مقابله با تبلیغات وهابیت چالش جدی آسیای مرکزی
به گزارش خبرگزاری رسا، «آندره کازانتسف» مدیر مرکز تحلیلی دانشگاه دولتی روابط بین الملل «مسکو» در یادداشتی، به بررسی تحولات اخیر در روابط میان عربستان سعودی و قطر و تأثیر آن بر کشورهای آسیای مرکزی پرداخت.
در این یادداشت آمده است: در یک هفته اخیر بروز اختلاف بین عربستان سعودی و متحدانش با قطر مورد توجه دوایر سیاسی، کارشناسی و رسانههای گروهی قرار گرفته است.
در این رابطه به دلایل مختلفی اشاره میشود ولی به نظر میرسد که دلیل اصلی این است که قطر با برخی اقدامات خود ثابت کرد که قادر به برهم زدن جبهه واحد کشورهای خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی علیه ایران و شیعیان میباشد.
از جمله مواردی که باعث ناراحتی شدید «ریاض» شد ارتباط قطر با «حوثی»ها در یمن بود زیرا عربستان سعودی آنان را دشمن اصلی خود میداند.
به همین دلیل در سال 2014 ریاض روابط دیپلماتیک خود با «دوحه» را قطع کرد که این وضعیت تقریبا 6 ماه ادامه یافت.
بحث دیگری که همواره عصبانیت عربستان سعودی را به همراه داشت تأکید مکرر قطر بر ضرورت مواضع آشتی جویانه با ایران بود.
موارد فوق را میتوان جرم اصلی قطر در برابر عربستان سعودی دانست.
اما باز هم قطرهای که به اصطلاح کاسه صبر عربستان سعودی را لبریز کرد این بود که در پایان ماه می خبرگزاری قطر بیانیهای منتشر کرد که به نحوی موضع دوحه نسبت به بازدید «دونالد ترامپ» از ریاض و «بیت المقدس» که با هدف تشکیل ائتلاف ضد داعش و همزمان ضد ایران صورت گرفته بود را بازگو میکرد.
در این بیانیه «تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر خواستار ایجاد روابط با ایران شده و همزمان از «حماس» و «اخوان المسلمین» نیز حمایت به عمل آورده بود.
البته مقامات قطر بعدا اعلام کردند که وب سایت این خبرگزاری هک شده و بیانیه یادشده نیز یک نوع اقدام تحریک آمیز میباشد اما ریاض این ادعای دوحه را نپذیرفت.
قبل از این اتفاق، در بهار سال جاری گفتوگوئی تلفنی بین امیر قطر و رئیس جمهور ایران صورت گرفت .
علاوه بر این میان ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی و قطر اختلافات زیادی وجود دارد.
یکی از آنها وجود شبکه تلویزیونی الجزیره میباشد که به نوعی از همه گروههای مخالف در جهان اسلام و عرب از جمله عربستان سعودی حمایت به عمل میآورد.
منافع مشترک روسیه و ایران
بحران جدید در روابط عربستان سعودی و متحدانش با قطر منافع بازیگران مهم منطقهای را تحت تأثیر قرار میدهد.
برای مسکو و «تهران» که در سوریه دارای منافع مشترک میباشند، این موضوع مهم است که توسط قطر ائتلاف کشورهای عربی ضد «بشار اسد» حتی به صورت موقت هم که شده از هم پاشیده است.
برای ایران بسیار مهم است که قطر نسبت به جمهوری اسلامی و شیعیان موضعی آشتی جویانه اتخاذ کرده است.
با این حال به نظر میرسد که چنانچه قطر از سوی عربستان سعودی و متحدانش مجازات شود پس ائتلاف ضد ایرانی حرف شنوی بیشتری از ریاض خواهد داشت.
البته این نکته نیز حائز اهمیت است که ائتلاف ضد ایرانی از حمایتهای ترامپ برخوردار میباشد بنابراین احتمال تقویت آن طی یک سال و یک سال و نیم آینده بعید نخواهد بود.
این به معنای اعمال فشارهای بیشتر علیه ایران از سوی ائتلاف کشورهای غربی و اسرائیل به رهبری آمریکا از یک سو و ائتلاف کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی از سوی دیگر خواهد بود.
برای روسیه این نکته حایز اهمیت است که قطر در تلاش برای نزدیکی با مسکو در رابطه با برخی موضوعات میباشد.
به عنوان مثال در حالی که قطر به طور فعال به مخالفان اسد کمک میکند، در رابطه با مواضع روسیه نسبت به سوریه بیانیههای آشتیجویانهای صادر کرده است.
از جمله شورای جهانی علمای اسلامی که در قطر مستقر میباشد نسبت به عملیات هوایی روسیه در سوریه دیدگاه مثبتی نشان داد.
قطر به دنبال دیپلماسی اقتصادی فعال در روسیه میباشد.
از جمله اخیرا صندوق قطر با همکاری شرکت «گلنکور» 19.5 درصد سهام شرکت «روس نفت» را خریداری کرد.
