ثبات هژمونیک و نظم منطقهای جدید
به گزارش خبرگزاری رسا، شکست داعش در منطقه، به عنوان قویترین، ثروتمندترین، پیچیدهترین و در عینحال، خشنترین و غیرانسانیترین گروه تروریستی در عراق و سوریه، از یک سو و روند قدرتگیری روزافزون طرفداران و حامیان جمهوری اسلامی ایران در منطقه مانند حزبالله در لبنان و انصارالله در یمن و... و در نقطهی مقابل، شکست جبههی غربی - عبری - عربی - تروریستی در عراق، سوریه، یمن، لبنان و... حکایت از شکلگیری و آغاز روند جدیدی در منطقه است. به عبارت دیگر، یک واقعیت مهم در پسِ تحولات منطقه، بروز و ظهور قدرتمندانه و جدی محور مقاومت و بویژه جمهوری اسلامی در منطقه است که نه تنها مانع از تغییر جغرافیای سیاسی منطقه و ایجاد نظم مطلوب بیگانگان در منطقه شده است، بلکه امکانات موردنیاز برای ایجاد یک نظم مطلوبِ مبتنی بر مقاومت را فراهم آورده است.
درواقع، براساس تئوری ثبات هژمونیک میتوان گفت که اکنون جمهوری اسلامی ایران در موقعیتی قرار دارد که میتواند نظم مطلوب خود در منطقه را ایجاد کند. ثبات هژمونیک نظریهای است که تأکید دارد هرگونه ایجاد قاعده، رژیم و برقراری نظمی منوط به وجود یک هژمون(قدرت برتر) و حمایت و پشتیبانی آن از اجرای قواعد و برقراری نظم است. براین اساس، میتوان گفت که باتوجه به قدرتگیری روزافزون جمهوری اسلامی ایران در منطقه و پیروزیهای مکرر و متعدد آن در جبهههای مختلف منطقهای، این کشور در مقام هژمون منطقهای میتواند تشکیلدهنده و استحکامبخش به نظمی منطقهای، با مشارکت کشورهای منطقه و بدون دخالت قدرتهای خارجی و غیرمنطقهای باشد. درواقع، باتوجه به اینکه چندین سال است که منطقه غرب آسیا به طور جدی با مسائلی چون تروریسم، ناامنی، خشونت، عدمتوسعهیافتگی و مسائلی از این قبیل مواجه است، که البته ریشه بسیاری از این مسائل به حضور و دخالت قدرتهای بیگانه و مداخلهگر خارجی در منطقه برمیگردد، اکنون و باتوجه به موفقیت محور مقاومت اسلامی در منطقه به طور اعم و جمهوری اسلامی ایران به طور اخص، در مبارزه با تروریسم و شکست سهمگینترین نوعِ آن در عراق و سوریه و باتوجه به رویکرد این محور در تأمین امنیت منطقه به صورت مشارکتی، به نظر میرسد که بهترین گزینه برای کشورهای منطقه، جهت مبارزه با تروریسم، خشونت و ناامنی در منطقه، پذیرش قدرت مقاومت، کنارآمدن با آن و حتی همکاری و همافزایی با آن است. علاوه بر این، کشورهای غربی نیز اگر واقعاً و صادقانه سودای مبارزه با تروریسم دارند، باید هژمونی مقاومت در منطقه را بپذیرند و نه تنها علیه آن توطئه نکنند، بلکه به آن نیز کمک کنند.
به تعبیر دقیقتر، اکنون که در سایهی تحولات منطقه و مبارزه جدی و صادقانه با تروریسم و موفقیت در این مبارزه، جمهوری اسلامی به قدرت تعیینکننده و بلامنازع منطقه تبدیل شده است، به نظر میرسد که شرایط بیش از پیش برای این کشور، جهت ایجاد نظم منطقهای مطلوب خود فراهم شده است. در این میان، تئوری ثبات هژمونیک، امکانات تئوریک(نظری) این امر را فراهم میکند و همانگونه که اشاره شد، دلالت دارد بر اینکه تنها با حمایتهای یک قدرت هژمون است که میتوان به ثبات و پایداری یک نظم و رژیم امیدوار بود؛ موقعیتی که اکنون در سایهی تحولات منطقه برای جمهوری اسلامی ایران فراهم شده است.
به عنوان جمعبندی و به زبان ساده میتوان گفت که در سایهی نقشآفرینیهای موفق و مثبت ایران در منطقه، اکنون این کشور به ناجی منطقه تبدیل شده و کشورهای دیگر باید بکوشند تا از مزایای همکاری و اتحاد با ایران به نحو مطلوب بهرهمند شوند. البته مبرهن است که جمهوری اسلامی در این الگوی رفتاری، امنیت و ثبات در منطقه را یک کالای همگانی میداند و برای تأمین آن، بر نفی حضور و دخالت قدرتهای بیگانه، مشارکت همهی کشورهای منطقه و بازی با حاصل جمع مثبت تأکید دارد./۹۹۴/ب۱۰۲/ف
مصطفی قربانی