بررسی محتوای کتاب «نورالدین پسر ایران» در کتابخانه پندار
به گزارش خبرگزاری رسا، «با بالهای کاغذی» عنوان ویژه برنامهای است که با هدف ترویج فرهنگ کتابخوانی و معرفی کتابهای جدید و جذاب، در کتابخانه پندار برگزار میشود.
در قالب این برنامه هر هفته تازههای کتاب به مخاطبان کتابخانه عرضه و معرفی میشود تا یکی از آنها را انتخاب کرده و تلخیص کنند.
کتابخانه پندار در آغاز هر هفته یکی از کتاب های جدید و پرمخاطب کتابخانه را به مراجعین معرفی میکند. مخاطبین میتوانند در صورت علاقهمندی به موضوع کتاب آن را امانت گرفته و پس از مطالعه توصیفی کوتاه از آن را به کتابخانه تحویل دهند تا برای تشویق دیگران به اشتراک گذاشته شود.
در قالب این طرح علاقهمندان با معرفی کتابهای خوبی که خواندهاند، دیگران را ترغیب به مطالعه میکنند. اجرای این طرح به این صورت است که علاقهمندان بهترین کتابهایی را که خواندهاند حداکثر در 400 کلمه خلاصه میکنند و به مسئولان کتابخانه پندار ارائه میدهند تا با سایر علاقهمندان و دوستداران یار مهربان به اشتراک گذاشته شود.
در تازهترین دوره اجرای این طرح مربوط به تاریخ 9 تا 14آبان1394 کتاب «نورالدین پسر ایران» تالیف معصومه سپهری، انتشارات سوره مهر با موضوع ادبیات دفاع مقدس مطالعه و تلخیص شد. این کتاب روایت زندگی سید نورالدین عافی است. کتاب «نورالدین پسر ایران» از هجده فصل و عکسهای ضمیمه و فهرست اعلام تشکیل شده است.
خلاصه این کتاب در ادامه آمده است:
«سید نورالدین عافی در سال 1343 در روستای خلجان در نـزدیــکـی تبریز متولد میشود. خانوادة او پر جمعیت و کشاورزند. در دوران انقلاب در راهپیماییها و فعالیتهای انقلابی شرکت میکند. با شروع جنگ ایران و عراق میخواهد راهی جبهه شود؛ ولی به خاطر سن کمش او را نمیپذیرند. بارها و بارها اقدام میکند و بالاخره موفق میشود. در پاییز سال 1359 دورة آموزش نظامی میبیند و راهی مناطق غرب کشور میشود و در سپاه مهاباد به فعالیت میپردازد.
در سال 1360 عضو رسمی سپاه کردستان میشود و پانزده ماه آنجا میماند؛ ولی مدام در اندیشة راهی شدن به مناطق جنگی جنوب کشور است. وقتی به منطقة جنگ ایران و عراق عازم میشود، برادر کوچکتر صادق هم به همراهش میرود و در یک بمباران حملة هوایی عراق در برابر چشمان نورالدین شهید میشود. بیست و چهار ترکش به بدن نورالدین اصابت میکند و او در بیمارستانهای کرمانشاه و مشهد بارها تحت عمل جراحی قرار میگیرد؛ ولی چون از قسمت شکم و صورت و چشم و بینی آسیبهای جدی دیده، حتی با این عملها، به طور کامل بهبود نمییابد. به تبریز میرود و بعد از شش ماه به جبهه برمیگردد. در مرخصیهایی که در تبریز میگذراند به فعالیتهای مذهبی و تبلیغی و عیادت از خانوادة شهدا و مجروحان بیمارستانها میپردازد و هربار بعد از استراحتی کوتاه به جبهه برمیگردد. در عملیاتهای زیادی از جمله مسلم بن عقیل، کربلای چهار، و... شرکت میکند و بارها بهشدت مجروح میشود و با وجودی که جانباز 70 درصد است، هر بار بعد از بهبودی نسبی به جبهه برمیگردد.
در هجده سالگی چهرهاش در اثر جراحتهای شدید و جراحیهای زیاد کاملاً شکل خود را از دست میدهد. در سال 1363 با دختری شانزده ساله به نام معصومه عقد میکند. در 1366 ازدواج میکند و در سال 1367 اولین فرزندش، که دختر است، متولد میشود. در مناطق جنگی به عنوان غواص در عملیاتهای زیادی شرکت میکند. پس از قبول قطعنامه و پایان جنگ برای مداوا به آلمان میرود و باز هم تحت عمل جراحی قرار میگیرد و بنا به درخواست خودش زودتر از موعد به ایران برمیگردد. نورالدین هنوز دردها و ناراحتیهای جسمی و دلتنگی دوری از دوستان شهیدش، مخصوصاً امیر مارالباش، را دارد.»
کتاب «نورالدین پسر ایران» از تولیدات دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری است که توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شد، این اثر که مزین به تقریظ مقام معظم رهبری است تاکنون بیش از 60 چاپ خورده است و خوانندگان بسیاری داشته است./998/د102/ق
منبع: حوزه هنری