یادداشتی بر کتاب قانون اخلاق برپایه نقد عقل به عقل

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، انتشار کتابی سراسر عقلی در زمینه «حکمت عملی» و «اخلاق فلسفی» در زمانهای که برخی سخن از «انحطاط و زوال حکمت عملی» در تمدن دوره اسلامی میزنند، میتواند نویدبخش باشد. شاید بسیاری از دانشجویان و طلاب، نامی از استاد علی عابدی شاهرودی نشنیده باشند؛ اما پیشکسوتانِ فلسفه و علوم عقلی در قم سالها است که از درسهای ایشان در حوزههای فلسفه، کلام، اخلاق و ... استفاده میکنند. کتاب «قانون اخلاق» حاصل چندین سال تدریس ایشان در حوزه فلسفه اخلاق و ثمره تحقیقات ایشان در این زمینه است.
در سالهای اخیر حجم آثار ترجمهای در حوزه فلسفه اخلاق رو به ازدیاد نهاده است و خلأ کارهای اصیل و تألیفی و بومی در این قلمرو احساس میشود. کتاب قانون اخلاق از این حیث پاسخگوی نیاز طلاب و دانشجویان برای طرح بومیِ مباحث فلسفه اخلاق و حکمت عملی خواهد بود. نویسنده در نتیجهی سالها تحصیل در حوزه علمیه قم، بر سنت فکریِ اسلامی-ایرانی تسلط کافی دارد. در عین حال آشنایی ایشان با سنت فکری و فلسفیِ مغربزمین مثالزدنی است. نویسنده از طریق ترجمههای انگلیسی، ترجمههای عربی و ترجمههای فارسیِ آثار متفکران اروپایی، اِشراف خوبی بر سنت فکری و فلسفی آن دیار دارد.
این حد از آشنایی و تسلط بر هر دو سنت علمی در اساتید سنتیِ حوزوی، اگر نگوییم بینظیر، دستکم، کم نظیر است. اینکه استادی با مبانی فلسفه دوره اسلامی و با اندیشههای ابنسینا و سهروردی و ملاصدرا رشد علمی یافته باشد و در عین حال آثار کانت را بهتفصیل خوانده باشد و توانسته باشد بر فاصله این دو فلسفه فائق بیاید کار کمی نیست.
در این کتاب، نویسندهای در طراز حوزههای علمیه شیعه به سراغ ارسطو و کانت و دکارت و اسپینوزا رفته، و حُسن این نویسنده این است که واقعاً خودش اهل فلسفهورزی است. این کتاب حاصل افکار کسی است که با این مفاهیم فکر میکند و فلسفهورزی میکند؛ و این بسیار تفاوت دارد با کسی که صرفاً مترجم است و میخواهد کاری از دکارت یا کانت ترجمه کند. در نسلهای گذشتهی اساتید حوزههای علمیه ایران شاید بهترین مثال از این دست مرحوم علامه شعرانی باشد. ایشان در فلسفه ابنسینا و ملاصدرا بزرگ شده بود ولی زبان فرانسه میدانست و خیلی خوب توانست یک رساله کوچک در تطبیق اصطلاحات فلسفه اروپا و فلسفه فیلسوفان مسلمان تألیف کند. رساله مرحوم شعرانی حتی قبل از کتاب سیر حکمت در اروپا نوشته شده است.
حال ببینیم چه چیزهایی در کتاب «قانون اخلاق» خواهیم یافت و چه چیزهایی را نه. به تعبیر دیگر، این کتاب چه قدمهایی در مباحث اخلاقی پیشمیبرد و چه انتظاراتی از آن میتوانیم داشته باشیم.
1. استاد عابدی شاهرودی پروژهٔ فکری دارد و نخواسته است صرفاً جمع اقوال و آراء کند. این اثر از معدود آثار حوزه اخلاق فلسفی است که پروژهٔ فکریِ مشخصی دارد. این کتاب در واقع مقدمه و تمهیدی است بر کتاب دیگر نویسنده که «تأسیسات اخلاق» نام خواهد داشت و در آن ابداعات فلسفی و فکری نویسنده بیشتر نمایان است.
