۰۴ مرداد ۱۳۸۶ - ۱۴:۲۷
کد خبر: ۲۷۷۸۳
آيت الله يزدي:

روحيه علمي آيت‌الله فاضل فضاي علمي حوزه را اداره مي‌كرد

بررسي شخصيت علمي، اخلاقي و سياسي حضرت آيت الله فاضل لنکراني در گفت و گوي اختصاصي خبرگزاري رسا با آيت الله يزدي.
روحيه علمي آيت‌الله فاضل فضاي علمي حوزه را اداره مي‌كرد

رسا ـ لطفا در ابتدا درباره نحوه آشنايي خود با مرحوم حضرت آيت الله فاضل لنکراني و آغاز شکل گيري جامعه مدرسين حوزه علميه قم بفرماييد.
بعد از درس اساتيدي مثل مرحوم آيت‌الله بروجردي و امام راحل آشنايي من با مرحوم آيت‌الله فاضل لنكراني (ره) بيشتر در جلسات جامعه مدرسين حوزه علميه قم بود. در اوايل انقلاب با شروع مسايل انقلاب، جامعه مدرسين فعاليت خود را از زمان مرحوم آيت‌الله بروجردي براي تصحيح روند علمي حوزه علميه آغاز كرد و از همين رو به جامعه مدرسين مشهور شد. در زمان حضرت امام خميني (ره) با توجه به شرايط سياسي ايجاد شده جامعه مدرسين صبغه سياسي گرفت و بيشتر جلسات آن به خاطر مسايل حساس سياسي در منازل افراد برگزار مي شد. مرحوم آيت الله فاضل لنكراني (ره) يكي از اعضاي فعال جامعه مدرسين بود و در بحث‌ها و مسايل با علاقه زياد و پيگيري شديد شركت مي‌كرد. وي از جمله اعضاي جامعه مدرسين هستند كه به بندر لنگه تبعيد شدند و پس از مدتي بنده نيز به آنجا تبعيد شدم. وي در بندرلنگه و در ايام تبعيد در يك حسينيه زندگي مي‌كرد كه واقعا شرايط سخت و دشواري بود.
با شرايط حساسي كه در قم ايجاد شد و در شهر حكومت نظامي اعلام شده بود و خيابان ها به تصرف ارتش درآمده بود، جامعه مدرسين تصميم گرفت كه يك راهپيمايي بزرگ در قم ترتيب دهد و تصميم گرفتيم كه اين راهپيمايي از منزل آيت‌الله فاضل آغاز شود و همگي از آنجا تجمع و راهپيمايي را آغاز كنيم. ما هر كدام از كوچه و پس كوچه‌هاي اطراف آمديم تا به منزل سابق آيت الله فاضل لنكراني (ره) واقع در سه راه بازار رسيديم.با حضور تقريبا همه اعضاي جامعه مدرسين راهپيمايي آغاز شد. تعدادي از آقايان در صف اول قرار گرفتند، پس از طي مسير كوتاهي متوجه شديم كه خيابان را بسته‌اند و تهديد كردند كه اگر جلوتر بياييد حتماً به سويتان شليك مي‌شود. آيت الله روحاني و مرحوم آيت الله فاضل لنكراني (ره) و بعضي از بزرگان كه در صف اول راهپيمايي قرار داشتند، آماده شهادت بودند و اعتنايي به تهديدهاي ارتش نكردند. هر چه بيشتر جلو مي‌رفتيم، بر تعداد مردمي كه به جمع اساتيد حوزه مي‌پيوستند، بيشتر مي‌شد تا جايي كه مرحوم خلخالي بر روي يكي از تانك‌هاي ارتش رفت و سخنراني كرد و ارتش ها راه را باز كردند و تا قبرستان بقيع راهپيمايي كرديم.
