بررسی ماهیت مذهبی و انگیزه هستههای تروریستی در خاورمیانه
خبرگزاری رسا ـ اغلب تروریست ها سابقه مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی و نیز روابط نامشروع جنسی داشته اند. سپس ایمان خود را از دست داده و برای اهداف سیاسی یا شخصی و نه مذهبی به گروه های تروریستی پیوسته اند.
به گزارش خبرگزاری رسا، با ظهور گروه های تروریستی مدعی اسلام مثل داعش، سوالاتی درباره رابطه اعتقاد مذهبی و رابطه آن با افراطی گری پدید می آید. ادعای گروهای تروریستی مانند داعش برای انگیزه های اسلامی در اعمال خشونت آمیزشان، این شبهه را بوجود می آورد که آیا امکان دارد که یک مسلمان معتقد روزی به یک تروریست تبدیل شود؟
محققان طی یک دهه تحقیقات درباره گروه های تروریستی مختلف و با تحلیل روانشناسی و پیشینه اجتماعی این تروریست ها، به دو واقعیت غیر قابل انکار دست یافتند. اول این که مسلمانان معتقد تروریست نمی شوند و دوم، تروریست ها با انگیزه های سیاسی این اعمال را انجام می دهند و نه اعتقاد اسلامی. این بدان معناست که مسلمانانی که از اقدامات تروریستی حمایت می کنند، مسلمان واقعی نیستند. درواقع این دو دسته با هم در تضاد قرار دارند و با هم مقابله می کنند.
مطالعه ای که توسط آژانس امنیتی انگلستان در سال 2008 انجام شد، نشان داد که به اصطلاح مسلمانان تروریست در غرب آمار جمعیتی متغیری دارند و نیز از اعتقادات تروریستی یکسانی پیروی نمی کنند. این مطالعه همچنین نشان داد که تعداد بسیار کمی از آنها در خانواده های معتقد مسلمان پرورش یافته اند. این تحقیق این گونه نتیجه گیری کرد که هویت مذهبی استوار، مانع از پیوستن فرد به گروه های تروریستی می شود.
این آژانس در ادامه افزود عده ای از این تروریست ها سابقه مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی و نیز روابط نامشروع جنسی داشته اند. سپس ایمان خود را از دست داده و برای اهداف سیاسی یا شخصی و نه مذهبی به گروه های تروریستی پیوسته اند.
آژانس امنیتی مذکور چهار عامل تبدیل فرد به یک تروریست بنیادگرا را بیان کرد:
- ناراحتی روحی مانند مرگ عزیزان (10 درصد از مظنونین به عملیات تروریستی این امر را تجربه کرده اند)؛
- مهاجرت بدون اعضای خانواده (یک سوم افراط گرایان برای تحصیل یا کار به تنهایی به انگلستان مهاجرت کرده اند)؛
- سابقه بزهکاری (دو سوم از تروریست ها سوابق بزهکاری داشته اند)؛
- و سابقه زندان (بسیاری از تروریست ها طی حضور در زندان تروریست شده اند)
ریک کولست، پژوهشگر بلژیکی تحقیقات دقیقی در مورد بنیادگرایی اسلامی انجام داده است. به گفته وی بین پایبندی مذهبی و بنیاد گرایی سیاسی تفاوت زیادی است. پایبندی مذهبی از جستجو برای کشف هویت آغاز می شود. در حالی که بنیاد گرایی سیاسی از مخالفت با ظلم آغاز می گردد. پایبندی مذهبی در صورت جریان داشتن در افراد جامعه، می تواند منجر به تلاشی برای وحدت اجتماعی شود. اما اگر برخی از افراد به افراط کشیده شوند، بنیادگرایی سیاسی می تواند به تهدیدی امنیتی تبدیل گردد.
اولیور روی، محقق فرانسوی در امور جوامع اسلامی می گوید بنیادگرایی خشونت آمیز ربطی به اعمال دینی ندارد.
از این تحقیق می توان این گونه نتیجه گرفت که تروریسم و بنیاد گرایی افراطی محصول و نتیجه اعتقاد مذهبی یا اصول اسلامی نیست. افراط گرایی مذهبی مرتبط با عوامل شخصی یا انگیزه های سیاسی است و از مذهب به عنوان پوششی برای توجیه اقدامات شنیع خود بهره می برد. اقداماتی که نه تنها از نظر همه مذاهب بلکه از نظر جامعه انسانی محکوم است./847/ب901/ک
ارسال نظرات