2.این کتاب بیشتر بررسی آراء فیلسوفان است از ارسطو تا مسکویه و ابنسینا و خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا و تا دکارت و اسپینوزا و کانت. هم فیلسوفان غربی و هم فیلسوفان و متکلمان مسلمان در این کتاب جایگاه مناسبی دارند. نویسنده در این کتاب مقلّد هیچ فیلسوفی نیست. بلکه با تمام این فیلسوفان فلسفهورزی میکند و هیچ کدام از آنها هم از انتقادات مؤلف مصون نمیمانند. بحثهای انتقادی ایشان درباره آراء این فیلسوفان بسیار خواندنی است.
3. این کتاب با بررسی آرای اخلاقی ارسطو مبتنی بر کتاب اخلاق نیکوماخوس شروع میشود. در ایران سنت اخلاقیِ ارسطو برای متفکران مسلمان، سنّتی آشنا است. اما در سالهای اخیر که توجه دوبارهای به اخلاق ارسطو و کتاب نیکوماخوس شده است از یک ترجمه قدیمی مهم کتاب ارسطو غافل بودهاند. در چند دههٔ اخیر که در ایران به اخلاق ارسطو مراجعه میشده است ترجمههای کتاب ارسطو -چه ترجمه مرحوم محمدحسن لطفی از اخلاق نیکوماخوس چه ترجمه مرحوم سید ابوالقاسم پورحسینی و یا ترجمههای دیگر این اثر- همگی در این نقیصه اشتراک دارند که هیچ توجهی به ترجمه قدیمی اخلاق نیکوماخوس نکردهاند؛ ترجمهای که در دوره نهضت ترجمه یعنی قرن سوم هجری توسط اسحق بن حنین انجام گرفته و منبع مسکویه و فارابی و ابن رشد و دیگران در تحلیل آرای اخلاقی ارسطو بوده است.
ترجمه اسحق بن حنین به شهادت کسانی مانند میرشمس الدین ادیب سلطانی، یکی از دقیقترین ترجمهها در بین آثار ارسطو است. جالب اینکه امروزه پژوهشگران آثار ارسطو به این نتیجه رسیدهاند که آن نسخه خطی از آثار ارسطو که در دسترس اسحق بن حنین بوده قدیمیتر از نسخههای موجود فعلی است و بنابراین، ترجمه اسحق بن حنین از اخلاق ارسطو ویژگیهایی دارد که ترجمههای امروزین اروپایی ندارند. این ترجمه -شاید به دلیل اینکه چاپ و انتشار آن در کشورهای عربی بوده و در ایران به راحتی در دسترس نیست- مورد توجه محافل علمی حوزوی و دانشگاهی ایران قرار نگرفته است. استاد عابدی شاهرودی در کتاب قانون اخلاق، نظرات اخلاقی ارسطو را بیشتر بر اساس همین ترجمه قدیم بحث و بررسی کردهاند.
4. بعد از ارسطو ایشان به حکمای مسلمان میپردازند و مبحث «عقل عملی» را از منظر ابنسینا، خواجه نصیرالدین طوسی، ملاصدرا و ملاهادی سبزواری بررسی میکنند. در سالهای اخیر علاقه زیادی به مطالعه آرای اخلاقی ابن سینا و دیگر حکمای مسلمان ایجاد شده است. تحلیل و تفسیر سخنان ابن سینا درباره اینکه قضایای اخلاقی را «آراء محموده» و جزو «مشهوراتی» میداند که پایهای جز «توافق عُقَلا» ندارند، معرکه آرای صاحبنظران بوده است. هنوز بر سر اینکه «عقل عملی» دقیقاً چیست اختلاف نظر جدی بین فیلسوفان و اصولیان و علمای اخلاق وجود دارد. آیا عقل عملی غیر از عقل نظری است؟ یا همان عقل نظری است که در مسائل عملی به کار گرفته میشود؟ نویسنده با تفصیل خوبی آرای حکمای مسلمان را بررسی کرده است و از این حیث ادبیاتی غنی برای صاحبنظران این حوزه مهیا شده است.
