روایتی از شهر مرزی مهران، بزرگترین دروازه ورود و خروج زوار کربلا
به گزارش خبرگزاری رسا، سحرگاه جمعه باز هم در میدان شهدای مهران و کنار مقبره الشهدا حاضر شدیم تا از موج بازگشت زائران در معبر اصلی منتهی به پل زائر مطلع شویم. هنوز محوطه ها و خیابان ها خالی از جمعیت اند که به نظر بومی ها اتفاقی غیرمعمول است اما موکب ها با تمام محبت و اخلاص، چراغ روشن پذیرای زوارالحسین (ع) هستند. در این حین خواهری با سه برادرش بار زمین نهادند تا لختی را در موهبت آرامش وطنشان بیاسایند.
بی اختیار ذهنم سوی بانوی صبر و ایثار زینب کبری (س) رفت که دوم محرم با کمال عزت و عظمت، در میان ۱۸ تن از محارم سلحشور خود پا به نینوا نهاد و در ۲۰ صفر، تنها و لطمه دیده به زیارت تربت عزیزان خود می رود. با آنان که گفت و گو کردم از همه خدمات دولتی و مردمی رضایت کامل داشتند و حضور موکب های ایرانی در مسیر راهپیمایی را نهایت غرور و افتخار می دانستند، از امنیت و انتظامات شگفت زده شده بودند و از مهمان نوازی مردم مهران تشکر کردند. در کنار مسجد امام حسین، پیرمردی اراکی که با فرزندانش در مسجد استراحت می کردند هم از همه امکانات و پذیرایی راضی بودند.
همان جا پیرزنی با فرزندش از عدم امنیت خودرو های پارک شده در سطح شهر گلایه می کردند که البته یکی از بومیان مهران دلیل آن را عدم واسپاری و اعتماد به مردم شهر دانست و همینطور از مشکل پیداکردن خودرویشان در سطح مهران گفت که به دلیل تقسیم بندی نشدن و رهاسازی با عجله اتومبیل ها در ایام نخست راهپیمایی، بعضا ساعتها به دنبال وسیله نقلیه خود می گردند.
یک ساعت مانده به اذان صبح خود را حوالی پل زائر و سپس میدان اربعین یافتیم. انصافا از نقاط قوت خدمات رسانی در مرز، تعداد زیاد اتوبوس های درون شهری است که از سراسر کشور در چندین پایانه ، خستگان راه را به پایانه برکت، پل زائر یا مرکز شهر می رسانند اما دقیقا نقطه مقابل آن، شاید بزرگترین مشکل خدمات رسانی در مهران باشد و آن گرفتن ۳ هزار تومان از هر نفر ، کرایه طی کردن مسیر ده کیلومتری پل زائر تا محدوده پایانه مرزی است که مسئله مورد اعتراض غالب زائرانی بود که با آنان صحبت می کردم که واقعا دور از شأن زائر کربلا است.
همه زائران ایرانی همواره از وضعیت آلوده و غیر بهداشتی معابر و مساکن عمومی عراق ناراضی اند اما چند سالی است که پس از تحولات مدیریتی در شهرداری تهران که متولی نظافت و پاکسازی پایانه مرزی بوده و هست، مرز ایران هم دست کمی از عراق ندارد و همه ساعت از شبانه روز تمام محیط پایانه مرزی و میدان اربعین، سرشار از زباله تر و خشک خصوصا ظروف یکبار مصرف است.
البته هستند همچنان رفتگران جهادگر و مخلص شهرداری که داوطلبانه به این محل آمده و به صورت شیفتی تا حد توان خدمت می کنند نمونه اش، پیرمردی ۷۰ ساله و جوان ۳۹ ساله ای هستند که از منطقه ۵ شهرداری تهران برای خدمت به امام حسین (ع) و زائرانش تا پایان ایام اربعین با جان و دل تلاش می کنند. پایانه اتوبوسرانی برکت در میانه راه، چند سالی است که رونق پیدا کرده گرچه هنوز نظم نهایی و سازمان اصلی اش را پیدا نکرده اما برای راحتی زوار و اینکه به شهر ورود نکنند تا گرفتار ترافیک نشوند، قابل تحسین است چون با احداث جاده کمربندی اتوبوس های بین شهری خارج از شهر تردد می کنند.
اما باز هم حضور دستفروش های غیربومی و عدم امکانات حتی ساده رفاهی از جمله نبود نمازخانه و وجود صرفا یک مجموعه سرویس بهداشتی، برای جمعیت انبوه زوار که لحظه به لحظه به کثرت آن افزوده می شود، معضل بزرگ این پایانه است.
مردم نماز صبح را روی زمین خاکی اقامه می کردند و برای استراحت روی زمین می نشستند و دراز می کشیدند. اما باز هم ارتش صدیق، با تمام قوا به یاری مردمش آمده بود! پایگاه نیروی هوایی و هوانیروز ارتش درب دو سوله مستقر خود را برای استراحت و اسکان زائران خواهر و برادر گشوده بود و با تامین امکانات مقدور و اولیه، پتو های آبی رنگ نیروی هوایی با آرم ارتش را به بین یکایک زائران تقسیم کرده بود و سرتاسر سوله یک دست آبی شده بود.
با نوای دعای آل یاسین هم موکب بزرگ خادمین زائران حضرت اباعبدالله الحسین (ع) که از کاشان آمده بودند اقدام به توزیع صبحانه کردند که به جرات با تمام امکانات و قوای داوطلب خود، فعال ترین موکب منطقه پایانه برکت هستند. شب جمعه به پایان رسیده و اکنون مهرانِ قهرمان، در انتظار موج عظیم بازگشت شبانه روزی راه پیمایان طریق نور از کربلاست ... حکایت عشق حسین (ع) همچنان باقیست.