حضرت آيت الله فاضل لنكراني (ره) هميشه در صحنه هاي حساس و پرمخاطره نقش خاصي داشتند و حضور فعالي از وي ديده مي شد. اگر به اسناد جامعه مدرسين حوزه علميه قم مراجعه كنيم و اعلاميه هايي كه از سوي اين جامعه صادر شده است را نگاهي بيندازيم، خواهيم ديد كه امضاي اين فرد مبارز در اولين امضاهاي اطلاعيه ها و بيانيه ها وجود دارد و اين مسأله حاكي از فعاليت جدي ايشان در مسايل سياسي بود. در اطلاعيه اي كه از سوي جامعه مدرسين درباره حمايت از مرجعيت امام راحل و خلع شاه صادر شده بود، ايشان از اولين نفراتي بود كه اين اطلاعيه را امضا كرد و امضاي ايشان در اولين امضاها قرار دارد.
بحث تعيين مراجع تقليد پس از ارتحال آيت الله گپايگاني (ره) و آيت الله اراكي يكي از جلسات پر فراز و نشيب جامعه مدرسين حوزه علميه قم بود كه جا دارد آن را هم ذكر كنم.
جمع 25 يا 26 نفره جامعه مدرسين مي خواستند درباره مرجعيت و معرفي افراد جلسه تشكيل دهند. وقتي بحث مرجعيت پيش مي آيد، و هنگامي كه افراد مي خواهند درباره يك مسوليت شرعي، سياسي و اجتماعي تصميم بگيرند،‌ شرايط بسيار حساسي است. حضرت آيت الله فاضل لنكراني (ره) در آن موقع دبير جامعه مدرسين حوزه علميه قم بودند. از جمله كساني كه در آن جلسات مانع پيشرفت بحث ها بود، بنده بودم. دليل اين مسأله هم به خاطر نظر مثبت من به يکي از مراجع و در مقابل اعلام ديدگاه منفي در مورد يکي از آقايان بود و درباره بقيه هم رأي گيري كنيم؛ اما ديگران نسبت به نظر بنده مقاومت و مخالفت مي كردند. در هر صورت بنده از پيشرفت بحث ها جلوگيري مي كردم. حضرت آيت الله فاضل لنكراني (ره) وقتي شرايط را به اين شكل ديدند، با بنده صحبت كردند. نظر ايشان اين بود كه بنده راي منفي خود را با سكوت اعلام كنيد و مثبت را هم قبول مي كنيم تا هر چه زودتر اين بحث به سرانجام برسد و ختم شود. اين بحث با اين توضيح آيت الله فاضل ختم شد و جامعه مدرسين حوزه علميه قم اطلاعيه دقيقي در اين زمينه صادر كرد.
در آخرين ملاقاتي كه اعضاي جامعه مدرسين با رهبر معظم انقلاب اسلامي داشتند، تعبير ايشان درباره اين نهاد اين بود كه اعتبار جامعه مدرسين ذاتي است و اعتبار خود را از نهاد و يا شخصي نگرفته است تا بخواهند اين اعتبار را سلب كنند و اين مسأله هم به خاطر عمكرد چهل ساله اشخاصي بوده است كه در جامعه مدرسين حوزه علميه قم فعاليت كرده اند. به همين خاطر است كه وقتي شما مراجعي را معرفي كرديد كسي به شما نگفت كه مگر شما چه كاره ايد كه چنين مي كنيد و همه هم پذيرفتند و وقتي هم كسي را از مرجعيت حذف كرديد، كسي به شما اعتراض نكرد كه همه اين مسايل نشان از اعتبار ذاتي جامعه مدرسين حوزه علميه قم دارد.
آيت‌الله فاضل لنكراني (ره) همان گونه كه مقام معظم رهبري در پيام تسليتشان تصريح كردند از جمله مراجع انقلابي بودند كه بيان اين تعبير حساب شده است.
اما درباره عملكرد ايشان در دوره مرجعيتشان بايد گفت كه تمام موضع‌گيري‌ها و عملكردشان به نفع امام راحل، نظام و انقلاب بود. در دولت آقاي خاتمي كه نسبت به برخي از مقدسات قطعي اسلام توهين شد و مطالبي درجرايد منتشر گرديد و با سياست تساهل و تسامح به اين مسايل پرداخته مي‌شد، من مأموريت پيدا كردم با مراجع تقليد قم ديداري داشته باشم كه بر همين اساس نزد همه مراجع رفتم. هر كدام صحبت كردند وقت گذاشتند و دقيق به مباحث توجه و در نهايت حمايت كردند؛ اما در ارزيابي خودم از برخورد مراجع درشيوه پذيرش و آمادگي براي اقدام معقول اول از همه حضرت آيت‌الله فاضل لنكراني (ره) به روز بودند.