این معامله برای سیاست داخلی روسیه از نقش و اهمیت زیادی برخوردار بوده و به صورت طبیعی جایگاه قطر در این کشور را بالا برد.
وجود ارتباط نزدیک قطر با ترکیه نیز در حال حاضر برای «کرملین» مهم می باشد.
همزمان با تشدید اختلافات میان قطر و عربستان سعودی، اختلافات میان «آنکارا» و ریاض نیز بالا گرفت.
به نحوی که حالا هم در ترکیه و هم در عربستان سعودی بر ضرورت اعمال تحریمهای تجاری و اقتصادی علیه یکدیگر تأکید میشود.
اخیرا نیز روابط «رجب طیب اردوغان» با «ولادیمیر پوتین» بهبود یافته و پس از آغاز محاصره قطر با هم تماس تلفنی داشتند که تلاشهای متقابل برای جلوگیری از پیامدهای منفی بحران روابط میان عربستان سعودی با قطر را بازگو میکند.
اختلاف سعودی و قطر و تأثیر آن بر آسیای مرکزی
یکی از موضوعاتی که اخیرا به آن توجه میشود این است که اختلاف بین عربستان سعودی و قطر روی منطقه آسیای مرکزی چه تأثیری خواهد گذاشت؟
به اعتقاد من این تأثیر میتواند متفاوت باشد، به عنوان مثال برای کشورهای آسیای مرکزی تبلیغات وهابیت با حمایت فعال عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی از مشکلات جدی است.
این نوع تبلیغات منجر به گسترش دیدگاههای مغایر با اعتقادات و فرهنگ کشورهای آسیای مرکزی خواهد شد چرا که در آسیای مرکزی همیشه مکتب فقه حنفی اهل سنت حاکم بوده و وهابیت نسخه افراطی مکتب فقه حنبلی میباشد.
تبلیغات وهابیت در حقیقت منجر به افراطگرایی جوانان و افزایش تهدیدات تروریستی شده است.
قطر مدعی جایگزینی برای عربستان سعودی در رابطه با «تفسیر وهابی اسلام اهل سنت» میباشد. این اقدام باعث تضعیف پایههای ایدئولوژی خواهد شد که مبنای سیاست خارجی عربستان سعودی را تشکیل میدهد.
از سوی دیگر در پایتخت قطر مقر شورای جهانی علمای اسلامی وجود دارد که به صورت فعال از عربستان سعودی انتقاد میکند.
بخش قابل توجهی از این انتقادات بر مبنای سنت گرایی است که در داخل عربستان سعودی نیز دارای طرف دار میباشد.
از سوی دیگر افشاگریهای عربستان سعودی در خصوص دست داشتن قطر در حمایت از تروریستها نیز به نفع جامعه بینالمللی خواهد بود.
چون طبق ارزیابیهای بیشتر کارشناسان قطر از طریق بنیادها و سازمانهای مختلف افراطی در واقع یکی از کشورهای اصلی حامی داعش و القاعده بوده است.
اکنون دوحه در این زمینهها حداقل رفتار محتاطانهتری از خود نشان خواهد داد.
برای کشورهای آسیای مرکزی این نکته اهمیت دارد که از طریق قطر از انتقال داعش به افغانستان و مناطق شمالی آن به خاطر اخلال در ساخت خط لوله گاز «تاپی» حمایتهای مالی صورت گرفته است.
دلیل چنین اقدامی این است که خط لوله گاز تاپی میتواند برای قطر شرایط رقابت در بازار گاز را سختتر کند.
احتمالا با کاهش حمایتهای قطر از گروههای تروریستی در افغانستان وضعیت مناطق شمالی این کشور (در مرز تاجیکستان و ترکمنستان) از نظر امنیتی کمی بهبود خواهند یافت.
بحث تأثیر اختلاف بین عربستان سعودی و قطر و حامیان خارجی آنها بر تعاملاتشان با کشورهای آسیای مرکزی از موضوعاتی است که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است.
روشن است که چنانچه کشورهای آسیای مرکزی به طور مستقیم در این اختلاف دخیل نشوند برایشان تأثیر منفی خاصی نخواهد داشت.
همان گونه که قبلا اشاره شد، قطع روابط دیپلماتیک میان عربستان سعودی و قطر در سال 2014 نیز به دلایل مشابهی اتفاق افتاد که با کمک میانجیها بعد از 6 ماه برقرار شد.
احتمالا این بار هم اتفاق مشابهی را شاهد خواهیم بود زیرا با وجود مشکلات متعدد میان ریاض و دوحه این 2 کشور به هم بسیار نزدیک میباشند.
اگر کشورهای آسیای مرکزی به طور مستقیم از یکی از طرفها حمایت کنند روابط خود با عربستان سعودی یا قطر را با مشکلات جدی مواجه خواهند کرد که با توجه به تجربه بیش از 25 سال استقلال آنها چنین اتفاقی بعید به نظر میرسد./۸۴۷/ب101/ف
منبع: فارس