5. بعد از بررسی نظرات حکمای مسلمان، نویسنده به سراغ دو فیلسوفی میرود که اهالی فلسفه اخلاق و حکمت عملی تقریباً در کتابهای فلسفه اخلاق بحثی از آنها نمیبینند. در فلسفه اخلاق کمتر از دکارت و اسپینوزا بحثی به میان میآید. در کتابهای رایج انگلیسیِ مقدماتی (introduction) و آموزشی (textbook) در حوزه اخلاق معمولاً هیچ وقت بحثی از فلسفه اخلاق دکارت و اسپینوزا نمیشود. ولی در کتاب قانون اخلاق، دو فصل مجزا به دکارت و اسپینوزا اختصاص دارد.
6. مهمترین بخش این کتاب، بررسی نظریه اخلاقی کانت است و این شاید برای بسیاری از خوانندگان عجیب باشد. در حوزه علمیه قم توجه به فلسفه کانت و اخلاق کانت مسبوق به سابقه است. اما این کتاب نقطه عطفی در این باره خواهد بود. یک استاد حوزه علمیه قم به این عمق و دقت نشسته و سالها «بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق» و «نقد عقل عملی کانت» را با سه ترجمه عربی، انگلیسی و فارسی جزء به جزء خوانده و با ذهن قویِ فلسفی خود آن را تحلیل و بررسی کرده است.
در کتاب قانون اخلاق میتوان شرح و تفسیری عمیق و مفصل از فلسفه عملی کانت و نظریه اخلاقی او را مشاهده کرد. علاقهمندان فلسفه اخلاق میتوانند کانت را با شرحهای انگلیسی یا آلمانی امروزی ببینند و بخوانند. ولی خواندن شرح و تفسیر یک حکیم مسلمان از کانت، که در حوزه علمیه قم با پشتوانه علمی و فلسفی سنتی، سالها وقت خود را صرف شرح و تبیین فلسفه عملی کانت کرده لطف دیگری دارد. نویسنده حتی در جاهایی تلاش کرده نظریه کانت را بازسازی کند و از کاستیهای آن بکاهد. حتی میتوان در عنوان خودِ کتاب قانون اخلاق ردّ پایی از کانت را دید: قانون اخلاق بر پایه نقد عقل به عقل! «نقد عقل به عقل» یادآور عقل ناب pure reason)) کانت است.
7. بر همین اساس رویکرد کلی حاکم بر این کتاب رویکرد عقلیِ صِرف است و نویسنده یک عقلگرای (rationalist) تمامعیار است. در این کتاب از احساسات و عواطف، تجربهگرایی و حسگرایی خبری نیست. در خواندن این کتاب این حس به خواننده دست میدهد که با یک فیلسوف کاملاً عقلگرا مواجه است. حال میتوان این نکته را دریافت که چرا نویسنده از ارسطو و دکارت و اسپینوزا و ابنسینا و خواجه نصیرالدین طوسی و ... بحث کرده و دست آخر هم کتاب را با کانت تمام میکند.
در این کتاب اصلاً صحبتی از هیوم نیست. دیوید هیوم (فیلسوف تجربهگرای اسکاتلندی) در قلمرو اخلاق، احساسگرا (sentimentalist) است و اخلاق را بر مبتنی بر احساسات و عواطف و ناشی از آنها میداند. در این کتاب از جان استوارت میل و جِرِمی بنتام هم خبری نیست و در کل، سنت اخلاق تجربی را اصلاً در این کتاب نمیبینید. در قانون اخلاق، همه جا اخلاق به شیوه عقلیِ محض مطرح شده است و سعی شده ریشههای عقلی اخلاق دیده شود.