اين اواخر قبل از ديدار دكتر احمدي ن‍‍‍‍ژاد با مراجع شايعه‌هايي مبني بر وجود اختلاف بين مراجع و دولت مطرح بود. تصميم بر آن شد كه من به همراه آيت الله جنتي نزد تعدادي از مراجع برويم و زمينه را براي بر طرف شدن شايعه ها فراهم كنيم. در ديدارهايي كه با آقايان فاضل و مكارم شيرازي داشتيم، ايشان پيشنهادهايي عملي براي برطرف شدن اين مسأله دادند كه نشان از علاقه ايشان به نظام انقلاب و پيشرفت اسلام داشت.


رسا ـ انديشه‌هاي فقهي حضرت آيت‌الله فاضل لنكراني (ره) به عنوان پرورش يافته مكتب فقهي امام خميني (ره) داراي چه ويژگي‌ها و خصوصياتي است؟
انديشه فقهي ايشان بيشتر از ديگران رنگ حكومتي داشت و دليل اين مسأله نيز انتخاب متن كتاب تحرير الوسيله براي درس خارج فقه بود. تحرير الوسيله يك رساله عمليه است، اما يك مرجع تقليد اين رساله عمليه را تبديل به رساله علميه مي كند و تلاش هاي علمي خود را بر اين مبنا قرار مي دهد كه حكايت از توجه ايشان به مباحث حكومتي است.
وقتي كسي به درجه مرجعيت برسد، روحيه استقلال وي به حدي است كه تلاش مي كند نظر فقهي خود را ارايه كند بدون اين كه نظرات فقهي ديگران را مطرح كند؛ زيرا مي گويد من بين خودم و خداي خود به اين نظر فقهي رسيده ام و كاري ندارم كه ديگران چه مي گويند.
اين يك تفكر در اين بخش است. اما يك تفكر ديگر مي خواهد بگويد كه آنچه كه به آن رسيده ام را از چنين استادي گرفته ام، نه اين كه او مرا تأييد كند و من هم او را تأييد نمايم بلكه هر دو به يك دليل محكم و مستند هستيم.
كتاب تحرير الوسيله يك كتاب فتوايي است كه وجوب و حرمت و حلال و حرام را مشخص مي‌كند؛ اما دلايل و چگونگي استدلال را ندارد كه اين كار را مرحوم آيت‌الله فاضل لنكراني (ره) انجام دادند. درنتيجه ايشان در صدد ترويج فقهي است كه جنبه‌هاي اجتماعي و حكومتي آن بيشتر است.
آنچه در درس ايشان بيان مي‌شد چه از بررسي سند و روايت و شيوه استدلال به متن روايت چه در توضيح شبهه طرفي كه شبهه كرده است، چه در پاسخ گويي به شبهه تماماً با اصول استنباطي دقيق بحث شده است و واقعاً طرف را قانع مي‌كند و بحث كاملاً بنيادي و علمي است.
بعد از فوت مرحوم آيت‌الله بروجردي (ره) درسي كه روح حوزه را اداره مي‌كرد، درس امام خميني (ره) بود، يعني طلابي كه اهل كار علمي و دنبال رشد علمي بودند از درس حضرت امام (ره) استفاده مي‌كردند. درس مرحوم آيت‌الله فاضل لنكراني (ره) نيز از جمله دروسي است كه واقعا روح حوزه را اداره مي‌كرد. به عبارت ديگر حوزه علميه قم نيازمند اساتيدي است كه بنيه استنباطي اشخاص را بالا بياورد، يعني شخصي بداند چگونه به بحث وارد و خارج شود. مثلاً امام دو سه مبناي علمي دارد كه خود ايشان يك جا از آن استفاده كرده است، ولي به گونه‌اي توضيح داده است كه در موارد متعددي مي‌تواند مبنا واقع شود و از آن استفاده كرد. حضرت آيت‌الله فاضل لنكراني (ره) نيز يك فقيه پر تلاش بود و به همين خاطر در پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي مورد تأكيد قرار گرفته است.
