد. لهذا نیازمند است که رهبری گردد، راه به او نشان داده شود و نیروهایش سامان یابد و سازمان پیدا کند. باید او را آزاد کرد و به‏ حرکت آورد.


اصل سوم مربوط به قوانین خاص زندگی بشر است. یک سلسله اصول بر رفتار انسان حکومت می‏کند که اگر کسی بخواهد بر بشر مدیریت داشته باشد و وی را رهبری کند جز از راه شناخت قوانینی که بر حیات و بر روال زندگی بشر حاکم است، میسر نیست. پس بشر موجودی است که به یک سلسله نیروها مجهز است و به هدایت و رهبری‏ و به پیشوا و پیشوائی نیازمند است. موجودی است که رهبری و به حرکت در آوردن و بهره برداری از نیروهای وی تابع یک سلسله قوانین بسیار دقیق و ظریف است که شناخت آن قوانین کلید راه نفوذ در دلها و مسلط شدن بر انسانها است.


از دیدگاه نهج البلاغه مدیر با «رهبری » خود به تعالی انسانها کمک می کند و با هدایت خود انسان را به سعادت می¬کشاند. مهمترین وجه تمایز بین رهبری رایج در مکاتب امروزی و رهبری مورد نظر در مدیریت از دیدگاه نهج البلاغه رسالت و مسئولیت مدیر در تعالی انسان است (طهماسبی، 1377).


نتیجه گیری


نفوذ و تاثیر رهبر بر مردم از دیدگاه دانشمندان در ابتدا و به طور اولی رسیدن به اهداف سازمان است که اکثر اوقات این اهداف سازمانی گروه خاصی را دربرمی گیرد. درحالی که امام علی (ع) رهبری را امتیاز و منتی برای مردم می داند و مسئولیتی سنگین برای رهبر. بنابراین، پذیرش رهبری در دیدگاه امام تنها منحصر به پذیرش حکومت بر مردم نیست بلکه پذیرش مسئولیت کمک به مردم، احقاق حق، برقراری عدالت و گرفتن حق مظلوم از ظالم است. بنابراین امام در پذیرش زمامــداری خود آن را واجب بر خود می داند، نه از آن جهت که توسط پیامبر (ص) در غدیرخم به این سمت انتخاب شده بلکه به دلیل عهد و پیمان خداوند با دانشمندان آگاه و ربانی.


 در دیدگاه ویژگی های رهبری، دانشمندان سیر تاریخی را از ابتدا تا زمان معاصر طی کرده اند تا به مرحله ویژگی های اقتضایی دست یافته اند درحالی که امام در خطبه ها و نامه های خود به طور مشخص و جامعی تمامی ابعاد بررسی شده در طول 50 سال مطالعات را ذکـــر کرده است و این از متن خطبه ها و نامه ها مشخص است که با توجه به ذکر خصوصیاتی مطلق و خاص برای رهبر، در موقعیتهای مختلف فرمانهای مختلف را به عوامل و زمامداران خود ابلاغ کرده است.


در واقع امام علی (ع) متعلق به ابدیت است ؛ در ابدیت بعد زمان مطرح نیست، ابدیت برتر از گذشته و اکنون و آینده است ... سخن او هم متعلق به تاریخ گذشته نیست ؛ سخن روز است و از این رو رهبری او میراث جاودانه ای برای انسان است./سجاد حبیبیان و معصومه جانعلی زاده 

/909/ی701/ر


منابع و ماخذ
1. ابن‌ابی‌الحدید در شرح نهج‌البلاغه، ج 1، ص 201
2. الوانی ، مهدی ، (1382) ،مدیریت عمومی.
3. افجه،علی اکبر، (1385) ،مبانی فلسفی و تئوری های رهبری و رفتار سازمانی،چاپ چهارم،تهران،انتشارات سمت.
4. امیریان زاده ،مژگان، محمدی،مهدی،(1383)، رهبری در نهج البلاغه ،مجله تدبیر، شماره 150.
5. تاشمن ، مایکل، اریلی سوم، چارلز ، )1378( ،نوآوری بستر پیروزی،رضائی نژاد، عبدالرضا ، چاپ اول ، تهران، مؤ سسه خدمات فرهنگی رسا، ص195.
6. دانایی فرد، حسن و مومنی،نونا،(1387)، تئوری رهبری اثربخش از دیدگاه امام علی(ع) ، فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی سال چهارم ، شماره 14 .
7.  ساعتچی، محمود و علی‌اکبر عزیزپور پوبی، (1384)، طراحی الگوی رهبری اثربخش دانشگاهی»، مجله دانشور، رفتار، شماره 11.
8.  طهماسبی، ملوک (1377)، اهداف و اوصاف مدیریت از دیدگاه نهج البلاغه،انتشارات فرزانه،اصفهان.
9.  قلی پور، ارین ، پورعزت، علی اصغر و حضرتی،محمود(1388)، بررسی تاثیر رهبری خدمتگزار بر اعتماد سازمانی و توانمند سازی در سازمان های دولتی، نشریه مدیریت دولتی، دوره 1، شماره 2، صص 103 - 118.
10. سوره بقره، آیه 29 .
11. سوره جاثیه، آیه 13 .
12. مورهد، گریفین، 1377.رفتار سازمانی. الوانی،مهدی، معمار زاده،غلام رضا،چاپ سوم،تهران، انتشارات مروارید،صص 300-299.
13. نهج البلاغه، دشتی ، خطبه 173، ص327.
14. نهج البلاغه، دکتر سید جعفر شهیدی، خطبه126،ص 655.
15. نهج البلاغه، دکتر سید جعفر شهیدی، حکمت 437،ص 735.
16.  نهج البلاغه، دکتر سید جعفر شهیدی، نامه 18.
17.  نهج البلاغه، دکتر سید جعفر شهیدی، نامه 41،ص 547.
18.  نهج البلاغه، دکتر سید جعفر شهیدی، نامه 53،ص 592-567.
19.  نهج‌البلاغه، علی اصغر فقیهی ،خطبه 149،ص 153.
20. نهج‌البلاغه،علی اصغر فقیهی، حکمت 139،ص359.
21.  Lippit .M. 1999. “How to Influence Leaders”. Training &Development ,Vo.l53. No.3-Lussier. N. R. 1997. “Management: conceps,applications and skill development” . First edition . south – western. college publishing.          
22.  Hay Amand andHodgkinson.2006.”Rethinking Leadership:A way forward for teaching leadership”.The leadership &organization development journal,Vol.27.No.2.P.145.
23.  Stone, G., Russell, R. F., Patterson, K. 2004.”Transformational versus servant leadership :a difference in leader foucus” . The leadership and organization development journal . Vol25 .No 4.p 357.
24.  Walumbwa, F. O. , Ojode, L. A. 2004” Gender and instructional outcomes(The mediating role of leadership style )”Vol.23. No. 2. PP.128-129.
25.  Yeo, K. R. 2006.”Developing tomorrow,s leaders: why their worldviews of today matter?Industrial & commerical training .Vol38. No2. Pp67-68.
26.   Yukl , Gary. 2006, Leadership in organization, pearson ,Prentice Hall ,6TH Edition.

ارسال نظرات