کتاب «انکار قرآن» منتشر شد
به گزارش خبرگزاری رسا، در طول تاریخ تفکر اسلامی، وحی به عنوان دریافت پیام خدا از مطرح بوده و پیامبر، پیام الهی را با همان مضمون و کلامی که از خداوند دریافت میکرده، به دیگران ابلاغ میکرده است. اما برخی نیز معتقدند که پیامبر فقط دریافتکننده وحی نبوده، بلکه نقش تولیدکنندگی در وحی داشته است. نویسنده در این کتاب، به تجزیه و تحلیل نظریه دوم پرداخت و با زبانی ساده و بیپیرایه، اما مستدل به نقد این نظریه کوشیده است.
مساله وحی یکی از بنیادیترین آموزههای ادیان الهی است. در اسلام این مساله از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که دارای متن وحیانی تحریفناشده است. متفکران اسلامی در طول تاریخ، تلاش کردهاند تا به تحلیل این پدیده بپردازند. متکلمان و فیلسوفان، هر یک از منظری خاص به آن پرداختهاند. متکلمان قرون اولیه بیشتر ذیل بحثهای مربوط به «حدوث و قدم کلام الهی» و فیلسوفان اسلامی هم به تبیین عقلانی نزول آن توجه کردهاند.
این مقاله چندان مورد توجه مجامع فکری قرار نگرفت تا آنکه وی در مصاحبهای با «رادیو زمانه» (۱۳۸۶ ش)، بحثی را به عنوان «کلام محمد صلی الله علیه و آله و سلم» مطرح کرد و در آن مدعی شد که قرآن کلام پیامبر است. این بحث با نقد آیتالله سبحانی مواجه شد. اما سروش مجدداً در گفتوگویی با روزنامه «کارگزاران» همان مطلب را تکرار و سپس در پاسخ به آیتالله سبحانی (اسفند ۸۶)، اولین نامه خود را با عنوان «بشر و بشیر» منتشر کرد. در همین زمان، آیتالله سبحانی پاسخ دیگری به سروش داد و سروش هم در اردیبهشت ۱۳۸۷، نامه دوم خود را خطاب به ایشان منتشر کرد.
در فاصله بحث و گفتوگوهای سروش با آیتالله سبحانی، برخی به طرفداری یا نقد مطالب وی پرداختند که همه این مطالب در پایگاه اینترنتی دکتر سروش موجود است. آقای محمد مجتهد شبستری نیز در همفکری با سروش، مقالهای با عنوان «قرائت نبوی از جهان» در مجله «مدرسه» منتشر ساخت (تیر ۱۳۸۶) و از منظری دیگر ادعا کرد که قرآن کلام پیامبر اسلام است.
پس از انتشار مطالب سروش در باب تجربه نبوی برخی به تحلیل و نقد آن پرداختند. در این میان ابوالقاسم فنایی، تلاش کرد تا به ترمیم نظریه سروش بپردازد. در این اثر به بررسی و تحلیل نظریه ایشان نیز پرداخته شده تا نشان داده شود که تلاش وی نیز نه تنها مشکلات نظریه سروش را برطرف نکرده که معضلات دیگری را در تحلیل وی به وجود آورده است.
همچنین موسسه فرهنگی سروش در سال ۱۳۹۲ طی چهار مقاله ادعای جدیدی را در باب وحی مطرح کرد. وی در این مقالات وحی را به خواب فروکاست و بر این مطلب تاکید ورزید که قرآن چیزی جز خوابهای پیامبر نبوده است.
شبستری نیز طی چند سال مقالات قرائت نبوی از جهان را ادامه داد و وحی را همان کلام پیامبر به شمار آورد. شبستری در لابهلای این مقالات با این ادعا که زبان امر بشری است و خدا نمیتواند با الفاظ انسانی مقاصد خود را بیان کند، قرآن را به قرائت و تفسیرهای پیامبر از جهان فروکاست.
نصر حامد ابوزید نیز با دو اثری که در اواخر عمر خود منتشر ساخت، دگرگونی دیدگاه خود در باب تحلیل پدیده وحی را آشکار ساخت. در اثر حاضر همه دیدگاههای فوق مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است.
همچنین از آنجا که نقد آرای سروش و شبستری و ابوزید نیاز به بحثهای بیشتری داشت، در این اثر به آرای برخی از متفکران گذشته در تبیین وحی نیز پرداخته شد تا اختلافنظرهای تلقی سنتی از وحی با تفسیرهای جدید آشکار شود. به زعم صاحب این قلم متفکران اسلامی همواره تلاش کردند تا تحلیلی از وحی ارائه دهند که از پشتوانه فلسفی و کلامی دقیقی برخوردار باشد. اما تفسیرهای جدید فاقد مبانی فلسفی و کلامی قابل دفاعی است و در عین حال نه تنها از عهده نقد و نظر پیشینیان برنیامدهاند که استدلالهای آنها نیز قوت چندانی ندارند و درواقع هم ادله برون دینی و هم درونی برخلاف نظر آنهاست. به ویژه آنکه از پیامدها و لوازم تحلیلهای آنها، انکار وحی و قرآن است.
شایان ذکر است کتاب «انکار قرآن» تحلیل و نقد دیدگاه روشنفکران درباره وحی و قرآن برای نوبت اول امسال در ۵۶۹ صفحه از سوی انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شد./817/د102/ق
منبع: دفتر نشر فرهنگ اسلامی