اميدوار هستيم كه به هر حال اين خسران عظيم به گونه‌اي در حوزه‌هاي علميه جبران شود.


رسا ـ به طور طبيعي مقلدين يك مرجع ديني بعد از فوت ايشان درصدد رجوع به مرجعي مي‌باشند كه اعلم باشد در اين خصوص آيا شما نظر خاصي داريد؟
نظر جامعه مدرسين بر آن است كه همان اشخاصي كه قبلاً به عنوان مرجع اعلام شده اند صلاحيت رجوع به ايشان به عنوان مرجع وجود دارد و اعلام مرجع جديد لازم نيست.
اما به نظر بنده بايد ديد كه اعلم و ارجاع حوادث به چه معنايي است. اگر ارجاع حواث را به معناي مسايل بگيريم، اين مسأله شامل تمام فقه مي شود. در اين صورت اعلم در مسايل به معناي اعلم در تمام فقه خواهد بود؛ اما اگر آن را به مفهوم وسيع‌تر بگيريم چون ارجاع امت اسلامي از امام معصوم (ع) به يك مرجع است، پس آن مرجعي كه در حوادث به او ارجاع شده است هم به تناسب آن حوادث بايد اعلم باشدف يعني دامنه اعلميت بايد وسيع‌تر باشد. من قبلا هم گفته‌ام در علوم متعارف حوزوي مقام معظم رهبري كمتر از ديگران نيستند حتي از بعضي ديگر نيز پيشتازند و با توجه به معنايي كه براي اعلميت گفتم ايشان اعلم است. به نظر من هيچ كس در حد ايشان جهان اسلام، مخالفين و موافقين جهان اسلام و مسايل و مصالح جهان اسلام را نمي‌شناسد، آن هم شناختي كه بتوانند بر اساس آن تصميم بگيرند.
اما درباره آثار رهبر معظم انقلاب اسلامي آنچه از آثار رجالي ايشان منتشر شده است، نشان از دقت ايشان در فقه دارد.
چندي پيش بحثي بود درباره شهادت طفل نابالغ كه به صورت استثناءً در قتل پذيرفته مي‌شود. در يكي از روايات ايشان استفاده‌اي از اطلاق «لا» دارد كه راوي سؤال كرده است كه آيا طفل شهادتش قبول مي‌شود و امام (ع) جواب داده‌اند «لا الا في القتل»، ايشان مي‌گويند كلمه اطلاق دارد، يعني نفي بر هر موردي است. بعدا كه بنده به متون فقهي مراجعه كردم، ديدم بعضي از بزرگان ديگر هم بر همين نكته تأكيد داشته اند؛ اما ايشان تأكيد داشتند كه فهم فقهي من اين است و نشان از فهم دقيق ايشان در استنباط هاي فقهي دارد كه سليس و مستند است.
اما اينكه ايشان داراي آثار مكتوب علمي خاصي نيستند، حقيقت قضيه آن است كه ايشان براي حوزه احترام بسياري قايل هستند، مثلاً ايشان معتقدند كه سهم امام را نمي‌شود براي غير مصارف حوزه خرج كرد؛ اما براي حفظ حرمت استقلال حوزه و عدم وابسته شدن حوزه به نظام و حفظ حيثيت رهبري و اينك حوزه از نظام حكومتي مستقل باشد، نسبت به هر حركتي كه احساس شود از طرف مقام حكومتي در حوزه دخالتي صورت مي‌گيرد با وابستگي ايجاد مي‌شود، پرهيز مي‌كنند. مثلاً حتي ايشان رساله عمليه نمي‌نويسند. زيرا نگارش رساله عمليه در حقيقت نوعي قرار گرفتن در كنار مراجع تقليد است و اين مسأله حوزه علميه را به مقام اجرايي و حكومتي وابسته خواهد كرد و با اين كار مي خواهند استقلال حوزه و موقعيت مراجع را حفظ كنند و نسبت به اين مسأله هم خيلي حساس هستند.

ارسال نظرات