نشست نقد کتاب مبانی عدالت اجتماعی در اسلام
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، انجمن علمی اقتصاد حوزه علمیه با همکاری انجمن علمی مطالعات اجتماعی حوزه و پژوشگاه حوزه و دانشگاه نشست نقد کتاب مبانی عدالت اجتماعی در اسلام را شامگاه پنج شنبه در سالن همایش انجمن های علمی حوزه برگزار کرد.
براساس این گزارش، نشست نقد کتاب مبانی عدالت اجتماعی در اسلام با ارائه حجت الاسلام علیرضا لشکری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و نویسنده کتاب و نقادی حجج اسلام: سید محمد کاظم رجایی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و حسن یوسف زاده، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی برگزار شد.
در آغاز این نشست، حجت الاسلام لشکری به بیان نظرات خود پرداخت و گفت: همه مکاتب و گرایش ها برای اجرای سیاست ها؛ سیر مبانی، اصول، سیاست ها و شاخصه های ارزیابی سیاست ها را می گذرانند؛ بنابراین مبانی، اساس فعالیت هاست و اصول را از آن استخراج می کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: از مشکلات امروزی در اقتصاد اسلامی و علوم اسلامی این است که پیش از استخراج شاخص ها وارد مرحله عمل می شود که چنین مشکلی موجب شده است روزانه یکسری سیاست ها اعمال شوند؛ در حالی که در چارچوب کلی تدوین علوم اسلامی بررسی نشده اند.
وی با بیان اینکه در مسائل اقتصادی و اجتماعی با دو رویکرد مواجه هستیم، اظهار کرد: نخستین رویکرد، بررسی اسلامی بودن یک سیاست در زمینه بانکداری یا موارد دیگر است؛ برای مثال، در مسأله ای از بانکداری بررسی می شود که چارچوب احکام اسلامی رد شده است یا خیر؛ که اگر رد نشده باشد، به صورت مسأله ای اسلامی پذیرفته می شود؛ بنابراین، مسأله تدوین نظام اقتصاد اسلامی یک ضرورت است.
حجت الاسلام لشکری خاطرنشان کرد: برخی می گویند که مبانی به تنهایی کافی نیست، بلکه باید به سیاست نیز اهمیت داده شود که چنین سخنی کاملا صحیح است و این سیر باید گذرانده شود اما تمرکز بر سیاست ها بدون توجه به مسائل مبنایی نیز کافی نیست و در برخی موارد فرد با پیامدهای مشکل سازی نیز مواجه می شود.
وی «کارآیی محوری» و «عدالت محوری» را از دیدگاه های مسائل اقتصادی دانست و افزود: امروزه دیدگاه حاکم بر جهان کارآیی محور است که عدالت را در راستای کارآیی تعریف می کند؛ دیدگاه عدالت محور نیز کارآیی را براساس عدالت تعریف می کند که در صورت قائل به مبنابودن عدالت در اسلام، مسائل کارآیی باید در راستای عدالت باشند؛ در حالی که خلاف آن دیده می شود.
نویسنده کتاب مبانی عدالت اجتماعی در اسلام ابراز کرد: در این کتاب دو دغدغه اساسی بررسی شده است و نه تمامی موارد که مبتنی بودن عدالت بر قانون از آن دغدغه ها است؛ برای مثال، موافق بودن قانون با شرع اهمیت دارد اما آیا در مرحله قانون ملاحظات عادلانه باید وجود داشته باشد یا خیر؟ در صورت پذیرفتن تقدم عدالت باید گفت، باید ملاحظه شود اما اگر به مبتنی بودن عدالت بر قانون قائل باشیم، باید گفت، اجرای قانون مساوی است با عدالت که در بخشی از کتاب مبانی عدالت اجتماعی در اسلام این موارد بررسی شده است.
وی افزود: دغدغه دیگر، مبتنی بودن عدالت بر توافق یا عدم توافق است که از نیمه دوم قرن 20 تاکنون عدالت محصول توافق اجتماعی شناخته می شود و برخی نیز بیان می کنند، عدالت، امری واقعی است و قانون گذاری بر اساس آن صورت می گیرد؛ در بخشی از کتاب نیز این موارد بررسی شده است.
در ادامه، حجت الاسلام رجایی به نقد کتاب مبانی عدالت اجتماعی در اسلام پرداخت و گفت: نویسنده در این کتاب دیدگاه شهید صدر را به صورت مکفی بررسی نکرده است، در حالی که اهمیت فراوانی دارد؛ در بیان رویکردها از دیدگاه های اسلامی نیز کم استفاده شده و در مقابل از رویکردهای غربی فراوانی استفاده شده است.
وی ادامه داد: نویسنده در فصل چهارم، فرد و اجتماع را بررسی کرده اما به گونه ای به آن پرداخته که عدالت را به فراموشی سپرده و درباره عدالت بحثی را مطرح نکرده است؛ در بحث حسن و قبح نیز از عدالت سخنی به میان نیامده است؛ به گونه ای که حتی یک واژه از عدالت یافت نمی شود.
حجت الاسلام یوسف زاده با بیان اینکه تدوین کتاب مبانی عدالت اجتماعی در اسلام همانند پایان نامه است، گفت: فصل نخست کتاب باید از شکل پایاننامهای، خارج و مباحث آن در یک مقدمه گنجانده شود.
وی تصریح کرد: سهم نویسنده کتاب در کار مشاهده نمی شود، بلکه این کتاب پر از ارجاعات و منابع است و نظریات نویسنده و نو آوری در آن مشاهده نمی شود که چنین موردی هم حسن است و هم نقطه ضعف؛ زیرا نشان از جست جو های فراوان نویسنده است، اما از سویی دیگر جای نو آوری خالی است./1324/ پ ۲۰۲/ش