8. از این کتاب چه انتظاراتی نباید داشت؟ اول اینکه این کتاب برای مبتدیان نیست. این کتاب، اثری تحقیقی است و میتواند منبعی برای محققان و مرجعی پژوهشی برای استفاده در دروس سطوح عالی حوزههای علمیه یا مراکز آموزش عالی و دانشگاهی باشد. مبتدیان احتمالاً از این کتاب ناامید برمیگردند، اما محققان آن را در خواهند یافت. بر همین اساس، زبان و بیان کتاب نیز فنّی است و نیاز به دانستههای پیشین دارد. دوم اینکه مباحث این کتاب، بیشتر «متفکرمحور» است نه «موضوعمحور» یا «مسئلهمحور».
این کتاب بر اساس نظام موضوعات و مسائل مطرح در اخلاق نظری و عملی سامان نیافته که انتظار داشته باشیم جواب مسائل مبتلابه اخلاقی و فلسفه اخلاق را از زبان نویسنده بشنویم؛ بلکه بر اساس متفکران مهم تاریخ فلسفه اخلاق و آثار آنها چیده شده است.
بر این اساس، در این کتاب، آراء خود نویسنده و ایدههای اصلی او در ذیل نقد آراء دیگر متفکران آمده است. البته بخش پایانی کتاب با عنوان «مدخل تأسیسات اخلاق» مقدمهای برای آشنایی با دیدگاههای اجتهادی نویسنده است و انتشار خود کتاب تأسیسات اخلاق، انتظار خوانندگان برای آشنایی تفصیلی با آرای ایشان را برآورده خواهد کرد. سوم اینکه این کتاب یک پژوهش بینادین و نظری در باب اخلاق است. بنابراین، نباید در آن به دنبال مسائل اخلاق عملی (اخلاق کاربردی) بگردیم. جا دارد که نویسنده یا علاقهمندان ایشان، بر اساس آراء مطرحشده در کتاب، به استخراج ثمرات و نتایج دیدگاههای عملی و کاربردی آن بپردازند.
9.در کتاب قانون اخلاق مباحث متنوعی نیز در لابلای فصول بررسی شده است. تفسیر و تحلیل نظریه «حسن و قبح ذاتی» که بحث رایج متکلمان شیعه و معتزله و اصولیان متأخر بوده است از مباحث جالب این کتاب است. تفاوت «عقل تدبیری» و «عقل اخلاقی» از مباحث مهم دیگر طرحشده در این اثر است. در واقع نویسنده، ساحت عقل عملی را به عقل تدبیری و عقل اخلاقی تقسیم کرده است. تأکید بر روی این تقسیمبندی در بین معاصران، جدید است و تازگی دارد؛ گرچه خودِ حرف، جدید نیست و ابنسینا و دیگران از آن سخن گفتهاند. در جای جای کتاب نیز میتوان بحثهایی درباره فضیلت، رابطه دین و اخلاق، و رابطه حجت درونی -یعنی عقل- با حجت بیرونی -که شرع و انبیاء هستند- دید.
در مجموع انتشار این کتاب نقطه عطفی خواهد بود در توجه محافل علمیِ حوزوی و دانشگاهی ما به حوزه مغفولمانده حکمت عملی.
انتشارات کتاب طه، کتاب قانون اخلاق (برپایه نقد عقل به عقل) در ۵۹۲ صفحه به قلم علی عابدی شاهرودی منتشر کرده است که علاقهمندان میتوانند از طریق تماس با شماره 02537744624 (انتشارات کتاب طه) کتاب قانون اخلاق را تهیه کنند./۹۹۸/د ۱۰۳/ش
نویسنده: سید علیرضا صالحی