۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۳:۴۹
کد خبر: ۶۸۰۴۵۳

داستانی نوستالژیک از دهه شصت در یک سریال

داستانی نوستالژیک از دهه شصت در یک سریال
سریال می خواهم زنده بمانم در برهه تاریخی حساسی روایت می شود و شخصیت هایی را معرفی می کند که اغلب پرداختن به آن ها در سینما و تلویزیون ایران حساسیت برانگیز است.

اشاره: سریال می خواهم زنده بمانم در اسفند ماه ۹۹ به کارگردانی شهرام شاه حسینی انتشار یافت کارگردانی که پیش تر با فیلم هایی چون خانه دختر و زن ها فرشته اند و سریالی چون پرستاران شناخته شده است.

نویسندگان این سریال پویا سعیدی و پوریا کاکاوند و تهیه کننده محمد شایسته است. سریال می خواهم زنده بمانم سریالی پرستاره که بسیاری از بازیگرانش در سریال های دیگر نمایش خانگی نیز تجربه ایفای نقش داشته اند، از جمله حامد بهداد، سحر دولتشاهی، پدرام‌شریفی، علی‌شادمان، مهران احمدی، بابک‌کریمی، افسانه چهره آزاد، آناهیتا درگاهی و آزاده صمدی و ...

باز شدن بستر درام در سریال می خواهم زنده بمانم از همان سکانس اول آغاز می شود، کار بلدی نویسندگان و پایبندی شان به سنتهای کلاسیک شخصیت‌پردازی و خلق موقعیت در بازجویی و گفت وگوی دو شخصیت هما حقیقی با بازی سحر دولتشاهی و نادر سرمد با بازی پدرام شریفی با نیروهای بسیج نمود پیدا می‌کند.

می خواهم زنده بمانم

این شتاب‌زدگی برای شروع روایت داستان نکته مثبتی است که سالهاست در سینمای ایران فراموش شده است، اما در این سریال شهرام شاه حسینی خودش را درگیر بازی با شهرت بازیگران نمی کند و به فراخور قصه از همه شخصیت های مهم اش در همان قسمت اول رونمایی می کند.

از نظر بنده در این چند سال اخیر سریال می خواهم زنده بمانم از بهترین و امیدوار کننده ترین سریال های ایرانی پخش شده است. برای نقد این اثر به واکاوی درام در این سریال می پردازیم:

داستان بر اساس رابطه عاشقانه هما و نادر شکل گرفته است و مسیر آینده و اتفاقات مهم سریال قرار است به این رابطه گره بخورد. استحکام این رابطه در دیالوگ ها و نگاه های پر از مهر و محبت شکل می‌گیرد.

دراماتیک نگه داشتن این رابطه از چالش‌های دشواری است که تا اینجا تیم سازنده این سریال از پس آن برآمده است.

برخی معتقدند سریال می خواهم زنده بمانم شباهت های داستانی و بصری با سریال شهرزاد دارد، تفاوت جدی در بین این دو سریال در نیرویی است که زن داستان را مجبور به انتخاب طرحی می کند که ما باید باور کنیم زن راهی جز این ندارد وگرنه تا انتها نمی توانیم همراهی اش کنیم.

این که کارگردان این سریال را به چه سمتی هدایت می کند خیلی در کیفیت اثر تاثیرگذار خواهد بود. در حالت کلی می‌توان امیدوار بود با ادامه قصه سریال به بن بست های احساسی و عاطفی و تنش های پلیسی معمایی نزدیک شده و ارزش تماشا را داشته باشد. بازی حامد بهداد در سریال قابل ستایش است او به خوبی توانسته نقش فردی مقتدر را ایفا کند. در می خواهم زنده بمانم تعلیق قابل قبولی در جریان است.

از طرف دیگر سریال در طراحی شخصیت های خلافکار به مرحله تیپ سازی رسیده همان تصویری که به ‌صورت کلیشه‌ای از خلافکار ها در فیلم‌های درجه دوم در ذهن داریم یا دیالوگ های مصنوعی همان طراحی منسوخ شده را اینجا دوباره شاهدش هستیم. خلافکارانی با کاپشن های چرم و شلوار جین و با سبیل و موهای فرفری که تیپی تخت دارند و دستشان برای مخاطب رو است.

داستانی نوستالژیک از دهه شصت در یک سریال

از نظر فرم این سریال با طراحی دقیق و جزئی لباس و صحنه در دهه ۶۰ در القای فضای نوستالژیک آن دوران موفق عمل می کند. انتخاب رنگ و مدل لباس و حتی مدل موی کاراکترها به قدری وسواس گونه و دقیق انجام شده که بی شک ما را یاد خاطرات قدیمی پدر و مادرهایمان می‌اندازد، هر چند استفاده احساسی از نوستالژی شیرین، طبقاتی نیز به همراه دارد.

آهنگساز این سریال مسعود سخاوت دوست یکی از موفق ترین آهنگسازان دهه اخیر در سینمای ایران است. آهنگ پایانی سریال با صدای تاثیرگذار و گوش نواز همایون شجریان به گوش می رسد، موسیقی این سریال را می توان از نکات مثبتش دانست.

با تمام این اوصاف سریال از نکات منفی نیز بهره می برد، وقتی کارگردان نتواند دیالوگ های مهم و کاربردی که تاثیر مهمی در روند سریال دارد را با یک بار گفتن در موقعیت درست به کار ببرد، استفاده دوباره آن دیالوگ به صورت اکو در ذهن شخصیت تکنیکی و قدیمی و منسوخ شده و یادآور همان فیلمهای دهه شصت است و امروز خریدار ندارد، مثلاً نحوه برخورد ماموران با موضوعات مختلف در سریال با نمونه های واقعی در دهه شصت متفاوت است کارگردان در اینجا معمولا آن را با ملایمت بیشتری به تصویر کشیده است.

یکی دیگر از مسائلی که در سریال می خواهم زنده بمانم به دل نمی نشیند گریم ملیحی است که برای دختران جوان در نظر گرفته شده است، همه می دانند دختران مجرد دهه شصتی هیچ شباهتی یا هماهنگی با شیوا ندارند.

احتمالاً کارگردان ترس این را داشته که آبروهای پیوسته یا صورت بدون آرایش، مخاطبان سریال را کاهش دهد، اما این مسئله اهمیتی ندارد وقتی که به صحت تاریخی اثر لطمه می زند.

داستانی نوستالژیک از دهه شصت در یک سریال

تا به اینجای کار سریال می خواهم زنده بمانم را اثری متوسط رو به قوی می‌توان دانست.

و در پایان اینکه می خواهم زنده بمانم در برهه تاریخی حساسی روایت می شود و شخصیت هایی را معرفی می کند که اغلب پرداختن به آن ها در سینما و تلویزیون ایران حساسیت برانگیز است، باید دید کارگردان از پس پرداخت شخصیت هایش برمی‌آید یا همه چیز رنگ و بوی کلیشه‌ای به خود خواهد گرفت.

حسن شیخی - کارشناس سینما

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۹
خیلی عالی بنده موافقم و از نظرات سازنده کارشناس محترم سینما استفاده کردیم
1
0
میثم صدیقیان
Iran, Islamic Republic of
۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۴
لطفا آقای شیخی نویسنده متن را بیشتر معرفی کنید
1
0